🔰قسمت چهل و پنجم🔰 🔸گفتیم که در جوامع وحشی، قانون‌گذاری متدبرانه وجود نداشته ... بلکه صرف رعایت آداب و رسوم و التزام به یکسری امور برای حل مشاجرات سبب حفظ جامعه از خطر انقراض می‌گشت. 🔸چون پيدايش آن امور همان طور كه گفتيم: ✔️بر اساس فكر و انديشه نبوده ✔️اساسى مستحكم نداشته و در نتيجه: همواره دستخوش نقض و ابطال بوده است. ...چند روزى مردم آن امور را رعايت مى‏‌كردند، بعد مى‏ ديدند رعايت آن دردى از آنان دوا نكرد، ناگزير آن را رها نموده امور ديگرى را جايگزين آن مى‏‌ساختند. 🔹اما در جامعه‏ هاى متمدن، اگر قوانينى تدوين مى‏ شده، بر اساسى استوار، جعل مى‏‌شده. البته هر قدر آن مجتمع از تمدن بيشترى برخوردار بودند، قوانين آن نيز محكم تر بوده ✔️و با آن قوانين بهتر مى‏ توانستند تضادهايى كه در اراده و اعمال افراد پديد مى‏‌آيد، تعديل و بر طرف سازند. ✔️و براى خواست تك تك افراد چارچوبى و قيودى مقرر بسازند. 🔸اين مجتمعات بعد از تقنين قانون قدرت و نيروى اجتماع را در يك نقطه- بنام مثلا دربار- تمركز داده، آن مقام را ضامن اجراى قانون قرار مى‏‌دادند، تا بر طبق آنچه كه قانون مى‏‌گويد، حكومت كند. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e5