🔘فاطمه و ناآقازادگی! چکیده جلسه سوم/ فاطمیه۹۹ بخش اول ▪️پدیده آقازادگی سه مرحله دارد: ۱. تولد آقازادگی... ۲.نمو و نمای آقازادگان... 3⃣امارت و نفوذ سیاسی اقتصادی آقازادگان: در مرحله دوم پدیده آقازادگی، از تجمل و تبرّج و خورده فرهنگ بودن، به مرور به اجتماعی شدن می انجامد. همانها که در بدو امر هنجارشکنی ها و مانور تجمل های آقازادگی را فحش می دادند، آرام آرام آنرا می پذیرند! وقتی تفریحاتی خاص، موسیقی و اطواری خاص را تبلیغ می کنند و مرزهای ارزش را جابجا می کنند، کم کم مورد پذیرش بخشی از جوانان میشوند! *مصیبت وقتی است که "آقازادگی" در عرف اجتماعی، شأنی می شود! حالا برخی از آنچه تا دیروز زننده بود مطابق با شأنشان قلمداد میشود! از اینجا به بعد ولخرجی ها و مانور تجمل ها لایق به حالشان شده، نمی توان حکم به تبذیر و سفه اینان کرد و آنها را شرعا منع از تصرف در مالشان کرد!(دقت کنید) در این مرحله آنها از متنفذین در مجاری سیاسی و اقتصادی و قضایی شده اند و امارت و حکمرانی شان شروع شده است. ⚠️هشدار! دهه پنجم و ششم انقلاب محمدی(ع) دهه نزاع آقازادگی و امارت و نفوذ آنها شد و ما هم اگر از دو مرحله اول آقازادگی جلوگیری نکنیم دچار خواهیم شد! ⛔️عاشورا، محصول مناسبات آقازادگی! آقازادگان دهه پنجم چند دسته شدند: الف) میانه رو ها: عبدالله بن عمر، عبدالرحمن بن ابوبکر، دختر عبدالرحمن عوف: اینها همه سیدالشهدا را دعوت به سازش می کردند. ب) مخالفین اموی اما خود مدعی: عبدالله بن زبیر! یک آقازاده تمام است. نوه ابوبکر است عایشه خاله اش و پسر زبیر! اما رقیب امام است و حجاز را از یاری امام بازداشته به سمت خود می کشد. ج) طرفداران اموی: عمر سعد پسر سعد ابی وقاص یک آقازاده متنفذ و تمام. وارث افتخارات گینسی پدر است: اولین کسی که در همان دوران دعوت مخفی با مشرکین سر نماز درگیر شد! اولین تیر را سعد در اولین سریه اسلام به مشرکین پرتاب کرد(حالا پسرش صبح عاشورا اولین تیر را به خیمه حسین!). سعد بنیانگذار کوفه است و حالا پسرش فرمانده سپاه کوفه علیه دردانه رسول خدا(ص)! می بینید عاشورا چگونه حاصل ائتلافها و اختلافهای آقازادگان صدر اسلام می شود؟! 🚫قبل از عاشورا ابوبرده آقازاده ی ابوموسی اشعری علیه حجر بن عدی(از آزادگان و حق طلبان) طومار جمع کرد. او را ضد وحدت و کناره گیر از جماعت و فتنه گر خواند! دو آقازاده طلحه، یک آقازاده زبیر، آقازاده سعد(عمرسعد) امضاء کردند و معاویه حجر و یارانش را کشت! این یعنی حکمرانی و امارت آقازادگان! یا علناً والی و قاضی میشوند یا والیان و قاضیان به میل آنها حکم می رانند! ⭕️ این مرحله در ادبیات معصومین: "امارة الصبیان" تعبیری برای این مرحله است. روایات نکوهش امارة الصبیان برای آن زمان و آخر الزمان نقل شده است. مثلا سلمان از امیرالمومنین روایت می کند:"قائم ظهور نمی کند تا وقتی که امور(حکمرانی) دست صبیان(بچه ها) بیافتد..."(۱). اول فکر می کنی بچه به لحاظ سنی منظور است! ولی مگر چند کودک -بخصوص در آخر الزمان- ولیعهد و... می شوند؟! کلام امیر(ع) با بیان ابوذر به عثمان معنا میشود که گفت:"یستعمل الصبیان(بچه ها را به کار گرفته)، اقوام و خویشان را جاداده و فرزند طلقای فتح مکه را به خود نزدیک کرده است"(۲) واضح در دستگاه سیاسی و حکمرانی عثمان، "بچه" به معنای سنّی نبود. به قرینه سخنان بعد واضح میشود منظور آقازادگان اموی است. ❌خویشاوند سالاری و آقازاده گزینی، بحران مشروعیت در پی دارد: جناب حمیری در قرب الاسناد روایت می کند که وقتی حضرت امیر(ع) اسبها را برای جمل به صف کرد، اهالی بصره(که بیعت شکسته و در صف مقابل بودند) را خطاب کرد: "آیا جوْری در حکم از من سر زده؟! " گفتند: نه! فرمود: "آیا در تقسیم بیت المال حیف و ستمی کرده ام؟!" گفتند: نه! فرمود:"فَرَغبَه فی دنیا اَخَذ تُها لی و لِاَهلِ بَیتی دونکم فَنَقِمتُم عَلَیَّ فَنَکَثتُم بیعَتی؟! : پس آیا رغبت در دنیا (حکومت) پیدا کردم و آنرا برای خودم و خویشانم برداشتم بدون شما؛ که از من انتقام گرفتید و بیعتم را شکستید؟!...(۳) ⬅️اگر هیچ یک از این موارد مجوز بیعت شکنی نیست، پس چرا حضرت دارد از آنها اقرار می گیرد؟! معلوم است مثلا با خویشاوند سالاری و طرد دیگران والی مشروعیتش زائل شده، بیعت شکنی جایز می شود که حضرت چنین می گوید(دقت کنید) چنانچه در مورد عثمان و تبارگزینی اش اتفاق افتاد و مردم بیعت شکستند... ▫️خویشاوند سالاری و آقازاده گزینی حرام است! ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian