ای رخ چون آینه افروخته الحذر از آه من سوخته غیرت سلطان جمالت چو باز چشم من از هر که جهان دوخته عقل کهن بار جفا می‌کشد دم به دم از نوآموخته وه که به یک بار پراکنده شد آنچه به عمری بشد اندوخته غم به تولای تو بخریده‌ام جان به تمنای تو بفروخته در چراغ غمت مشعله‌ای تا ابد افروخته ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/212 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈