💠 دردمندی؛ جوهر پیغمبری! 🔸شهید مطهری در "انسان کامل" به حق انسان را به "درد مندی" تعریف می کند... سعدی هم همین را مد نظر داشت وقتی می سرود: توکز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی 🔸پیغمبران، "انسان" برتر و کاملند نه "فراانسان". از اینرو هرچه گوهر انسان است را بیشتر دارند نه چیزی که انسانها ندارند! حتی وحی مولود دردمندی است. پیامبران با وحی دردمند بشر نمی شوند بلکه دردمندی، مشاعر برتر آنها را فعال و به آسمان متصلشان می کند. 🔸اصلا خصوصیت درد این است که حواس انسان را جمع تر می کند. درد جسمی حواس ظاهری و دردهای روحانی و عقلانی، حواس باطنی را متوجه می کند. از اینرو امیربیان فرمود:"کل عارف مهموم"(غررالحکم) آن مرشد کامل خود را "حلیف الهموم"(هم سوگند دردها) معرفی می کند(نامه۳۱نهج البلاغه). شبی که موسی از نگرانی گوسفندی گم شده تا صبح دردمندی داشت به پیامبری انتخاب شد ولو بعدا صدای "اناالله" را در طور شنید. ثبوتا "دردها" واسطه پیغمبری اند و "نداها" نشانه اثبات آنند نه بیشتر. 🔸درد غیر از قوای ادراکی و اندیشه ای، قوای تحریکی و انگیزه ای را هم شکوفا می کند و از همین رو جوهر انسان زیستن است. امیرالمومنین فرمود:"بقدر الهمم تکون الهموم"(همتها =دردهاست). پیامبر یک شب تا دیر وقت را دنبال محتاج گشت تا ۴درهم را به خانه خود نبرد. 🔸تصویر قرآنی پیامبر اعظم(ص) دردمندی مضاعف است: -عزیز علیه ماعنتّم حریص علیکم -انک باخع نفسک... -ماانزلنا القرآن علیک لتشقی. -ویضع علیهم اصرهم و الاغلال التی کانوا علیهم... -و... هرکه دردمند تر به نبی خاتم نزدیک تر! ➕علاقه مندان به تفصیل این بحث مجموعه ی"همّ و هموم" که چند جلسه درس اخلاق برای طلاب حوزه علمیه است را گوش کنند محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian