سفر دراز نباشد به پای طالب دوست که زنده ابدست آدمی که کشته اوست شراب معنی چو در سماع آید چه جای جامه که بر بدرد پوست هر آن که با رخ منظور ما نظر دارد به ترک بگوید که خصم عربده جوست حقیر تا نشماری تو آب چشم فقیر که قطره قطره باران چو با هم آمد جوست نمی‌رود که کمندش همی‌برد مشتاق چه جای پند نصیحت‌کنان بیهده‌گوست چو در میانه خاک اوفتاده‌ای بینی از آن بپرس که چوگان از او مپرس که گوست چرا و چون نرسد بندگان مخلص را رواست گر همه بد می‌کنی بکن که نکوست کدام سرو سهی راست با وجود تو قدر کدام غالیه را پیش خاک پای تو بوست بسی بگفت خداوند عقل و نشنیدم که به غمزه مده که سنگ و سبوست هزار دشمن اگر بر سرند را به دوستی که نگوید به جز حکایت دوست به آب دیده نبشته قصه نظر به صفحه اول مکن که تو بر توست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/16 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈