عملیات ویژه🌷 قسمت۷۱ 🔷احساس اینکه داریم به هدف می رسیم قدری روحیه هاروبالابرده بود😁ازستون نودنفره تنهاسی نفرمانده بودیم به علاوه ودو دیده بان👀ومحراب که فرمانده گروهان بود.فقط دعامی کردم🤲تاانتهای راه برای کسی اتفاقی نیفتد وروی نتیجه این همه زحمت تاثیرنگذارد.ازکنارافرادردمی شدم وآرام می گفتم«راه برید راه برید!چیزی نمونده،الان می رسیم»درحالی که خودم هم ازانتهای راه بی خبربودم. ادامه دارد... 📚خاطرات جاوید 📝سیدعلیرضامیری @mahmodkaveh