✅تفاوت خوف و خشيّت 🔸وجود مبارك پيغمبر اسلام(صلّي الله عليه و آله و سلّم) و انبياء(عليهم السلام) عموماً اين‌طورند كه در تبليغ رسالت از هيچ كسي خشيتي ندارند (الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلاَ يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ)... 🔸خشيّت آن تأثّر قلبي است كه بداند اين شخص يا اين شيء منشأ اثر است. 🔸از مار و عقرب خوف دارند، نه خشيّت! 🔸آن‌كه مؤثر حقيقي است خداي سبحان است. 🔸فرمود مبلّغان الهي فقط از خدا خشيّت دارند و از احدي خشيّت ندارند ... 🔸نكته اساسي اين است كه آيا انبياء اصلاً خشيّت ندارند يا در كارهاي تبليغي خشيّت ندارند؟ چون در اينجا اينها را در تبليغ داراي خشيّت توحيدي معرفي كرده است. 🔸پاسخش اين است كه كارهاي انبياء -چه قولشان، چه فعلشان، چه تقريرشان- حجّت است، مي‌شود تبليغ ... 🔸كارهاي اينها حجّت است؛ يا حجّت بر وجوب است يا حجّت بر جواز است؛ سهو و نسيان كه ندارند، خطا و خطيئه كه ندارند، مي‌شود حجت الهي... 🔸بنابراين نمي‌شود گفت اينها مثل مبلّغان عادي‌اند كه كارهاي فراواني دارند تبليغ هم دارند، اينها در تبليغ خشيّت ندارند، خير! 🔸اينها در هيچ كار از غير خدا خشيّت ندارند، براي اينكه جميع كارهايشان تبليغي است. 🔸بر اساس إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، همه شؤون اينها تبليغ الهي است مي‌شود حجت خدا ... ◀️پرسش: در آيات ديگر به انبياء خوف نسبت داده مي‌شود مثلاً درباره حضرت موسي فرمود: خَائِفاً يَتَرقَّب 🔸پاسخ: خوف است؛ خوف چيز خوبي است نه خشيت! 🔸آدم وقتي مار و عقرب را مي‌بيند بايد كنار برود، اتومبيل به سرعت مي‌آيد بايد كنار برود، سيل و آتش است بايد خوف داشته باشد. 🔸خوف، ترتيب اثر عملي است اما خشيّت، تأثّر قلبي است يعني غير او را مؤثّر بداند. 🔸آتش كه مؤثر نيست، آب كه مؤثر نيست، سيل كه مؤثر نيست، آن‌كه «بيده الإحياء و الإماته» كه «هو الله» است او مؤثر است. 🔸خوف، ترتيب اثر عملي است كه هر عاقلي بايد اين كار را انجام بدهد. 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره احزاب، آیات 39 الی 44