💠 | سم سوج • همیشه فکر می‌کردم اگر زمانی داستان زندگی‌ام را بنویسم شروعی فوق‌العاده خواهد داشت، چیزی شاعرانه مثل خط اول ناباکوف: «لولیتا، فروغ زندگی من، آتش وجود من»؛ یا اگر نمی‌توانستم شاعرانه‌اش کنم، چیزی کلی مثل شروع تولستوی: «همه‌ی خانواده‌های‌ خوش‌بخت شبیه هم‌اند، اما هرخانواده بدبختی به‌طور خاص خودش بدبخت است.» مردم حتی اگر همه‌چیز را درباره‌ی این کتاب‌ها فراموش کنند این کلمات را به‌خاطر خواهند داشت. با این حال وقتی پای شروع قصه به میان می‌آید به‌نظرم بهترین شروع، شروع سرباز خوب فورد مادوکس فورد است: «این غم‌بارترین قصه‌ای است که تا به حال شنیده‌ام.» کتاب: فرمین موش کتاب‌خوان، سم سَوِج به «مدرس هشت» بپیوندید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3396796779Ce195c412a0