روایت عاشقی‌های دخترایِ تبریز ـ عشق یعنی تحمل چندین ساعت در راه‌بندان و برف گیرکردن به شوقِ رسیدن به اعتکاف❄️😍 ـ عشق یعنی گریه‌های بی‌امونِ رفیقی که به خاطر بسته‌شدن جاده‌ها نتونست خودشو به اعتکاف برسونه.🥺 ـ عشق یعنی تو روز طوفانی و برفی تا ساعت چهار صبح منتظر باشی و یهو اسنپ گیرت بیاد و خودتو برسونی🥲 ـ عشق یعنی اون پدری که برای باز شدن مسیر دخترا تند تند برف‌های حیاط مسجد رو پارو می‌کرد ❄️ ـ عشق یعنی اون دل‌های مهربونی که با جان و دل، تو خونه‌شون پذیرای استاد خسته‌ای شدند که به خاطر راه بندان ۷ ساعت تو راه گیر کرده بود🤍 ـ عشق یعنی لحظه‌ی بدرقه رابط‌مون، (فرصت نکرده بوددرس بخونه) که بالا سرش قرآن گرفتند و کلی براش دعاهای خوب کردند تا امتحانشو خوب بده و زود برگرده😍 ـ عشق یعنی تمام تلاششو می‌کرد که برنامه‌ها به خوبی برگزار بشه و در عین حال هم حواسش به هممون بود 🌹 ـ عشق یعنی هرکی هرچی داشته باشه رو بیاره و کنار هم با خنده تقسیم کنه😊 ـ عشق یعنی اونی که بزور خرما بزاری دهن دوستایی که فرصت افطار کردن نداشتن 🥰 ـ عشق یعنی تو اون مدت کارهای اجرایی و بدو بدو های آماده کردن دخترا همش به عهده ایشون بود و تا آخرین لحظات هم کنارمون بود و از هیچ کمکی دریغ نمی‌کرد. 🌸 ـ عشق یعنی یه بشقاب میوه آماده کنی و تو دستت بچرخونی وبه همه تعارف کنی🍊🍎 ـ عشق یعنی کارای رسانه به عهده‌اش بود و برای هرموضوعی یه میز و دکور جدید طراحی می‌کرد و در این راه هم یه چند تا از کبوتراش رو از دست داد🪴 ـ عشق یعنی ماساژهای باحال برای انرژی دادن به خادما😁 ـ عشق یعنی تاحالا مشهد نرفته و بلافاصله بعد گفتن "به یاد ما هم باشین" اسمش تو قرعه کشی درمیاد😍 ـ عشق یعنی کسی که با اینکه مدت کمی در کنارمون بود، ولی کلی کمک و همراهی مون کرد🌼 ـ عشق یعنی کسی که خودش نتونه بیاد و کنارمون باشه ولی تمام طول این مدت با ایده های جالب و خلاقانه اش باعث قوت قلبمون بشه🌱 ـ عشق یعنی دیدن صحنه های مناجاتهای عاشقانه واشک‌های خالصانه دردل شب ✨ ـ عشق یعنی روز شهادت حضرت زینب،دوستی که پرستار دوستش شده...😇 ـ عشق یعنی بغض و اشک موقع پخش زنده از حرم 🥺 ـ عشق یعنی خادمای مسجد حضرت ولیعصر تبریز و صد و هشتاد و هشت کبوتر امام رضایی که دلاشونو تا ابد معتکف آغوش پرمهر دوست کردند:))🕊