(۵) من در همان مدت قلیل و در دوران بلوغ ملکه اجتهاد برایم حاصل شد. نبوغ در بارفروش ( بابل ) زانوی ادب خدمت عالم ربانی، مرحوم سعید العلماء زمین زد. بعد از آن به اصفهان رفت و خدمت سید محمد باقر شفتی رسید. استاد، وقتی نبوغ شاگردش را دید، او را به خانه برد و در اتاق شخصی خود نزدیک اندرونی اسکانش داد. شبی یکی از میهمانان مرحوم شفتی صدای سوزناک ابوحمزه او را می شنود. صبح که قضیه را برای سید بازگو می کند، می شنود: این ادعیه آنقدر در این خانه خوانده شد که گویا مرغان خانه ما حافظ آن باشند. محمد سنت مناجات را از پدرش به ارث برده بود. بعد از چهار سال مرحوم شفتی او را ملقب به حجة الاسلام کرد. صفتی که در آن زمان فقط برازنده سید شفتی بود. @mahdi_domeiri