@ebteda_ir 🔺قباحتِ فقر و لطافتِ خیریه! ظاهراً سازوکارِ مناسبی برای تعدیل آثار و عوارض هستند. خیریه‌ها یا مؤسسات ، اتفاقاً در ممالک سرمایه‌گرا رواج بیشتری دارند. اقتضای قطعیِ چنان نظام‌هایی چنین سازوکارهای فریب‌دهنده‌ای‌ست. خیریه‌ها در نظام‌های بالذات فقرسازِ غربی، همچون خودِ اصالت دارند. باید باشند. آنجا، از یک سو بیچارگی و فقر و گرسنگیِ ناتوانان، قطعی و ضروری تلقی می‌شود و از دیگرسو، خیریه‌های کارآمد و فعال! فقر را آگاهانه و عامدانه تولید می‌کنند و آنگاه به‌واسطه‌ی خیریه‌ها تکه‌نانی می‌اندازند جلوی همان فقرایِ خودساخته! خاصیت چنین سازوکار خیرانه‌ای چیست؟ فقط و فقط «تعدیل خشم و تنفر از سرمایه‌گرایی»! حالا در ایران علوی هم قباحتِ روابط و مناسباتِ فقرآور و فقیرساز با «لطافتِ خیریه‌های ملوّن» تعدیل می‌شود. خیریه‌ها کار خودشان را می‌کنند. دستِ نیازمندان را می‌گیرند. وعده‌غذایی می‌دهندشان و ساعتی سیرشان می‌کنند. دستشان درد نکند. اما گویا اینجا نیز خیریه‌ها دارند به پوستینِ زرسالاران و فقرآفرینان تبدیل می‌شوند. با شیوع خیریه‌ها کسی نمی‌پرسد که اساساً چرا فقر هست؟ چرا فقیر؟ چرا گرسنه؟ چرا نادار؟ همین، کم استحاله‌ای نیست برای جامعه‌ی علوی. با فقر باید جنگید‌‌. با فقرسازها باید جنکید. اما خیریه‌ها فقر را ویترینی می‌کنند. شیک می‌کنند. لوکس می‌کنند. مواجهه با فقر را رمانتیک می‌کنند.