«سهم من از حفظ زمین» (مامان ۱۷، ۱۰.۵، ۵.۵ و ۲ساله) بعد از تجربهٔ جذاااب به دنیا اومدن چهار تا بچه، این اولین تجربهٔ شیرخشک دادنم بود.🫢 به خاطر دلایلی و علی‌رغم میلمون شیرخشک رو جایگزین شیر مادر کردیم.😔 قبل از حلما کوچولو فکر می‌کردم بچهٔ شیرخشکی نهایت هفته‌ای دو سه تا قوطی شیرخشک نیاز داره.🤭 اما کم‌کم متوجه شدم که... نه‌خیر! تقریباً هر دو روز یه قوطی شیرخشک می‌خواد.🫠 از اونجایی که کار همیشگی من و بچه‌ها درست کردن کاردستی با بازیافتی هاست، دلم نمی‌اومد این‌همه قوطی رو دور بریزم.☺️😉 کم‌کم بالکن خونه پرررر از قوطی‌های شیرخشک شد. با قوطی‌ها کاردستی‌های مختلفی می‌شد درست کرد؛ جا مدادی رومیزی، جا برای برس‌ها، بازی پرتاب توپ (محمد ابراهیم قوطی‌ها رو می‌چید روی هم و با چند تا توپ نشونه گیری می‌کردیم)😍 اما با این حال تعداد زیادی قوطی باقی مونده بود. تابستون تصمیم گرفتم سبزیجات بکارم، و اتفاقاً از اون جایی که همهٔ گلدونامو پر از گلای بهاری کرده بودم، احتیاج به گلدون داشتم.🤔 دوتا راه داشتم؛ یا می شد از بازیافت قوطی‌ها بهترین بهره رو ببرم و یا اینکه گلدون‌های مورد نیازم رو بخرم. راه اول رو انتخاب کردم و رفتم و یه قوطی خیلی کوچیک رنگ، یه قلمو، چند متر سیم مفتول و مقداری خاک گلدون خریدم. این‌بار مامان خونه هوس کاردستی کرده بود😁، بچه‌ها رو یکی یکی از سرم باز کردم. دلم نمی‌خواست در این مرحله در ازای بازیافت قوطی چند دست لباس از دست بدم.🤪 بنابراین حلما رو خوابوندم، محمد ابراهیم رو فرستادم حیاط، زهرا و هلیا هم خونهٔ عزیزجون بودن.🤭 سریع قوطی‌ها رو رنگ زدم و چیدم تو بالکن تا خشک بشن. روز بعد با بچه‌ها مشغول خاک ریختن تو گلدون‌های جدیدمون شدیم، همهٔ گلدون‌ها که پر شدن، بذرا رو آروم ریختیم توی خاکشون. سیمای مفتول رو هم اندازه زدیم و برش کردیم و قوطیا رو به نردهٔ تراس وصل کردیم. با اسپری هم به همه‌شون آب دادیم.😍 حالا باید منتظر سبز شدنشون میموندیم. اما همچنان کلی قوطی شیرخشک هم باقی مونده بود، هم دوباره به قبلی‌ها اضافه می‌شد.🤷🏻‍♀️ محمد ابراهیم رو مسئول بردن زباله‌های بازیافتی‌مون قرار دادم تا کمی حس مسئولیت پذیری‌ش تقویت بشه. در ازای هر بار بردن کیسه‌های بزرگ به محل قرارمون با همسایه‌ها، بهش یه مبلغی دستمزد می‌دادیم. اینطوری که بدون اینکه خودش بدونه، با همسایه‌مون قرار گذاشته بودیم تا بعد تحویل گرفتن اون کیسه‌ها، بهش دستمزد بده‌.😉 برنامهٔ خیلی خوبی تو کوچه‌مون با همسایه‌ها داریم، بازیافتی‌ها رو جمع می‌کنیم خونهٔ یکی از همسایه‌ها که حیاط بزرگی دارن. سود حاصل از فروشش رو هم صرف امور فرهنگی مهدویت یا خیریه‌مون می‌کنیم. چون تعداد همسایه‌هایی که مشارکت می‌کنن خداروشکر زیاده، مبلغ قابل توجهی در ماه جمع می‌شه. خلاصه این قوطی‌ها تا الان برکت داشتن برامون.😅 تو خونهٔ ما هر جعبه‌ای از چند مرحله رد می‌شه تا برسه به زباله‌های بازیافتی. اول برای نقاشی، بعد برای کاردستی‌های حجمی مثل ماشین و تابلو برجسته با گل و گیاه و... بعد هم که مطمئن شدیم نمی‌شه بلای دیگه‌ای سرش آورد، می‌ره تو کیسه.😄 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif