آن بخت کو که بر در تو باز بگذرم؟ وآن دولت از کجا که تو بازآیی از درم؟ نگذاشت روزگار که گردد میسرم از عمر من کنون چو نمانده است هم دمی باری، بیا، که با تو دمی خوش برآورم ،_روا_مدار_که_با_دیدهٔ_پر_آب نایافته مراد ز کوی تو بگذرم زین گونه سرکشی که تو آغاز کرده‌ای از دست جور تو نه همانا که جان برم دست غم تو بس که مرا پایمال کرد مگذار هجر را که نهد پای بر سرم :_عراقی_از_آن_ماست از لطف تو که یاد کند بار دیگرم ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/1072 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈