مقدمات یک عملیات قسمت٨٩ جاده هایی که در دست ضد انقلاب بود🛣 تنها شاهد تردد تک وتوک وسیله نقلیه ای بود که گاهی از گوشه ای ظاهر و در جایی دیگر ناپدید می شدند.🌿 دشت,دشت مرده و بی جانی بود که هیچ حرکت و جنبشی که نشانه زندگی باشد وجود نداشت.☹️ تنها دو جاده موازی دیده می شدند که بعد از چند کیلومتر به دو سمت مختلف می رفتند و از پشت چند ارتفاع سر از سرزمین بیگانه در می آوردند.🛣🛣 راه هایی که شده بودند شاهرگی برای تزریق اسباب مرگ آفرین.💥 تمامی سلاح ها و مهمات نیروهای ضد انقلاب از این دو مسیر به خاک کردستان وارد می شد تا به زور آنها توان تک تک مردم تحت ستم آن منطقه مکیده شود.⚡️ دیدار ما از خطوط عراق تا حدود ساعت دوازده ظهر به درازا کشید و در اصل همه ما منتظر بودیم تا کارش تمام شود.🍃 از بس بی هدف ارتفاعات جلو را دید زده بودیم ,خوابمان گرفته بود...💫 ادامه دارد... 📚خاطرات جاوید ✍سیدعلیرضامیری @mahmodkaveh