مبتلایِ امید
سکانسِ غمگین سریالم را بهانه کرده، از پای گاز سُر خوردم روی زمین، چهارزانو نشستم و بعد برای تمام آرزوها، ذوقها و رنجهایم بیصدا باریدم.