خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن که تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی کسی دارد که خواهانش تو باشی چه خوش باشد امیدواری که امید و جانش تو باشی همه شادی و باشد ای دوست در آن خانه که مهمانش تو باشی که گلزار و گلستانش تو باشی چه باک آید ز کس آن را که او را نگهدار و نگهبانش تو باشی مپرس از کفر و ایمان بی‌دلی را که هم کفر و هم ایمانش تو باشی مشو پنهان از آن عاشق که پیوست همه پیدا و پنهانش تو باشی برای آن به ترک جان بگوید دل بیچاره تا جانش تو باشی عراقی طالب درد است دایم به بوی آنکه درمانش تو باشی ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/968 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈