30 🔰 مگه حضرت زهرا (س) نبود که برای دفاع از امام زمانش رفت مسجد مدینه و با حفظ حیا و حجاب شرعی ، جلوی اون همه نامحرم از دین و ولایت دفاع کرد؟ مگه حضرت زینب (س) نبود که تو مجلس یزید از اسلام و ولایت دفاع کرد؟ اینها رو نمی دونی یا خودتو به ندونستن می زنی؟ چرا سعی می کنی تو موضوعی که واقعا تخصصی نداری، نظر بدی و حتی بدتر از اون با این عقاید غلطت با خانوادت برخورد کنی؟ دائی منصور وقتی دید چیزی برای گفتن نداره عصبانی شد و گفت رفتار من به خودم مربوطه بابا هادی گفت خیلی خوب،به خودت مربوطه پس چرا بحث می کنی؟ چرا اسلام رو با نگاه خودت می بینی؟ آب من و شما تو این موضوعات توی یک مسیر نیست ، پس خواهشا بیا با آرامش شام خودمون رو بخوریم و بحث نکنیم دائی منصور ساکت شد و چیزی نگفت! ✳️ بعد شام سعید اومد پیشم و گفت میای تو اتاقم؟ رفتم پیشش و گفت کمکم می کنی درس این هفته رو یه مرور بکنیم؟ گفتم چشم ، حتما اما چرا توی جمع نگفتی ؟ اشکال که نداشت، تازه کلی هم خانوادت خوشحال می شدن که فکر درس و مشقت هستی با نارحتی سرشو انداخت پایین و گفت ، نه اینطوری نیست پدرم اگه بفهمه من درسها رو خوب یاد نمی گیرم ، عصبانی میشه و دعوام می کنه خیلی ناراحت شدم ، اخه چرا؟ سعید ادامه داد و گفت پدرم میگه باید حتما خودت درسهاتو یاد بگیری، نباید از بقیه کمک بگیری ، دلیلشو دیگه نمی دونم!!! تو راه برگشت به خونه تو فکر همین قضیه بودم و اصلا دعوای بابا و دائی رو فراموش کرده بودم پدرم گفت چیزی شده که اینقدر تو فکر هستی؟ گفتم نه ، اصلا نخواستم چیزی بگم ، شاید سعید راضی نبود و خدای نکرده غیبتش حساب میشد ✳️ پدرم با یاداوری بحث خودش با دائی منصور به من گفت هر عقیده و فکری که میخوای داشته باشی ، داشته باش اصلا مجبورت نمی کنم اما ازت می خوام هر دین و عقیده ای رو که میخوای انتخاب کنی، خوب خوب خوب تحقیق و تفکر کن ، با دلیل و استدلال اون رو قبول کن ، نه با تعصب ! اگه با تعصب و بدون مطالعه به چیزی برسی ، آخرش میشی مثل... سکوت کرد فکر کنم چون فهمید غیبت میشه ، نخواست اسم دائی رو بیاره 🔰 بعد فرمودند که در کتاب احتجاج شیخ طبرسی روایتی هست که امام زمان (عج) می فرمایند: " شیعیان نادان و جاهل ، باعث اذیت و آزار ما هستند " آقا ،سعی کن شیعه دانا و عالم باشی برای امام زمانت تا خوشحالش کنی... ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی @ma_va_o