#حضرت_معصومه
🌷و به همراه همان ابر که باران آورد
مهربانی خدا در زد و مهمان آورد
🌷باد یک نامه ی بی واژه به کنعان آورد
بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد
🌷به سر شعر هوای غزلی زیبا زد
دختر حضرت موسی به دل دریا زد
🌷چادرش دست نوازش به سر دشت کشید
دشت هم از نفس چادر او گل می چید
🌷چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید
من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید
🌷باور این سفر از درک من و ما دور است
شاعرانه غزلی راهی ” بیت النور ” است
🌷آمد این گونه ولی هر چه که آمد نرسید
عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید
🌷که اویس قرنی هم به محمد نرسید
عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید
🌷ماند تا آینه ی مادر دنیا باشد
حرم او حرم حضرت زهرا باشد
🌷صبح شب می شد و شب نیز سحر هفده روز
چشم او چشمه ای از خون جگر هفده روز
🌷بین سجاده ، ولی چشم به در هفده روز
چشم در راه برادر شد اگر هفده روز
🌷روز و شب پلک ترش روضه مرتب می خواند
شک ندارم که فقط روضه ی زینب می خواند
#سید_حمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab