💠روایت یک بعد از ظهر طوفانی! یکی از دوستان با من تماس گرفت برای جلسه سخنرانی بمناسبت انتخابات،آدرس که پرسیدم،آدرس توی کوچه پس کوچه های پایین ترین نقطه ی شهر سبزوار بود... گفتن اون محله، خونه های کوچیکی داره و فضای کافی برای برگزاری مراسم ندارن، بخاطر همین توی کوچه فرش پهن میکنن و مراسم برگزار می‌کنند. من یه کم بابت این قضیه نگران بودم... یکساعت به رفتنم، اوضاع آب و هوا عجیب بهم ریخت... باد و خاک و رعد و برق...طوفانی شده بود... با خودم گفتم احتمالا با این اوضاع جلسه ای در کار نباشه! با شخص هماهنگ کننده تماس گرفتم و پرسیدم: جلسه کنسل نشده؟ گفتن : نه اگر لغو میشد حتما خبر میدادن!! خلاصه توی همون اوضاع آب و هوا راهی شدم... به سختی آدرس رو پیدا کردم. با خودم گفتم بعیده توی این هوا کسی برای روضه اومده باشه! به مقصد که رسیدم، دعوت کننده دَم در ایستاده بود.سلام و احوالپرسی کردیم و وارد خونه شدم یه حیاط کوچیک داشتن که فرش شده بود جمعیت زیادی توی حیاط و داخل خونه بودن!! از این اراده مردم تعجب کردم!! یه دونه مبل داشتن که تعارف کردن من اونجا بشینم. تا شروع سخنرانی و اینکه من چایی رو بخورم خانم ها شروع به صحبت کردن... _خوب خانم ها روضه بعدی برای شهید رییسی رو قرار کی بگیره؟ اون موقع بود که متوجه شدم این مراسمات برای رییس جمهور شهید هست! این اعتقاد و ارادت اونا برام جالب بود... صحبتم رو شروع کردم،از غدیر گفتم. اینکه واقعه غدیر و انتخابات چه ربطی بهم دارن؟ از عبرت های بعد از واقعه غدیر گفتم، اینکه در شرایط امروز اگر ما عبرت نگیریم همون بلاها سرمون میاد!! براشون جالب بود میخواستم معیارهای انتخاب فرد اصلح رو بگم که اعلام کردن آقای مداح پشت در هستن و من باید صحبتهام رو تموم میکردم. خیلی به من لطف داشتن ارادت شون به شهید رییسی و برگزاری مراسم با اون وضع اقتصادی و تاکید برای انتخابات پیش رو برای من خیلی جالب بود... بعد از اون روضه باید به حسینیه هنر برای اکران مستند میرفتم، از همونجا با شخصی که برای اکران مستند درخواست داده بود تماس گرفتم و گفتم قرارمون پا برجاست؟ ایشونم گفتن بله...ما میایم. پس بسمت حسینیه راه افتادم. من از قبل شرایط رو توضیح داده بودم که برای اکران مستند ما مجبوریم وقت و امکانات بچهای حسینیه رو اشغال کنیم پس یه جوری برنامه ریزی کنید که تعداد افراد شرکت کننده بالا باشه و ارزش وقت گزاری رو داشته باشه... اون خانم هم گفته بودن ما ۳۰ نفر هستیم... به حسینیه هنر که رسیدم،دیدم بله چند نفری اومدن... ولی حدود ۱۰نفر بودن! گفتم بقیه دوستان نمیان؟ گفتن بخاطر هوای بد نیومدن! خلاصه... مستند ققنوس و اژدها که درباره ی سفر دو روزه آقای رییسی به چین بود رو اکران کردیم و بعدش با هم گفت و گو کردیم... براشون گفتم که این مستند، در قالب روایت، نگاه متفاوت دو دولت به مسئله سیاست خارجی رو بررسی و نتایج رو مقایسه کرد. نگاه دولت لیبرال (آقای روحانی) که ۸سال روابط و فرصت ها رو از دست داد! و فقط چشم امید به غرب داشت... و در نهایتِ ذلت هیچ دست آوردی نداشتیم!!! و دولت آقای رییسی که در عین داشتن روابط با ساير کشورها نگاهی به مذاکرات هم داشتن... ولی کل زندگی مردم رو به مذاکرات گره نزدن و نتایج رو هم که دیدیم... "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan