مادر نوشت
عرض به حضورتون ... جریان نام گذاری #حیدر_آقا وقتی علی رو باردار بودم ، خیلی مردد بین دو اسم علی و حی
یه خاطره یادم اومد ، بگم و برم حیدر حدودا ۱۰ روزه بود بردمش بهداشت برای چکاپ ، یه آقای ناشناس هم بودن ، که بعد فهمیدم دکتر بازرس بودن از شهرستان . خانم ماما اونجا داشتن حیدر رو معاینه میکردن ، این آقا اومدن گفتن وای چه بچه ریزه میزه ای ... زردی هم داره بعد به من توصیه کردن چی بخورم و چیکار کنم ، خانم ماما گفتن آقای دکتر همین بچه ریزه میزه اسمش حیدره😍 اون اقا چند بار گفتن به به ، عجب اسمی . افرین من کارم تموم شد داشتم میرفتم سمت خونه ، دیدم یه ماشین پیچید جلوم صدا میکرد مادر حیدر ، مادر حیدر ، صبر کنین کارتون دارم . حالا من 🙄😳 دیدم همون آقا از ماشین پیاده شدن ، رفتن داخل مغازه . وقتی اومدن ، یه پاکت آب میوه و مقداری وجه نقد دادن بهم و گفتن این هدیه نام زیبایی که برای بچه تون گذاشتین .😊 شیرینی این خاطره هیچوقت یادم نمیره ... پ.ن:کار تمیز فرهنگی 🆔 @madar_nevesht