روایتِ عاشقی‌هایِ دخترایِ اصفهان ـ عشق یعنی چندروز بچه شیرخوارت را تنها بذاری و با عشششق و تمام توان بیای و خادمی دخترای امام رضا رو بکنی😢❤️ ـ عشق یعنی به فکر بچه‌ها باشی مدام به در ورودی برگه بچسبونی که در رو ببندید که یه وقت بچه هاا سردشون نشه! ـ عشق یعنی تاحالا جارو‌ هم نکشیدی😅 ولی برا امام رضا آشپزخونه برق میندازی. ـ عشق یعنی اشک‌های شوق دو تا دختری که تا به حال به مشهد نرفتن ولی بابارضا در اعتکاف  دعوتشون کرد به صحن وسرای پرنورش🫂🥲 ـ عشق یعنی‌ بی‌خوابی کشیدن چند روزه😴 برای فراهم کردن تدارکات اعتکاف و با عشق دورهم بودن در مساجد برای انجام کارها😌 ـ عشق یعنی‌نگاهِ ویژه و خاصِ امام‌رضا که بشیرِ گروهمون از جفت و جور شدن وسایل وبانی ها میگفت🤩 ـ عشق یعنی کسایی که حتی توی اعتکاف شرکت نمیکنن ولی هدایایِ اختتامیه رو درست میکردن🎁 ـ عشق یعنی ظرفیتِ تکمیل شده 😢و چند تا ۱۴۰۰۰ هزار صلوات بچه‌های کادر که نذر حل شدن کارا و جور شدن مسجد دوم بود... ـ عشق یعنی خادمی که با صدایِ قشنگ و روح نوازش تلنگرانه برامون شب آخر حرف بزنه و با گریه های بلند بچه ها، با روضه امام حسین و زیارت از راه دور بابارضا و روضه مادر تموم بشه😭 ـ عشق یعنی استادی که خسته از راهه 🤕ولی باصبوری به سوالای بچه ها جواب میده و حتی باز وقت خالی میکنه و در گوشه ای از مسجد شنوای سوالاتِ دخترا میشه... ـ عشق یعنی وسطِ مناجاتِ شبانه بویِ آشنا و آرامش بخش رو حس کنی و ببینی پرچم مولا و امام حسین(ع) روبه‌روته♥️ ـ عشق یعنی ظرفِ مهربانی و دغدغه این رو داشتن که غذا ها رو جمع کنند و برسونن به دست نیازمندان همونطور باعشق و خالصانه مثل مولا🍽🥘 ـ عشق یعنی همه خوابن اما تو میمونی ساعت ها کمک میکنی تا سفره جمع بشه✌️ ـ عشق یعنی با اینکه قرار بود از هم جدا شیم ولی تک تک لحظاتمون دعا میکردیم تا هر دختری که آرزو داره بیاد و بچشه این بی نهایتِ عاشقی رو🤗 ـ عشق یعنی دور از هم بودن تویِ دوتا مسجد؛ ولی با لبخند و عشقِ تماام وظیفه ای که بابارضا بهمون داده بود رو با تمام وجود انجام میدادیم😄❤️ ـ عشق یعنی بینهایت دوره شیشی باشی وهنوزمشهدتم نرفته باشی ولی نصف باراعتکاف رو به دوش بکشی😌 ـ عشق یعنی زمانی که از شدت گریه روی پرچم باباعلی سرشون رو گذاشتن🥺 ـ عشق یعنی به زور اومده باشن اعتکاف ولی دیگه دلشون نخواد برن🙃 ـ عشق یعنی با ذوق بپرسن برنامه بعدی را هم میشه ما باشیم😃 ـ عشق یعنی اشک هایی که خجالت می‌کشیدن کسی ببینه🥺 ـ عشق یعنی وقتی که  یکی از دوستاشون از بقیه اعتکاف جا میموند و کلی گریه می‌کردند و بقیه اعتکاف را به یادش بودن🥲 ـ عشق یعنی داری دنبال پول میگردی که بقیه پولشو برگردونی ، میگه اگه قراره خرج بینهایت شه نمیخواد برگردونین.. ـ عشق یعنی معتکف نمیشم چون باید کلی وسیله مدام بین دومسجدردوبدل کنم🥲 ـ عشق یعنی سرچ کردن چگونه وضوبگیریم چون برای اولین بارمیخواستن وضوبگیرن📱 ـ عشق یعنی آجی گفتنایی ک همه رو زبونشون افتاده بود و به کسی که حتی نمی‌شناختند بگن و با عشق با هم صحبت کنند👭 ـ عشق یعنی با هر نشستن وبلندشدنی صدای آخ گفتنت از درد پا بلند بشه ولی بگی خسته نیستم و بری دنبال بقیه کارا😇 ـ عشق یعنی بهش بگی حداقل یک ربع بخواب بگه یک ربع؟؟! خیلی کار داریم🚶🏻‍♀ ـ عشق یعنی وقتی بی نهایتی نیستی و منتظری بی صبرانه بی نهایتی بشی و بیای توی جمعشون😍 ـ عشق یعنی خادمایی که کلی خسته ان ولی وقتی میان پای روضه میشینن نتونن آروم گریه کنن و صدای گریه هاشون بلند بشه... ـ عشق یعنی اونی که مدام سرسفره میگفت آماده شو برای اتوبوس های بیت المقدس تابریم قدس را آزادکنیم😅 ـ عشق یعنی همخوانی ای لشکر صاحب الزمان و یه صلوات نظامی خاص که دخترای اصفهان چشیدن و عشق کردن با این😍😅 ـ عشق یعنی آغوش هایِ قشنگِ رابط استان آخرش🫂 ـ عشق یعنی از مشهد اومده ولی از یه اصفهانی هم اصفهانی تره.. با اخلاص میدوئه واسه اجرای کارا و با جمله :مخاطب تاج سر ماست، جاش رو چشم ماست تکونت میده🙂 ـ عشق یعنی آغوش های همراه با اشک موقع خداحافظی و احساس خستگی نکردن خادما و دلتنگِ تموم این سختیا و نخوابیدن هاشون🫂 ـ عشق یعنی جمع شدن ۵۳۵ تا دخترِ بی نهایت عاشقی در دو تا مسجد جوادالائمه و صاحب الامر❤ ـ عشق یعنی خدایی که می‌ذاره ما این طعم عشق رو بچشیم🤤💛 ـ و در نهایت عشق یعنی بغض توی گلومون برای دلتنگی به جا مونده و یادآوری تموم این قشنگیا برای اینکه بگیم عشق یعنی چی!😢