مصلح کیست؟اصلاح چیست؟ بهمن ۱۴۰۱ 🔻صوت جلسه eitaa.com/m_amin_rezai ۱: مقدمه این مساله سالها پیش با تلنگری از شهید مطهری در ارجحیت مصلح بودن بر عالم بودن کلید خورد. مبتی بر این نگاه ایده مطالعه جمعی پیرامون کتب محوری متفکرین مسلمان که اندیشه شان امتداد اجتماعی دارد و شان مصلح بودگی دارند را مدتی است شروع کردم. یکی از مشکلات جدی ما این است بین بسترهای حل مساله با محافل گفتمانی ما انقطاع حاصل شده! راه حل بازگشت به اندیشه این متفکرین مصلح مثل امام، شهید مطهری؛ شهید صدر، شهید بهشتی و...تولید این جنس اندیشمند است. اساسا حرفهای پخته در رفت و برگشت بین میدان و گفتمان حاصل میشود و مصلح چنین اقدامی رقم میزند ۲: تنقیح بحث در این بحث ما یک موقعیت داریم یک فرد الف: موقعیت صلاح: بهبودی، سامان داشتن و وضعیت مناسب؛ یک نوع ثبوت و قرار منظور است امام حسن: انی ترکت لصلاح الامه وحقن دمائها ۱ اصلاح: در مقابل فساد و افساد است یک نوع کنش و اقدام اجتماعی امام حسین: انی خرجت لطلب اصلاح امه جدی در مقابل فساد: تعریف جامع راغب: خروج شی عن الاعتدال قلیلا کان خروج عنه او کثیرا و یضاده الصلاح۲ افساد: تلاش برای گسترش فساد؛"یسعون فی الارض فسادا" بعضی فقها برای مفسد فی الارض شرط تحقق را تلاش برای فساد مسدانند نه فساد کردن ب: فرد صالح: فرد خوب و معتدل و در مسبرحق مُصلح: تلاش جدی برای اصلاح جامعه علاوه بر صالح بودن در مقابل فاسد: از موضع اعتدال خارج شده و در حال نابودی و زوال است مُفسد: تلاش برای خروج اجتماع از حق و حقیقت ۳:مصلح کیست؟ اصلاح حداقلی و حداکثری است. سه مساله پروژه و سطح مصلح را مشخص میکند ۱: انسان، میخواهد در چه سطحی انسان را اصلاح کند ۲: جامعه: اصلاح ظواهر جامعه یا مسائل بنیادین مثل عدالت و... ۳: سرزمین ها: بعضی مصلح هستند در حد یک شهر و استان بعصی هم روزه شان جهانی است ملا امام ره که میگفتند: کسانی که از قران تبعیت میکنند در نطر داشته باشند باید تا جایی که قدرت دارند به نبردشان ادامه دهند تا اینکه فتنه از عالم جمع شود. این یک رحمتی است برای عالم. ۴:چهار نکته فکری بنیادین برای مصلح بودن ۱:قائل به ارزش و ضدارزش باشد( معتقد له نسبی گرایی نباشد) ۲: جامعه برای او اصالت داشته باشد به همان تعبیر شهید مطهری در جامعه و تاریخ؛ البته اگر جامعه را ماشین یا جمع صرف افراد بداند باز امکان اصلاح هست ولی کسی که برای جامعه حقیقت قائل باشد قطعا فکر اصلاح در او عمیق تر است. علامه طباطبایی در نظریه اعتبارات تصریح میکند رشد و سعادت انسان از جامعه میگذرد ۳: امکان اصلاح برای فرد( عاملیت انسان) افرادی که معتقد به جبر تاریخی، جبر تکنولوژی و‌‌‌... هستند اساسا ساحت اصلاح گری را برای انسان قائل نیستند ۴: احساس مسئولیت نسبت به انسان ها؛ با هنان رویکردی که مرحوم صفایی در مئولیت و سازندگی طرح میکنند. یکی از عللی که نسل جدید بی تفاوت است و به سمت اصلاح نمیرود چون اساسا مسئولیت داشتن نسبت به جامعه در نگاه اوو رنگ باخته است! ۵: نکاتی پیرامون لوازم مصلح شدن ۱: در عالم مدرن علم تخصصی شده، گسترش تخصص گرایی محض مصلح بودن را به حاشیه میبرد. مصلح باید رئوس علوم را بداند( در یکی دو رشته متخصص باشد در سایر امور با ‌متخصصین هم مشورت کند). ۲: حریت و استقلال؛ باید بین کمک به نظام اسلامی و سازمانی نشدن بشود به مدلهایی رسید، امروز مشخص شده نه صرفا سنتی ها که تذکر متفکرین انقلابی طرفدار حکومت اسلامی مثل شهید مطهری در مورد دولتی نشدن روحانیت چقدر درست بوده؛ ورود در ساختارها به طرز عجیبی روحیه مصلح بودگی را از افراد میگیرد این نکته را شهید مطهری در تفاوت روحانیت شیعه و اهل سنت میگوید که البته امروز ما هم دچار شدیم. 《روحانيت شيعه هميشه از نظر معنوي متکي به خدا بوده و از نظر روابط اجتماعي متکي به مردم. هيچ وقت جزو دولت نبوده. روحانيت سني از آنجا باخت که آقاي ابويوسف آمد قاضي القضاة هارون شد، هم مفتي اعظم ديني و هم نوکر هارون. آدمْ مفتي اعظم باشد و نوکر خليفه، ديگر نمي‏تواند پايگاه مردمي داشته باشد. فردي نظير شيخ محمد عبده از روشنفکران روحانيين اهل تسنن وقتي مي‏خواهد رئيس جامع ازهر بشود آقاي خديو عباس بايد ابلاغ به نامش صادر کند، اگرنه مردم مصر مي‏گويند مفتي بودنش باطل است چون خليفه به او اجازه نداده.آقاي شيخ محمود شلتوتِ مصلح بايد جمال عبدالناصر برايش ابلاغ صادر کند،وقتي هم در اتاقش مي‏نشيند عکس جمال عبدالناصر بايد بالاسرش باشد. او قهرا ديگر نمي‏تواند پايگاه مردمي داشته باشد.》۳ ۳: بر خلاف عالم متخصص که بخاطر علاقه یا استعداد و نیاز در یک علم ورود میکند مصلح معکوس از آرمانها و نیازهای اجتماعی به اقتضا به سمت یادگیری علوم می آید. لذا مصلح با گروه های علمی و مراکز علمی ارتباط جدی دارد 🔻ادامه در بخش دوم ✍ eitaa.com/joinchat/3252879362C12bea3a2ca