6. من که.mp3
2.26M
( علیه السلام ) من که به عالَمی پناهم میره تا آسمونها آهم زندان میشه به رسمه غربت آخر ، گودی قتلگاهم 2 آتیش دل، سوز مرثیه هامه ظلم و جفا، همدم لحظه هامه جون میدم و، کاظمین کربلامه ای خدا ، ببین غریبم ، دیگه نجاتم ، بده ازین غم واویلا واویلا واویلا... خصم ِ یهودی ِ بی وجدان، میزد من و چه بی بهانه روزه بودم ولی افطارم، بوده طعام ِ تازیانه برای دین، چه سختی ها کشیدم زهر ستم به جان خود خریدم طعنه ها از دشمن خود شنیدم شد آهم ، با دیده ی تر ، برات بمیرم ، شهیده مادر واویلا واویلا واویلا... زندان بود و هجوم غربت، اما نشد تن تو بی سر دلها بسوزه بر مظلومی، که شد سرش جدا از پیکر تو کربلا، چه محشری به پا شد تو قتلگاه، سری زِ تن جدا شد وَ مثل ماه، هلال ِ نیزه ها شد غمها بود،چه بی کرانه، که تسلیت شد،با تازیانه واویلا واویلا واویلا...