.
#شور و
#زمینه و
#واحد
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
تو خواب دیدم. فقط من و تو
کنارهمیم دوتایی
خوابیدم من تو آغوش تو
دور از هیاهو بابایی
تو خواب دیدم آوردی برام
یه شاخ گل زیبایی
برام می خونی
با مهربونی
تو خواب خوشم لالایی
با این چشمای تار
می بینم من انگار
رو دامنم سر تو هستش
الهی بشکنه
دستی که دندونه
تورو با خیزرون شکستش
غریب بابا حسین. غریب. بابا حسین.
غریب بابای بی سر من.
شبیه پرت شکسته پرم
می بینی بابا حالم رو
شبیه سرت شکسته سرم
می بینی بابا نالم رو
نبودی بابا ببینی من و
تو کوچه های شهر شام
با چنگ زدنم
با سنگ زدنم
شکستن اینا بالم رو
توون از پر رفته
گمونم در فته
بابا جون استخون بازوم
خیلی غصه دارم
شده گریه کارم
نمی خوابم. از درد پهلوم
غریب بابا حسین. غریب. بابا حسین
غریب بابای بی سر من
سوخته موی مثل موی تو
سوخته چادرو معجرم
سوخته تن من مثل روی تو
سوخته همه ی پیکرم
دور از چشم عمو عباس
یه بی حیای مست اومد
با ضربه لگد
با حرفای بد
می زد نعره. برسرم
من و با مشت میزد
به قصد کشت می زد
زجر حرومی دخترت رو
به جونم افتادش
نشونم می داداش
به روی نیزه ها سرت رو
غریب. بابا حسین. غریب بابا حسین
غریب بابای بی سر من
#رضا_نصابی
.👇