رنج‌هایی به وسعت بشریت قسمت دوم حی علی الفلاح... چگونه صبح می‌کنید وقتی دست‌هایی به سوی شما برای کمک دراز شده؟ چگونه سر بر بالین می‌گذارید و نوزادهای دوقلوی یک روزه‌ای در خون خویش می‌غلتند در حالی که حتی پدرشان یک بار صورتشان را ندیده؟ چگونه احساس نیک‌بختی دارید وقتی نگون‌بختی بر سر مردمانی بی‌گناه فروریخته و روزگارشان را جهنم کرده؟ حی علی الفلاح... بخدا که رستگاری جز در فریادِ بی‌صدایان شدن نیست حی علی خیر العمل... کجایید آزادگان جهان؟ کجایید که امروز، روز فروشکستن بتِ شیشه‌ای اسرائیل خون‌خوار است، و چه کاری بهتر از این؟ حی علی خیر العمل... هرکس یک تبر، هرکس یک واژه، یک سنگ، یک گلوله، با کلام، با سلاح، با فریاد، با کلیک با هرچه در دست دارد قد قامت الصلاه... ایستاده‌اند به نماز میت، پیرمردها برای نوه‌های دنیاندیده‌شان ایستاده‌اند به نماز میت، مجاهدین برای فرماندهان شجاع‌دلشان قد قامت الصلاه... قامت جهاد ببندید و رخت رزم بپوشید که فجر نزدیک است و نماز صبح را در مسجدالاقصی خواهیم خواند. الله اکبر... بگویید خدا بزرگ‌تر است. بگویید و بفهمید و بفهمانید و ایمان بیاورید که اوست پشتیبان و فریادرس الله اکبر... بگویید و فریاد بزنید که دل‌های ایمان‌آورندگان به او، سخت‌تر از پولاد گردد و برای حق بایستند، که سید عزیز گفت: «نحن لانهزم، عندما ننتصر، ننتصر، و عندما نُستشهد ننتصر» ما شکست نمی‌خوریم پیروز اگر شویم، پیروزیم و شهید اگر شویم، باز هم پیروزیم لا اله الا الله... ما می‌ایستیم. حتی اگر غم بی‌دردی مردمان پیرمان کند، چرا که اوست معبود و معشوق و حبیب و یاورمان. و پیروزی جز برای حزب خدا نیست، چه باک اگر این پیروزی، به رنج و خون و خاک آمیخته باشد. این وعده‌ی حتمی خداست که «وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ ‌مَن یَنصُرُه». نماز را خواندم. کمی آرام‌تر شدم. بی‌دلیل نیست که مهربانْ خدای عالم، نماز را مایه‌ی رحمت و آرامش ما قرار داده. حالا می‌توانم برای دوز وارفارین بیمار دریچه‌ای‌ام، برای انتوبه کردن یا نکردن بیمار دیسترس‌تنفسی‌ام، برای تزریق کردن یا نکردن tpa در بیماران سکته‌ی مغزی، برای انتخاب و تغییر داروها، برای لبخند نشاندن به لب‌های بیمارانم و برای لحظه‌های زندگی‌ام، با فراغ روح و جان تصمیم بگیرم. و البته در تمام این حالات، دست از مبارزه برنخواهم داشت. شاید مبارزه‌ی من و امثال من، همین بیان حقیقت به آدم‌های دوروبرمان باشد، هرچند آمیخته با کنایه‌ها و زخم‌زبان‌ها و رنج‌هاست. این هم سهم اندک ماست از جهادی که خدا بر گردنمان گذاشته. می‌رسد روزی که زیر پرچم سبز امام حاضرمان یکدل و همراه و هم‌نفس شویم در جهانی که نه جنایت و جنایت‌کاری هست، و نه رنجی. @maghzesabz https://heiran.blogfa.com/post/25