📝«سرم بیشتر از این که بوی قرمه بدهد، بوی کاه مانند پارچه میداد. پوست دستم مثل سربازی بود تیرخورده که از جایجای تنش خون میریخت.»
🪡تا الان داستانی خوندید که شخصیت اصلیش خیاط باشه؟
◾«پاییزی بود که بهار درونش نفس میکشید» داستانیه از «میثاق رحمانی» با محوریت خیاط دلرحمی که روزگار تنهایی رو براش به ارمغان آورده.
👀آیا روزگار با خیاط داستان ما سر سازگاری پیدا میکنه؟
#میثاق_رحمانی
#محفل_داستان
#محفل_خیاط
@mis_rahmany
@mahfelmag