🔰روایت دوم 🔸شرق شناسی اسرائیلی 📌در راستای ارتباطاتی که با برخی از دانشگاه‌های خارجی داشتیم، یک بار از موسسه مایر از اسراییل برای ما نامه آمد. البته جوابشان را ندادیم. ولی از طرف ساواک آمدند و نامه های ما را بردند، با دیدن این نامه مشکوک شده بودند. نامه اش در پرونده ساواک ما موجود است. تا اینکه یک روز مرد قد بلندی که به زبان انگلیسی صحبت می‌کرد، وارد مغازه ما شد. کتاب های عربی را به خوبی می‌شناخت. فکر می‌کردم که مثلا استاد دانشگاه یکی از کشور های اروپایی یا آمریکایی باشد. مسئله ای که برای من بسیار تعجب آور شد این بود که به دنبال نسخه خطی بقیه تفسیر عیاشی می‌گشت. تفسیر عیاشی یکی از تفاسیر شیعی است که در آن مطالب تندی علیه اهل سنت نوشته شده. البته این تفسیر ناقص بود و کل قرآن را نداشت؛ مثلا تا سوره یوسف بیشتر نبود. به همین خاطر این شخص آمده بود تا بقیه آن را پیدا کند. من بعدا فهمیدم که او استاد دانشگاهی در اورشلیم بوده است، چون تعدادی کتاب خرید و گفت که بروید پولش را از فلان جا بگیرید. تقریبا به یاد دارم که وقتی برای پول گرفتن رفتم، متوجه شدم که گویا یکی از دفاتر نمایندگی اسراییل است. البته به من اجازه ورود داده نشد. طبیعی بود که نمی‌خواستند همه افرادشان شناخته شوند. همان دم در میزی بود و یک یهودی نشسته بود؛ حتی فکر کنم که گفت: این کتاب ها را برای اسراییل می‌فرستیم. امروز بهتر متوجه اهداف و برنامه های سوء آن زمان آنها می‌شوم. 📚منبع: 80 سال تکاپوی فرهنگی، صفحه 131 🆔@m_rasad