🔰 حقیقت ثارالله ▪️قسمت هفتم ❓ریشه و فلسفه بعد حماسی عاشورا چیست؟ بُعد حماسی، ریشه در بعد معنوی و توحیدی و شدت تقرب حضرت اباعبدالله(ع) دارد. ⚫️ آن بعد عرفانی، آن بعد معنوی آن بعد تقرب وقتی به اوج می رسد، کمالش می‌شود حاکمیت دینی و به تعبیر بزرگان خلافت بالسیف. و می‌توان گفت همان مقامی که او را به ثاراللهی رساند، به خلیفه اللهی نیز رسانده است. ✔️ زیرا کمال نهایی توحید و ولایت، جانشینی خدا در جنبه حاکمیتی را در پی دارد. چنانکه در آیه ۲۶ سوره صاد، خطاب به حضرت داوود(ع) آمده است: "ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم، پس بین مردم حکومت کن". که منظور از خلیفه در اینجا، شان اجتماعی و خلافت بالسیف و حاکمیت دینی است. و این حاکمیت، اولاً از آن خداست؛ و پس از آن، به پیامبر و ۱۴ معصوم و ولی فقیه، اعطا می‌گردد. ⚫️ نکته دیگر در باب اضلاع ثارالله اینکه بعد معنوی و توحیدی و الهی عاشورا، دقیقاً منطبق بر بعد اجتماعی و اصلاح و قیام است. و این‌ها از هم جدا و قابل تبعیض نیستند. ✔️سرّ این مساله نیز همان شهید فی الله بودن اباعبدالله(ع) است که قبلاً بیان شد. زیرا شهید فی الله، منطق شهادت و حرکت اجتماعی اش، سراسر توحیدی و خالصاً للّه است. به همین جهت در یکی از زیارات آن حضرت آمده است:"جاهدتَ فِی الله حقّ جهاده و صبرتَ علی العزا فی جَنبه مُحتَسباً" یعنی آن حضرت، جهاد فی الله کرد، آن گونه که حق جهاد بود و بر مصیبت‌ها صبر کرد در جنب خدا، یعنی فقط خدا را دید و همه اینها را به حساب خدا گذاشت و با خدا معامله کرد. 🔺که اینها همان منطق ناب برتر توحیدی آن حضرت است.