📝برگی از کتاب انسان جاری (۱۲/۱) «در قسمت های پیشین گفتیم انسان بخواهد و نخواهد پرسشگر است و برای دستیابی به پاسخ باید دست به تنظیم پرسش های بی شمار بزند و مرتب سازی کند .» ▪️و اینک پس از طرح پرسش های در باره خویش در جایگاه و نسبت خودش در جهان هستی ،پرسش هایی دربارة دین برایش مطرح می شود: ☑️۱. آیا دین اصالتی دارد یا این که زاییده اقتصاد یا ترس یا عدالت خواهی است؟ ☑️۲. بر فرض اصالت، آیا ضرورتی دارد؟ ☑️۳. آنها که دین ندارند، چه ضرری کرده اند؟ ☑️۴. آیا دین به دلیل زندگی اجتماعی انسان مطرح است یا این که انسان در تنهایی خودش هم به دین نیازمند است؟ ☑️۵. دین چه دارد؟ ☑️۶. آیا برنامه‌های مذهب، رؤیایی نیست؟ ☑️۷. برنامه‌های دین را چگونه می‌توان اجرا کرد؟ ☑️۸. آیا امروزه که دین در مقابل مکاتب مطرح است، از طرحی کلی برخوردار است؟ ▪️قبل از پرداختن به این مسائل باید به عنوان مقدمه و مدخل بحث مذهب، به سؤالات زیر پاسخ داد: ☑️۱. انسان با خودش و نیروهایش و با طبیعت و اشیا و با انسان‌ها و جوامع روابطی دارد؟ آیا به همه این روابط آگاهی دارد؟ ☑️۲. آیا عقل و غریزه برای این آگاهی، کافی است؟ ☑️۳. اگر کافی نیست، آیا دین ضرورت ندارد و انسان به آن مضطر نیست؟ [علی صفایی، اندیشه من (طرح مذهب اصیل)] ☑️یا درباره خدا، پس از طرح آن همه سؤالی که درباره او داری، باید آنها را مرتب کنی؛ سؤالات ذات «خدا»، صفات«خدا» و افعال او. ▪️آن همه سؤالات پراکنده ی تو در یکی از این عناوین جای خواهد گرفت. سپس باید هرکدام از همان سؤالات را نیز مرتب کنی. ☑️سؤال ذات: آیا چیزی که هستی او عین ذات او باشد، وجود دارد؟ ☑️سؤالات صفات: آیا یگانه است؟ آیا بی نیاز است؟ آیا نامحدود است؟ آیا حیات دارد؟ آیا عالم است؟ قادر و سمیع و بصیر چطور؟ اصلاً از او چه تصوری داشته باشیم؟ ☑️سؤالات افعال: آیا خالق است؟ آیا حکیم است؟ چرا آفرید؟ چرا این گونه آفرید، با آزادی و مسئولیت، با درد و رنج در انسان ها، ظلم و ستم در جامعه و تفاوت و تبعیض در خلقت؟ برای چه آفرید؟ از آفریده‌های خود چه می‌خواهد؟ چرا مرگ؟ چرا عذاب؟ چرا نماز، روزه و...؟ چرا شیطان را آفرید؟ چرا... و چرا؟ . 📄یاد آوری: برای فهم درست مطلب نوشته های یازده قسمت قبل را بخوانیم. 👈مجال عیش صفحه اندیشه و زندگی.با ما باشید.👉