: الله سبحانه وتعالى الذي نتكل عليه و نعتمد عليه، هو الذي يعلّمنا و يهدينا السّبل و يسدّدنا و يفتح أمامنا الآفاق؛ 🔹خدای سبحان است که ما به او توکل می‌کنیم و بر او تکیه می‌کنیم؛ خداست که به ما یاد می‌دهد و ما را به راه‌ها هدایت می‌کند و ما را کمک و تسدید می‌کند و افق‌های وسیع را پیش روی ما می‌گشاید. الله سبحانه وتعالى الذي نخاطبه ونقول [هذا دعائنا كان بحرب تموز ٢٠٠۶، من جملة أدعيتنا] : اللهمّ یا مَن اِذا تَضایَقَتِ الاُمُورُ فَتَحَ لَها باباً لَم تَذهَب اِلَیهِ الاَوهام، فَصَلِّ علی محمد و آل محمد، وافتَح لاُِمُورِیَ المُتَضایِقَةِ باباً لَم یَذهَب اِلَیهِ وَهمٌ، یا ربّ العالمین (یا ارحمَ الراحمین) لما الله بيحل القصة، بيحل المشكل بيجيب الحل بطريقة ما بتخترببها لحدى ولا بوهم حدى ولا بخيال حدى أبدا. «إذا تضايقت الأمور فتح لها بابا لم تذهب إليه الأوهام». بهذه الروحية بهذه الثقافة خدنا كل معاركنا وانتصرنا والله فتح لنا آفاق وجاب لنا حلول وفرج عنا من أبواب ما كانت تخترب. 🔹وقتی خدا ماجرا را حل می‌کند، مشکل را حل می‌کند، راه حل را به گونه‌ای می‌آورد که هیچ کس نمی‌تواند آن را امتحان کند، نه اصلا در توهم و خیال هیچ کسی نمی‌آید؛ «وقتی اوضاع سخت شود دری را به روی او می‌گشاید که هیچ توهمی به سوی آن نرفته است» ما با این روحیه و این فرهنگ در همه جنگ ها جنگیدیم و پیروز شدیم، و خداوند افق‌هایی را به روی ما گشود و راه حل‌هایی برایمان آورد (که به خیال‌مان نمی‌آمد) و ما را از درب‌هایی که قبلا [درکارمان] آزمایش نمی‌شد گشایش عطا نمود.