. 🌷🌷🌷 ✅بنداول فتادم دگر از توان و نفس شدم آخر عمر اسیر قفس امان از جفای یه مشت بی حیا کجایی رضا جان به دادم برس هوای دلم سرد و بارونیه پر از درد و داغ و پریشونیه با این دست و پایی که زنجیر شده یه بغضی به این سینه زندونیه 😭 آه الامان زجور اعداء کنج قفس غریب و تنها بسته شده به رویم درها خدا بر ساحتم جسارت ها شد با حرف بد اهانت ها شد جسمم پر از جراحت ها شد خدا 😭 غم شد نصیبم من غریبم بی حبیبم داد از جدایی بی وفایی بی نوایی وای از غریبی از غریبی از غریبی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅بند دوم چطور از غم کنج زندون بگم دارم جون میدم زیر یوغ ستم دیگه استخونام همه له شده رد تازیونه س به روی تنم چقد این یهودی من و می زنه کبوده خدا کل این پیکرم می بینه که حساسم و می بره با لبهای نحسش نام مادرم 😭 قلبم داره از هم می پاشه رو گونه هام جای دستاشه رو بازوهام جای پاهاشه خدا آه ای خدا چیه تقصیرم شد همدمم غل و زنجیرم کنج قفس دارم می میرم خدا 😭 آه از غریبی بی حبیبی بی شکیبی از جور قاتل آه باطل ای دل ای دل وای از غریبی از غریبی از غریبی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅بند سوم گریز با این غصه ها که چنین بی حده به یادم غم مادرم اومده امون از جفای یه نامرد پست که بر صورتش ضرب و سیلی زده 😭 تمام وجودم همه آب شده می سوزم من از زهرکین ای خدا میاُفتم به یاد لب تشنه ی حسین کشته ی بی سر نینوا 😭 کنج قفس،با حال مضطر یاد جدم، زدم بال وپر روضه خوندم غریب مادر حسین یاد جسمی ، که افتاد روخاک یاد جسمی ، که بین خاشاک اربا اربا برهنه صدچاک حسین 😭 آه ازین غریبی نور عینم ای حسینم وای ازحنجر تو این سر تو پیکرتو وای از غریبی از غریبی از غریبی 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 👇