🩸عجوزه‌ای که اول تیر را به سمت پیکر مطهر إمام حسن علیه‌السلام پرتاب‌ کرد و بعد از تیر او، هفتاد تیر دیگر بر آن بدن مطهر نشست... در نقل‌ها آمده است: 🥀 وقتی‌که گفتگوی سیدالشهداء علیه‌السلام و ابن عباس و محمد حنفیه با عایشه، بر سر جنازه مطهر امام حسن علیه‌السلام، بالا گرفت؛ 📋 فَتَناوَلَتْ عائشةُ القَوسَ مِن مِروان، و رَمَتِ الجنازةُ بِسَهمٍ، و قالَت: لا تَدخلوا بَيتِي عَدُوّي و ابنَ عَدُوّي و أبعَدوهُ عنّي، ▪️عایشه، کمان را از دست مروان گرفت و اول تیر را به سمت جنازه مطهر امام حسن علیه‌السلام پرتاب کرد و گفت: دشمن من و پسر دشمن من را وارد خانه من نکنید و او را از من دور کنید.(۱) 🔖 در اینجا بود که ابن‌شهرآشوب در «المناقب» می‌نویسد: 📋 و رَمَوْا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّی سُلَّ مِنْهَا سَبْعُونَ نَبْلًا ▪️سربازان مروان، پیکر امام حسن مجتبی علیه‌السلام را به نحوی تیر باران کردند که به هنگام دفن، تعداد هفتاد تیر را از بدن مبارک آن حضرت، خارج نمودند.(۲) 📚(۱)کامل بهایی ج۲ ص۳۳۴ 📚(۲)المناقب ج۹ ص۲۴۶ ✍ لاله ای بود که با داغ جگر سوخته بود آتشی در دل سودا زده افروخته بود شرم دارم که بگویم تن مسموم تو را خصم با تیر به تابوت به هم دوخته بود راز دل را همه با همسر خود می‌گویند حَسن از همسر خودکامه خود سوخته بود جگرش پاره شد از نیشتر زخم زبان در لگن خون دلی ریخت که اندوخته بود ارث از مادر خود بُرد غم و رنج و محن صبر و تسلیم و رضا از پدر آموخته بود... @maghaatel