پیش ازینم خوشترک می‌داشتی تا چه کردم؟ کز کفم بگذاشتی ؟ چون ز خاک افتاده را برداشتی من هنوز از جانی می‌کنم تو مرا خود مرده‌ای انگاشتی صد بلا بر جان من بگماشتی تا شبیخونی کنی بر جان من صد علم از عاشقی افراشتی من ندارم طاقت آزار تو جنگ بگذار، آشتی کن، آشتی !_عراقی،_خون_گری_کامید_تو آن چنان نامد که می‌پنداشتی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/987 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈