✔️گزیده ای از مقدمهای برای ترجمه و شرح نهج البلاغه نوشتهی
#ابراهیم_منهاج_دشتی
🔰عوامل دشوارى ترجمه و شرح نهج البلاغه
🔻الف: سخنان امام(ع) در نهج البلاغه به استثناى نامهها گفتارى است نه نوشتارى. كسى كه از طريق شفاهى بخواهد مطالبى را به شنوندگان بفهماند بخشى از مطالب و نكات مورد نظر خود را به واسطۀ لحن خاص و با تكيه بيشتر بر بعضى كلمات به شنونده مىفهماند و لذا لحن جملۀ خبرى با سؤالى متفاوت است. لحن جملههاى سؤالى هم برحسب انواع مختلف سؤالات مختلف است.
لحن سؤالى كه براى توبيخ يا تقبيح يا انكار باشد با لحن سؤالى كه صرفا براى طلب فهم باشد با همديگر فرق دارند. حتى سؤالى كه صرفا براى طلب فهم باشد هم، با تكيه بيشتر بر بعضى كلمات جمله، معنى آن تغيير مىكند. مثلا در جملۀ سؤالى «چرا مؤذن وقتى اذان مىگويد دست روى گوشش مىگذارد؟» اگر از روى مزاح روى كلمۀ دست تكيه شود، در جواب او گفته مىشود چون پايش به گوشش نمیرسد و اگر روى كلمه گوش تكيه شود در جواب گفته مىشود اگر دست روی دهانش بگذارد نمىتواند اذان بگويد و اگر روى هيچ كدام از اين دو كلمه تكيه نشود معنى سؤال و جواب آن چيز ديگرى مىشود.
وقتى نوار یک صحبت يا سخنرانى روى كاغذ پياده شود تفاوت بين سخن گفتارى و نوشتارى كاملا مشخص مىشود. گنجانيدن نكات حساس یک گفتار در نوشته بسيار مشكل و در ترجمۀ آن، بسيار مشكلتر است و در بعضى موارد اصلا ممكن نيست، مگر با شرح و تفصيل كه عنوان خاص خود را دارد و ترجمۀ محض به حساب نمیآيد كه در اين صورت طبيعتا برداشتهای اشخاص هم متفاوت مىشود.
📍ب- در سخنان امام(ع) از ضربالمثلها و تشبيهات و مجازات و كنايات رايج در جامعۀ آن عصر بسيار استفاده شده. درک نكات و اشارات اين تعبيرات براى كسانى كه با فرهنگ و جامعۀ آن زمان آشنائى كافى ندارند، بسيار دشوار است. و حتی در صورت درک نكات لطيف و ظريف نهفتۀ در آنها، به طور كامل قابل انتقال به ترجمه نيست. مگر با دخل و تصرف و عدم تقيّد به چارچوب آنها كه چنين كارهائى در ترجمۀ قرآن و نهج البلاغه پسندیده نيست.
📍ج-در طول تاريخ در اثر تغييرات در زندگی اجتماعى و ابزار و وسايل كار، بسيارى از لغات، ضربالمثلها و تشبيهات و كنايات تغيير مىكند. بسيارى از لغات از بين ميرود و بسيارى نيز تغيير معنى میدهد. براى اشخاصى مثل من كه چند سال از عمر خود را در سالهای 1320 در روستا گذراندهاند و با ابزار کار و لوازم منزلی آن دوره سرو کار داشتهاند، درک اين مطلب آسان است. لوازم منزل و لباس و وسايل كشاورزى و كار و وسايل مسافرت حتى بسيارى از غذاهای آن زمان در حال حاضر وجود ندارد. آسيا، محور آسيا، زمام، افسار، باربند، دهنه، پالان، گاوآهن، دلو، رسن، غربال، داس و صدها بلكه هزارها مانند اين كلمات براى اكثر مردم عصر حاضر شناخته شده نيست و به تبع آن صدها ضربالمثل و تشبيه و كنايه كه امثال اين لغات در آنها به كار رفته، قابل فهم نمىباشد. ضربالمثل «سه پايه به ديگ میگه روت سياه» براى كسانى كه استفاده از هيزم و سه پايه و ديگ سياه را نديدهاند به درستى قابل فهم نيست و همينطور بسیاری از ضربالمثلها و تشبیهات و مجازها و استعارهها.
🔸در اثر تحولات عمدهاى كه در زندگى اجتماعى انسان رخ داده که هنوز ادامه دارد بخش عظيمى از فرهنگ و لغت و ادبيات قديم در حال انقراض است و براى نسلهاى آينده قابل فهم نخواهد بود و نسلهاى آينده براى فهم كتابهائی مانند شاهنامۀ فردوسى و کلیات سعدى و دیوان حافظ و مثنوی و امثال اینها نیز با مشكل جدى رو به رو خواهند شد.
🔸 بخشى از آيات قرآن كريم و بخش عظيمى از نهجالبلاغه نيز همينطور خواهد شد. مسائل اخلاقى و حقوقى و مقررات اجتماعى هم در حال تغيير و تحول بنيادى گستردهاى است و اجتهاد و تحقيق در فقه و عقيده و اخلاق اگر بخواهد در مدیریت فرهنگ و هدايت جامعه نقش مثبت ايفا كند. بايد از همین حالا در صدد حل این مشکل برآید.
🌐
پیوند به متن کامل در سایت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
@majmaqomh