🔳اخلاق همزیستی و معاشرت در یک حدیث فاطمی
✍#محمدجعفر_سعیدیانفر
🔻ابن مسعود میگوید: پس از رحلت رسول الله(ص) شخصی نزد حضرت فاطمه(ع) آمد و گفت: ای دختر رسول خدا آیا چیزی از پیامبر(ص) نزد شماست که به من هدیه دهید؟ زهرای مرضیه(س) با نگاه بر طومار حریری که احادیث نبوی را در آن نگاشته بود این چنین روایت کرد: پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
✔️۱) کسی که همسایهاش از شر او در امان نیست از مؤمنان نخواهد بود «لَیْسَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ مَنْ لَمْ یَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»
✔️۲) و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایه خویش را آزار نمیدهد «وَ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ فَلاَ یُؤْذِی جَارَهُ». رسول خدا اولین شرط را برای عضویت در جامعه ایمانی تقید به آداب معاشرت و حسن همزیستی دانسته و نخستین ادب را رعایت حقوق همسایه و آرامش همجواران معرفی فرموده است. سخنی که البته در قرآن مجید نیز بر آن تأکید شده و رعایت حقوق همسایه در کنار پرستش خدا قرار داده شده است. جایی که خداوند میفرماید: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ؛ خداوند را بپرستيد و چيزى را شريك و همتای او قرار ندهيد و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه نزدیک و همسايه دور نيكى كنيد... (نساء، آیه۳۶)».
✔️۳) و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید که یا سخن خوب بگوید وگرنه ساکت باشد. «وَ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْیَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْراً أَوْ یَسْکُتْ »
✔️۴) خداوند انسان خیرمند- نیکوکار بردبار عفیف را دوست دارد و بدگوی بخیل بسیار درخواست کننده مصرّ را دشمن میدارد. «إِنَّ اَللَّهَ یُحِبُّ اَلْخَیِّرَ اَلْحَلِیمَ اَلْمُتَعَفِّفَ، وَ یُبْغِضُ اَلْفَاحِشَ اَلضَّنِینَ اَلسَّئَّالَ اَلْمُلْحِفَ»
✔️۵) حیاء از ایمان و ایمان جایش در بهشت است و فحش از زشتگویی و جایش در آتش است.«إِنَّ اَلْحَیَاءَ مِنَ اَلْإِیمَانِ وَ اَلْإِیمَانُ فِی اَلْجَنَّةِ، وَ إِنَّ اَلْفُحْشَ مِنَ اَلْبَذَاءِ، وَ اَلْبَذَاءُ فِی اَلنَّارِ»
◽️درسهای اخلاقی اجتماعی رواداری وحدتبخش که از این روایت فاطمی میآموزیم:
۱) رعایت حقوق همسایگان؛ ۲) پرهیز از پرگوئی و بیجاگوئی و بسنده کردن به گفتار نیک؛ ۳) کردار نیکو داشتن؛ ۴) بردبار بودن؛ ۵) پرهیز از بدگوئی، تلخ گوئی و نسبتهای بد به دیگران دادن؛ ۶) پرهیز از بخل ورزیدن؛ ۷) پرهیز از اصرار کردن بر درخواست از دیگران (اصرار بر رفع نیازمندی از سوی دیگران دوری از پاسداشت و کرامت انسان است)؛ ۸) شرم و آزرم و حیا داشتن (در روابط اجتماعی با دیگران باید اصل بر پذیرفتن تفاوتها و تعامل، احترام به منزلت اجتماعی و حفظ آبرو و کرامت انسانی بدون پردهدری و تحقیر و بیآبرو کردن دیگران باشد).
🔻امیدوارم با درسی که از تعالیم اخلاقی اجتماعی فاطمی میآموزیم هرچه بیشتر به وحدت امت اسلامی بیاندیشیم و از عوامل برانگیزنده تفرقه و نفرتپراکنی میان مسلمانان دوری کنیم که فاطمه(س) درخطبه ای که در مسجد مدینه در مقابل مهاجر و انصار ایراد کرد ضمن گفتمان تحلیلی انتقادی، فلسفه امامت شایستگان اهل بیت(ع) را ایجاد بستر امنیت با دوری از تفرقه و اختلاف و فرقهگرایی اعلام کرد «وَإِمَامَتُنَا أَمَانَاَّ مِنَ الفُرَقه» و سبب اساسی وحدت در میان مردم را این گونه اعلام کرد. «خدای تعالی عدالت را مایه وحدت و هماهنگی دلها قرار داد (باروش حکمرانی عادلانه همبستگی اجتماعی ایجاد میشود و اعتماد عمومی بهدست میآید) فَفَرَضَ … الْعَدْلَ تَسْكِيناً لِلْقُلُوبِ (علل الشرائع، ج۱، ص ۲۴۸؛ شرح خطبه حضرت زهرا(ع) اثر زندهیاد آیت الله العظمی منتظری ص۱۱۳)
#آموزههای_اخلاقی
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
✔️دیپلماسی و گفتگو را بر میدان حاکم کنیم.
✍#فاضل_میبدی
◻️اکنون که آینده اوضاع خاور میانه تاریک و نامعلوم است و اسراییل برای به هم ریختن اوضاع دنبال فرصت می گردد، بهترین سرمایه برای حفظ کیان کشورایجاد وفاق ملی، به معنای واقعی، و همدلی بیشتر با نخبگان و منتقدان است.
افکار تند غرب ستیزی و خشونت گرایی، که در غالب جاهانفوذ یافته، باید از ادبیات سیاسی، بویژه در صدا وسیما، حذف شود. برخی مجریان کم خرد ودر س ناخواندهو خرافه گویانی که سقوط شام را زمینه ظهور می گویند و سخنشان در رسانه ملی جز زیانی برای کشور ندارد، ونسل جوان را دین گریز و ایران گریز کرده، کنار گذاشته شوند. محصوران ومحبوسانی که به خاطر انتقاد از وضع موجود سالهاست گرفتار حصر و حبسندو کهولت سن همواره سلامتی آنان را تهدید می کند،نه تنها آزادشوند، که مورد استقبال و مشورت قرارگیرند.( طبق آیه قرآن،آل عمران / ۱۵۹) . گشودن درب های زندان بشار اسد مایه عبرت است. به قول مولانا:
عاقل آن باشد که گیرد عبرت از/ مرگ یاران در بلای محترز/
◻️سیاست خارجی ما از رویکرد چندساله که دستاوردی جز زیان برای کشور نداشته، وفرصتهای زیادی رااز دست داده، عدول کند. ادبیات امثال روزنامه کیهان که جز خسران و زیان برای کشور ندارد، درسیاست خارجی تاثیر گذار نباشد. از سال گذشته تا کنون افراد زبده ای که از فرزندان پاک کشورند، به خاطر پاره ای سیاستهای نادرست میدانی در لبنان و سوریه از دست ما رفتند؛ چه کسی پاسخگوست؟ اسف بار است که در بازیهای زیانبار و حساب شده منطقه ای، مجلسیان به دنبال ابلاغ واجرای طرح حجاب و عفافند. و فریادشان بلند است که چرا امثال ظریف در مملکت مخلصانه خدمت می کنند! زهی غفلت و خامی!
◻️شگفتا! قدرتهای بزرگ چه خوابهایی برای ما دیده اند، وما دنبال تعیین نرخ جریمه ودورببن گذاری برای بانوان بی حجاب و رانندگان اسنپیم. خواجه پندارد که طاعت می کند/ بی خبر از معصبیت جان می کند/
دردا و دریغا! که یا نابلدیم و یا ابزاردست مافیا! ندانستن و خیانت کردن در نتیجه یکسان است.
حاکمیت بپذیرد کسانی که از وضع موجود نگرانند و انتقاد می کنند، نگران فروپاشی نظام وایرانند. سقوط اسد عبرت بزرگ و فرصت خوبی می تواند باشد، اگر دز عقلانیت سیاست خارجی بالا رود. سالها پیش مرحوم آیت الله هاشمی گفت حضور نظامی ما در سوریه کار درستی نیست،
دردمندانه می گفت کسی به حرف من گوش نمی کند. ای کاش به حرف و درد این سیاستمدارتوجه می شد.
◻️حال که دولت چهارهم برای حل مشکلات و گشودن باب گفتگو آمده، زمینه را هموار سازیم. دیپلماسی وگفتگو را بر میدان حاکم کنیم. شکست پزشکیان در این برهه شکست نظام و کشور است. دل خوش نکنیم که رقیب را از میدان بدر کرده ایم. بااین شکست جایی برای کسی نمی ماند. مردم وارتش سوریه نشان دادند که زندگی می خواهند و از جنگ و کشتار و مهاجرت های ناگزیر خسته اند.
به قول فردوسی بزرگ:
بکوشیم تا رنجها کم کنیم/ دل مردمان شاد و خرم کنیم/
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔴خطر تکرار ظاهرگرایی دینی در جامعه امروز
✍#سید_ضیاء_مرتضوی
🏷یکی از مهمترین آسیبهای جوامع دینی، ظاهرگرایی و تقدم فروع بر اصول است، یعنی همان جامعهای که به فاطمه زهرا(س) ظلم میکند و دربرابر تضییع حق مسلمش بیتفاوت است، میخواهد برایش تشییع جنازه باشکوه بگیرد تا ثواب ببرد. وصیت حضرت زهرا مبنی بر تشییع مخفیانه، مقابله با این کج فهمی جامعه و انحراف در دین است.
🏷حضرت زهرا وقتی با سکوت و بی تفاوتی مدعیان اسلام مواجه میشود، وصیت به تدفین مخفیانه میکند؛ چرا که نمیخواهد جامعه ای که با سکوت و بیتفاوتی خود ظلم را تایید کرده، در تشییع و تدفین او حضور یافته و نمایشی برای حفظ ظاهر اسلام درست کند. عباس عموی پیامبر(ص) دنبال آن بود که ضمن احترام به حضرت زهرا(س)، خواستار حفظ ظاهر و تشییع و تدفین عمومی پیکر ایشان برای زیبا نشان دادن امور دینی در جامعه بود
🏷این نشانه بروز انحراف در جامعه اسلامی بلافاصله پس از فوت پیامبر(ص) است که اصل و فرع در دین جابجا شده و اصل که رعایت حق انسانها و مقابله با ظلم است، تحت الشعاع فرع که حفظ ظاهر و برگزاری تشییع جنازه باشکوه است قرار گرفته است. امروز هم جامعه ما به این انحراف مبتلاست و جان انسانها و حق الناس کم اهمیت و حفظ ظواهر و تشییع جنازه پراهمیت دیده میشود. حضرت زهرا چهل روز پیاپی به در خانه مسلمانان میرفت، اما هیچ کس شجاعت پاسخ دادن به درخواست یاری حضرت را نداشت
🏷سکوت و بیتفاوتی جامعه در برابر ظلم آشکار به یک انسان، آن هم دختر پیامبر که حقش قابل انکار نیست، گناهی نابخشودنی است و رعایت ظاهر دینی و عیادت و تشییع و تدفین، سرپوش گذاشتن بر این گناه بزرگ جامعه است. شاهدیم برخی آقایان، نسبت به ریختن خون انسانها، از هرطرف که باشد یا آسیب دیدن بسیاری از افراد و خانوادهها، اهمیت چندانی نمیدهند؛ اما حفظ ظاهر و حجاب را که البته در جای خود مهم است، بر اصول که حفظ جان انسانها و حقوق مردم است اولویت میدهند که این همان ظاهرگرایی در دین است
🏷فقهای بزرگ ما، قاعده ای دارند به نام «حرمت تنفیر»، یعنی رفتار و فعلی که موجب تنفر مردم و جامعه از دین شود، حرام است، حالا ببنید در این دوره چقدر از جوانها و مردم از دین زده شدهاند، آیا رفتار ما شامل این قاعده نمیشود؟ آیا در قرآن نداریم که نجات جان یک انسان، نجات کل انسانها و کشتن یک انسان غیر قاتل، کشتن همه انسانهاست؟ چرا به اسم دین و نهادهای حوزوی اطلاعیههای سخیف و بیمبنایی داده میشود که چهره نهاد هزار ساله روحانیت تشیع که باید مظهر عطوفت و رحمانیت باشد را تخریب کنیم؟
🏷وقتی امیرمومنان(ع) را با ریسمان میبردند، فاطمه زهرا(س) خلیفه را مخاطب قرار داد و فرمود: چرا به ما ظلم میکنی؟ اگر پریشان کردن مو زشت نبود، به خدا قسم موهایم را پریشان میکردم و شکوه به خدا میبردم، آنجا فردی گفت علی را رها کنید و رها کردند. چرا باید وضع ظلم و تضییع حقوق مردم، جان انسانها، چشم انسانها و آزادی انسانها به وضعی برسد که زنان راهی جز پریشان کردن مو برای تظلم و دادخواهی نداشته باشند و کسانی که ادعای دینداری دارند، نه تنها از مظلوم حمایت نکنند، بلکه با وارونه کردن اولویتها بخواهند ظلم را توجیه کنند؟
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔴عبرت های سقوط بشار اسد
🔖پیام آیت الله ناظم زاده درباره سقوط حکومت بشار اسد
🔻سرانجام حکومت مطلقه خاندان اسد در سوریه پس از ۵۴ سال در هجدهم آذر ۱۴۰۳ شمسی فرو پاشید و مخالفان او در میان هلهله و شادی مردم، وارد دمشق شدند و نمونهای دیگر از چگونگی سقوط یک دیکتاتور در پیش چشم همگان به نمایش درآمد.
الله اکبر دنیا چه زود گذر است و حکومتها با چه سرعتی دست به دست میشوند و حاکمان ستمگر چگونه به زیر کشیده می گردند!
🔻دیدید وعده الهی که "لکل قوم اجل" حکومت سوریه را که تا بن دندان مسلح بود و هر مرد و زنی که از سر خیرخواهی یا از زندگی به تنگ آمده، لب به اعتراض می گشود به مسلخ برده میشد تا کسی جرات نفس کشیدن نداشته باشد، و زندان ها را پر از این افراد کرده بود و این روزها مسلحین در هر جا می رسیدند درِ زندانها را باز می کرده و اسیران بی یار و یاور را آزاد می نمودند.
ولی چه سریع این قدرت جهنمی در کمتر از پانزده روز با همه وعده های کمک کشورهای دیگر برچیده شد.
🔻این وعده الهی است که ظلم پایدار نیست خصوصا ظلم به ملت که ولی نعمت حاکمانند.
فراموش نکرده ایم که کمتر از ده روز قبل حتی ساعاتی قبل از سقوط حکومت بشار اسد، برخی از مسئولان، با قاطعیت میگفتند که بشار اسد باقی خواهد ماند!
راستی این مسئولان با این ناآگاهی ها و عدم توجه به واقعیات، برای کشورمان چه طرح های غلط و اشتباهی می دهند و روزگار سختی برای مردم رقم می زنند.
سقوط بشار اسد، سرنوشت همه حاکمانی است که پشتوانه واقعی مردمی ندارند و میکوشند با تکیه بر اسلحه و سرکوب مخالفان، به حکومت خود ادامه دهند.
اکنون بشار اسد به سرنوشت معمر قذافی و صدام حسین و دیگر حاکمان ستمگر پیوسته، که ادعای داشتن پشتوانه مردمی داشتند و همیشه با ۹۵ درصد رای، خود را پیروز انتخابات فرمایشی میدانستند، اما آخرالامر این نمایشها نه تنها برایشان سودی نداشت بلکه کوس رسوایی و توخالی بودن ادعاهایشان آشکار شد.
🔻از این کلام نورانی که منقول از رسول خدا(ص) است باید درس بگیریم که:
"الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم". نادیده گرفتن حقوق ملت، حیف و میل اموال آنها، بستن دهان ها و پر کردن زندانها، همگی از مصادیق بارز ظلم هستند که بنیان حکومت های ستمگر را فرو میریزد.
و خوشبخت، حاکمانی هستند که از این سقوطها عبرت بگیرند و تا دیر نشده با مردم خود از سر آشتی درآیند. "فاعتبروا یا اولی الابصار".
🔻به حاکمان جدید سوریه هم باید گفت که شما هم اگر حقوق مردم را نادیده بگیرید و بر اسلحه و زور و زندان تکیه کنید دیری نمیپاید که به سرنوشت بشار اسد دچار خواهید شد.
همه این اتفاقاتی که در اطراف ما میافتد باعث عبرت است، اما متاسفانه انسانها با وجود این همه حوادث کمتر عبرت می گیرند، چنانچه امیر مومنان علی(ع) فرمود :
"ما اکثر العبر و اقل الاعتبار".
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🟣دو نشانه متعصبان
✍#رضا_بابایی
◻️«تعصب» که در ادبیات دینی به آن «جاهلیت» هم میگویند، شایعترین بیماری فکری در جوامع عقبافتاده است. درمان آن نیز بسیار دشوار است؛ چون هیچ کس خود را متعصب نمیداند. تعصب، چیزی است که ما آن را همیشه در دیگری میبینیم و دیگری در ما. ما نمیتوانیم به او ثابت کنیم که متعصب است و او نیز نمیتواند تعصب ما را به ما نشان دهد. اما دو ویژگی مهم در انسانهای متعصب وجود دارد که خوشبختانه تا حدی قابل اندازهگیری است و از این راه میتوان میزان و مقدار تعصب را در انسانها حدس زد:
🔻یک. غلبه باورمندی بر دانشمندی:
باورهای انسان متعصب، بسیار بیش از دانشهای او است. او بیش از آنکه بداند و بشناسد و بخواند، باورمند است و آن اندازه که اقیانوس باورهای او سرشار است، کاسه دانشش پر نیست. باورها در غیبت دانشها، از سنگ و چوب، بت میسازند و از زمین و زمان، مقدسات. اگر نیوتن یا زکریای رازی متعصب نبودند، از آن رو است که دانستههای علمی آنان، بسیار بیش از باورهای فراعلمی و فرازمینی ایشان بود. نیز به همین دلیل است که دیو تعصب، معمولا قربانیان خود را از میان جوانان و مردم کمسواد میگیرد.
🔻دو. ناآشنایی با «دیگر»ها متعصب:
معمولا شناختی ژرف از دیگران و باورهایشان ندارد. بیخبری از اندیشهها و باورهای دیگران، او را به آنچه دارد، دلبستهتر میکند. انسانها هر چه با شهرها و کشورهای بیشتر و بزرگتری آشنا باشند، دلبستگی کمتری به روستای خود دارند.
◽️بنابراین، انسان متعصب، بیش از دانش، گرایش دارد و بیش از آنکه عقیدهشناس باشد، عقیدهپرست است. حاضر است در راه عقیدهاش جان بدهد ولی حاضر نیست که بنشیند و درباره عقیدهاش بیندیشد یا بخواند یا از دیگران بپرسد. او میخواهد آنچه را که میداند، در گوش دیگران فرو کند، اما حاضر نیست به آنچه دیگران نیز میدانند، گوش دهد. فردوسی، توانایی را در دانایی میدید (توانا بود هر که دانا بود)؛ اما انسان متعصب، دانایی را در توانایی میبیند؛ یعنی گمان میکند که اگر توانست حرفی را بر دیگران تحمیل کند، حقانیت و علمی بودن آن حرف را ثابت کرده است.
◽️متأسفانه بخشی عظیم از جامعه، آماده و مستعد تعصبورزی است و هر کس زودتر سراغ آنها برود، مهارشان را در دست میگیرد. تعصب، ظرف است؛ گاهی سرشار از انگبین و گاهی آکنده از زهر. جنگیدن با تعصب، چندان نتیجهبخش نیست؛ اما میتوان زودتر از دیگران از راه رسید و ظرف تعصبات را از نیکی و خیرخواهی و صلحجویی و مدارا و سازندگی و نوعدوستی پر کرد؛ پیش از آنکه دیگران، همین ظرفها را مملو از کینه و دشمنی کنند.
◽️متعصبان را بهراحتی میتوان سازماندهی کرد و به کارهای سخت واداشت. آنان، کنشگر و سراپا غیرت و ارادهاند، و هیچ نیرویی در برابرشان تاب مقاومت ندارد، مگر حکومت قانون. برای مهار خشونت و زیادهخواهی متعصبان، در کوتاهمدت هیچ راهی وجود ندارد، جز تقدیس و تقویت قانون و استوارسازی پایههای آن. تعصب، تا آنجا که قانون را نقض نکند، خطری برای جامعه ندارد. گرفتاری از وقتی آغاز میشود که قانون در برابر متعصبان و خشونتطلبان کوتاه بیاید و دست آنان را باز یا نیمهباز بگذارد. زنان و مردان تعصبمدار، قانونگریزترین مردم روزگارند. آنان خود را تافتههای جدابافته میدانند و عقیده خود را مقدستر از هر قانونی. قانون را تا آنجا گردن میگذارند که پشتیبانشان باشد؛ نه بیش از آن.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#گفتگو
⚡️روایتی از برخورد تند پیامبر(ص) با بیحجاب نداریم
🔰#سید_ابوالفضل_موسویان
🔻امر به معروف و نهی از منکر دو اصل مسلم و فریضه واجب قرآنی است و در آیات قرآن هم به دفعات از آن نام برده شده و جالب اینکه انجام آن را وجه تمایز و ویژگی متفاوت امت اسلامی دانسته و خداوند در آیه ۱۱۰ آلعمران فرموده است: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ.» بنابراین در اصل این فریضه و وجوب آن بحثی نیست، ولی اینکه در چه مسائلی باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم و چگونگی آن نیازمند تبیین است. در فقه بیان شده که اولین شرط برای انجام این دو فریضه، تأثیرگذاری آن در مخاطب است و مبنای این سخن روایات است نه اینکه فقها طبق ذوق خود یا با دلیل عقلی این مطلب را بیان کرده باشند. طبق روایات، اگر این اقدام مؤثر واقع نشود یا نتایج معکوسی داشته باشد، خلاف شرع است و نباید انجام شود. پس اولین شرط، تأثیرگذاری است.
🔻همچنین مسئله دیگر این است که باید چه کسانی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم. براساس روایات، باید در مسائل مهم جامعه امر به معروف و نهی از منکر کنیم نه هر مسئلهای. مردم جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند و اگر کسی آسیب ببیند، همه صدمه خواهند خورد. امروز هم باید ببینیم که چه اموری به جامعه آسیب وارد کرده است و کل جامعه را تهدید میکند و به نابودی میکشاند. امام علی(ع) در آخرین وصیت خود فرمودند: لا تترک الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم؛ اگر شما امر به معروف و نهی از منکر را کنار بگذارید، اشرار و فاسدان روی کار میآیند و اداره جامعه را برعهده خواهند گرفت. بنابراین مصادیق امر به معروف باید موضوعاتی در این سطح باشد نه یکسری مسائل فردی. البته نمیخواهیم منکر اجرای آن در سطوح پایینتر و مسائل فردی شویم. امام حسین(ع) هم فرمودند: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما ...»؛ از آنچه جامعه را از دین دور میکند و اشرار و مخالفان را روی کار میآورد باید جلوگیری شود. ورود به مسائل جزئی درست نیست، زیرا آسیب ناشی از آن در درجه اول متوجه شخص است.
🔻شهید مطهری میفرمود یکی از موضوعاتی که در طول تاریخ اسلام سبب تخریب چهره اسلام شده، روشهای غلط در امر به معروف و نهی از منکر بوده است. ایشان مثال زدهاند که در قم عدهای به مجلس عروسی میریزند و آلات و ابزار موسیقی را میگیرند و نزد فقیه آن زمان میبرند. ایشان هم گفته بودند که شما مرتکب چند کار خلاف شدید؛ چرا بدون اجازه وارد مجلس شدید و بعد با چه مجوزی اموال دیگران را از بین بردید و این کار شما درست نبود.
برخورد خشن کار صحیحی نیست
🔻حواسمان باشد که نباید در مسائل جزئی غرق شویم، زیرا برخی دوست دارند که مردم سرگرم این امور باشند و از موضوعات اصلی جامعه که باید در آنها امر به معروف صورت گیرد غافل شوند. الان مردم به شدت گرفتار مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و... هستند و در چنین فضایی تأکید کردن بر مسئلهای اخلاقی و فردی و برخورد خشن کار صحیحی نیست. مردم میگویند چرا برخی باید اینقدر روی مسائل جزئی انرژی بگذارند و وقت صرف کنند، ولی انگیزه کمتری برای برخورد با فسادها و اختلاسهای بزرگ وجود دارد.
🔻از همه مهمتر اینکه امر به معروف و نهی از منکر باید با زبان، گفتار و نیز اعتقاد و عمل همراه باشد؛ آیا عمل این است که ما اسلحه و شلاق برداریم و به جان جامعه بیفتیم؟ بسیاری معتقدند که عمل به معنای این است که انسان با اعمال نیک دیگران را به دین دعوت کند نه اینکه دروغ بگوید و مال مردم را بخورد و بخواهد جلوی خلاف دیگران را بگیرد. همه ماجرای پیامبر(ص) و نهی رطب را شنیدهاید. پیامبر(ص) آن روز که خرما خورده بودند آن بچه را نهی نکردند. حال چند نفر از کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند در زندگی به همه امور شرعی پایبندند؟ آیا در این مورد صداقت وجود دارد؟ اگر مردم صداقت را مشاهده میکردند، مسلماً تأثیرگذار بود. گاهی اختلاسهای میلیاردی نادیده گرفته میشود، ولی یک دزد برای یک دزدی جزئی دستگیر و مجازات میشود. یکی از دلایل گرایش مردم اندلس به اسلام، رفتار خوب بازرگانان بود. در عمل باید طوری رفتار کنیم که دیگران جذب شوند نه اینکه ما خود و خانوادهمان را تهذیب نکنیم و اگر افراد دیگر مرتکب کوچکترین کار نادرستی شدند، آن را تحمل نکنیم. این نوع برخورد نه تنها مؤثر نیست، بلکه باعث انزجار دیگران از دین میشود و میگویند این چه دینی است که شما هزار کار خلاف میکنید، ولی در برابر کوچکترین خلاف ما سختگیری میکنید.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🔰فقدان شرایط قانون خوب در قانون عفاف و حجاب
✍#محمدرضا_یوسفی
🏷 مجلس قانون عفاف و حجاب را مصوب کرد و بناست در تاریخ 23 آذر ابلاغ گردد. پرسش مهم این است که آیا این قانون ویژگی های یک قانون خوب را دارد؟
🏷 یک قانون خوب چند ویژگی دارد. از ويژگي هاي يك قانون خوب اين است كه مخالف خواست و فرهنگ عمومي جامعه نباشد. در اين صورت این قانون از پشتوانه فرهنگی برخوردار نبوده و در این شرایط در تقابل با فرهنگ عمومی خواهد بود.
🏷 دومين ويژگي قانون خوب اين است كه در جهت ارتقاء سطح زندگي مردم باشد. سوم اينكه مردم اين احساس را داشته باشند كه اين قانون مي تواند گرهي را از زندگي آنان باز كند. در نتیجه تحریم، اقتصاد کشور با انواع مشکلات روبروست. یکی از نتایج آن افزایش درصد جمعیت فقیران بوده است. بر اساس برخي برآوردها، درصد فقيران كه در ابتداي دهه 90 حدود 15 درصد بود در انتهاي اين دهه دو برابر شده و به 30 درصد رسيد. درصد كودكان دچار سوء تغذيه كه آينده اين كشورند، نيز رشد يافته است. در یکی از شهرهای جنوبی کشور، حدود 70 درصد کودکان دچار سوء تغذیه هستند. به بیان وزیر بهداشت، سالانه حدود 50 هزار نفر به دلیل آلودگی هوا جان می دهند. بنابراين اولويت هاي زندگي مردم فائق آمدن بر فقر، سوء تغذيه و ... است. به علاوه متخصصان نیز مشکلات زیادی مانند بحران آب، خشکسالی، صندوقهای بازنشستگی، ناترازی بانکها، تورم، بودجه و .... را ذکر کرده که برخی از آنان به مراحل سختی رسیدهاند.
از سوي ديگر، فساد در كشور مدتهاست كه سیستماتیک شده است. اين امر مانع هرگونه اصلاح جدي در ساختار اقتصادي است. میدری وزیر کار دولت چهاردهم بیان کرد هر هفته دو گزارش از شركت هاي تابعه دريافت مي كند.
🏷 اعتماد اجتماعی نيز در شرایط افول قرار دارد. در این شرایط مجلس باید به دنبال قانونی باشد که بتواند به ارتقای شرایط اقتصادی، کاهش فقر، افزايش اعتماد اجتماعي و بهبود روابط با دنیای بیرون و مانند آن منجر شود. همچنين مبارزه فساد به عنوان مهمترين مانع توسعه كشور و تقيد به الزامات آن مانند شفافيت، پاسخگويي از اولويتهاي مجلس بايد باشد.
🏷 با وجود این، قانونی در 74 ماده تصویب شده و مجازات سختی برای متخلفان از چارچوب تعریف شده و رسمی تعیین شده است. اين قانون دو قطبی جامعه را تشدید كرده، مردم را مقابل یکدیگر قرار مي دهد. و در شرايط كنوني منطقه، مي تواند خشونت زا باشد.
🏷 به نظر می رسد که فاصله مردم از قانون گذار چنان افزایش یافته که درک متقابلی وجود ندارد و هر کدام دغدغه خود را دارند. گویی مجلس و مردم در دو دنیای متفاوت از هم زندگی کرده و از آن سخن میگویند.
زمانی دنگ شیائوپینگ گفته بود مهم نیست که گربه سفید باشد یا سیاه، مهم این است که موش بگیرد؛
🏷بنابراین از نظر مردم، کارایی در ایجاد رفاه، امنیت و تضمین حقوق مردم اهمیت دارد و برای ارزیابی وضعیت این متغیرها نيز شاخصهای علمی وجود دارد. با ادعاي موهوم نزديكي به قله و پيشرفت، پيشرفت حاصل نمي شود. توسعه يافتگي شاخص هاي مشخصي دارد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت پدر گرامی جناب آقای دکتر رحیم نوبهار
"بسم الله الرحمن الرحیم"
"انا لله و انا الیه راحعون"
استاد گرامی حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر رحیم نوبهار (زید عزه)
درگذشت پدر گرامیتان را به حضرت عالی و خانواده محترم تسلیت میگوییم. از خداوند بارتعالی برای آن مرحوم، طلب رحمت و مغفرت و حشر با فرزند شهیدش و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت داریم.
عزت، سربلندی و توفیق روزافزون برای حضرتعالی آرزومندیم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۹/۲۱
https://eitaa.com/majmaqomh
🟣فاصله بی راهگی و حقیقت گرایی
📝#محمود_شفیعی
🏷طرح مقاصد درست با توسل به شیوه های نادرست، بی راهه رفتن است. در مقابل، وارد شدن به وادی حقیقت دو شرط اساسی دارد: هدف ها درست انتخاب گردند؛ شیوه های رسیدن به اهداف نیز مشروع باشند.
🏷در قرآن بارها فراخوان به سوی کارهای خوب و پرهیز از کارهای بد صورت گرفته است. طبق آیه ای خدا، خودش، مردم را به عدالت، نیکی کردن و بهره مند ساختن نزدیکان دعوت می کند و آنان را از فحشا، منکرات و ستم گری باز می دارد. پیامبر ص، نیز، به عنوان امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر معرفی شده است. آیه دیگری، از انسان هایی نام می برد که اگر قدرت داشته باشند، به برپایی نماز، دادن زکات، امر به خوبی ها و باز داشتن از بدیها می پردازند. آیه ای دیگر، دستور می دهد که جمعی از مردمان وقتشان را صرف خواندن دیگران به کارهای خیر، دعوت به کارهای پسندیده و پرهیز دادن از بدیها اختصاص دهند.
🏷بسیار بدیهی است که خداوند، نبی خدا ص، اولیای الهی و دیگر انسانهای خیر خواه، چنین هدف ارزشمندی را با اتخاذ راه غلط به انجام نمی رسانند. کسی سراغ ندارد که خدا یا رسول خدا، یا انسان های پاک سرشت با شیوه های غلط به امر معروف و نهی از منکر بپردازند. آیه قرآن به صراحت بیان می دارد که دعوت پیامبر ص به سوی راه مدیر و مدبر جهان، در سه شیوه حکمت، موعظه خوب و بهترین جدال، منحصر است و شیوه دیگری وجود ندارد.
🏷بر اساس آنچه گفته شد، اگر دعوت به حجاب و نهی از بی حجابی از اهداف دینی تلقی گردد، بکارگیری شیوه های ناپسند در این زمینه، انحراف از صراط مستقیم الهی است؛ چرا که در چارچوب مسلم آموزه های دینی هدف و وسیله، هر دو باید از مشروعیت کامل برخوردار باشند. امیدواریم حکمرانان در کشور خیر و صلاح مردم را از خودِ جمعی مردم برگیرند؛ به سواد اعظم ملت تکیه کنند و سیاست هایی پیش گیرند که بازتاب دهنده زیست جهان این مرز و بوم باشد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
⚡️آزادی فوق حق است
⚡️گرفتار اشعریگری هستیم
⚡️بهشت و جهنم اجباری نداریم
✔️آیتالله بیات زنجانی🔻
🔹یکی از اصولی که هم پشتوانهی کلامی، هم پشتوانهی فلسفی، هم پشتوانهی عرفانی، هم پشتوانهی قرآنی و هم پشتوانهی روایی دارد، آزادی است. آیا آزادی حق است؟ ما میگوییم آزادی فوق حق است. آزادی بالاتر از حق است. چرا؟ برای اینکه آزادی را نمیشود حذف کرد. طرف میتواند بگوید من از حقم میگذرم، اما کسی نمیتواند بگوید من از آزادیام میگذرم. آزادی قابل گذشت نیست. آزادی مقوّم ذات انسان است. آزادی جزء ذاتیات انسان است. آزادی را اگر از انسان بگیرید، دیگر خبری از انسان نخواهد بود. نمیتوان گفت او انسان است، ولی آزاد نیست. انسان غیرآزاد انسان نیست. آزاد یعنی چی؟ یعنی خودش باید برای خودش تصمیم بگیرد و نه دیگری. آزادی نه قابل سلب است و نه قابل ازدیاد و کم کردن و اضافه کردن. آزادی خدادادی است. خدا من را جبراً آزاد خلق کرده است.
🔹دین با اکراه نمیسازد. به همین دلیل در سورهی مبارکهی نور آمده است که «قل للمومنین».به کسانی که ما را قبول دارند بگو. نمیگوید خودت بکن. نمیگوید خودت به سرشان چادر کن. شما به آنها بگو خدا میگوید شما اینگونه خودتان را حفظ کنید. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ.» به مؤمنین بگویید، به مؤمنات بگویید. مؤمنین یعنی کسانی که شما را قبول دارند.
🔹ما بهشت و جهنم اجباری نداریم بلکه بهشت و جهنم انتخابی است. انسان خودش انتخاب میکند. انسان جوهرهاش با این چند چیز متقوم است: فهمیدن، ارزیابی کردن، مقایسه کردن، علاقهمند شدن و خواستن. اگر اینها شد، آزادی معنا پیدا کرده است. من باید بفهمم، ارزیابی کنم، مفاسد را ببینم، تبعات را ببینم، برکات را ببینم و از آن طرف میل هم داشته باشم و بخواهم. یکی از شرایط آزادی میل است.
🔹دین نباید با تحقیر و ذلت و خواری همراه باشد. قرآن میفرماید: «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ.» نمیگوید «عظمنا»، نمیگوید «فضلنا»، می گوید «کرمنا». یعنی چی؟ در تفضیل ممکن است بزرگی از بیرون باشد، اما کرامت معنایش این است که انسان ذاتاً بزرگ است، نه اینکه بزرگی را به او وصل کرده باشند. انسان به گونهای آفریده شده است که با ملک فرق می کند.
🔹ما در دنیای امروز و حتی در محیطهای علمیمان گرفتار دو چیز هستیم: اشعریگری (اشاعره آمدند و عقل را از حجیت انداختند و انسان را آوردند پایین)؛ و اینکه کتاب خدا را گذاشتیم کنار. اگر عقل و قرآن را ملاک قرار دادیم، دینمان قابل عرضه است و امورش قابل پیاده شدن خواهد بود و الا دینی که عقلانی نباشد، دینی که همراه با خشونت باشد، دینی که همراه با کتاب و مستند نباشدْ، نه قابل عرضه است و نه قابل حمایت.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
⚡️مخاطبان نمیدانند روحانیت مُبلغ دین است یا توجیهکننده وضع موجود
⚡️جهانزیست مخاطبان از جهانزیست طلبهها بسیار دور است
✔️#مهراب_صادقنیا در گفتگو با شفقنا🔻
🔹یکی از مهمترین چیزهایی که به این کنش ارتباطی آسیب زده، «تشکیک در نیت مبلغان» است؛ به بیان دیگر، جامعه مخاطب، به نیت صرفا تبلیغی مبلغان «تشکیک» پیدا کردند. اینکه آیا این مبلغان صرفا برای تبلیغ آمدند یا اینکه می خواهند ماموریت دیگری را بازی کنند مثلا به نمایندگی از سازمان و ارگان یا نهاد بالاتر کاری را انجام دهند و بروند، آیا برای توجیه مسائل و مشکلات موجود در جامعه آمده اند، آیا برای دفاع از حکومت آمدند یا صرفا آمدند امر دینی را به ما آموزش بدهند و بروند؟ این «تشکیک» سبب می شود که ارتباط بین مبلغ و مخاطب آسیب ببیند و تبلیغ کارکرد خود را از دست بدهد.
🔹مبلغان اگر بناست مطلبی را در میان مخاطبان خود تبلیغ کنند ناچارند با جهان زیست مخاطبان خود آشنا شوند. اگر این آشنایی با جهان زیست وجود نداشته باشد، امکان تبلیغ هم وجود نخواهد داشت. به گمانم، جهان زیست مخاطبان از جهان زیست طلبه ها بسیار دور است؛ بدین معناکه چیزی که طلاب در حوزه علمیه فرا می گیرند، یکسری مطالب ایده آلیستی است که از واقعیت جامعه مردم قدری فاصله دارد و همین سبب می شود که آشنایی با جهان زیست مردم حاصل نشود.
🔹وقتی طلبه ها به صورت «کلونی» با یکدیگر زندگی می کنند مثل جایی در شهرک مهدیه یا در مجتمع های مخصوص طلبه ها، امکان درک جهان زیست افراد عادی جامعه را ندارند. وقتی این درک جهان زیست افراد جامعه را ندارند، زبان آنها را نمی دانند و وقتی زبان آنها را بلد نیستند امکان ارتباط گیری با آنها تضعیف می شود و اینجاست که «تبلیغ» به مثابه یک کنش ارتباطی کاملا کیفیت خود را از دست می دهد.
🔹در جهان جدید، مسائل مربوط به دین یک تغییر پارادایمی داشته و آن اینکه مردم مایلند مبلغان دین و طلبه ها از موضع برابر با آنها سخن بگویند و درواقع نمایندگان آنها در مقابل دین باشند و مشکلات مردم را بفهمد و درک کند برعکس جهان سنت که مردم، مبلغان را به نوعی نمایندگان دین و نمایندگان خدا می دانستند و معتقد بودند مبلغان آمدند مشکلی از مشکلات دین را برطرف کنند. بنظر می رسد مبلغان ما از درک این تغییر در جهان جدید عاجز هستند و همچنان خود را نمایندگان دین و نمایندگان خدا می دانند و می روند با مردمی صحبت می کنند که زندگی آنها پر از آشوب های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است و این مردم می گویند ما مبلغی که درکی از چالش های ما ندارد را نمی توانیم بپذیریم.
🔹مبلغان نیازمند هوش اخلاقی بالایی هستند و نیز از هوش اجتماعی و فرهنگی بالایی باید برخوردار باشند تا بدانند چه مطالبی را بگویند. مبلغان لازم است از موضع برابر و مساوی با مردم صحبت کنند نه اینکه خودشان را در موضع بالایی ببینند و پیامبرانه با مردم حرف بزنند. همچنین، مبلغان نباید چشم خود را به مشکلات و چالش های مردم ببندند و مسائل آنها را درک نکنند بلکه می بایست با آنها همدلی کنند. از نظر اخلاقی، مبلغان نیازمند نوعی همدلی با مخاطبان خود هستند.
🔹مبلغ نباید وارد امر سیاست شود و اگر می خواهد از «سیاست» بگوید باید نظر دین را بیان کند اما درباره «امر سیاست» ورود مبلغان به مسائل جاری سیاست را منفی می دانم و معتقدم با ورود مبلغان به این مسائل، مخاطبان کم می شوند و در نیت مبلغ شک می کنند و اعتماد آنها به مبلغ از بین می رود و فکر می کنند این مبلغان، مبلغ دین نیستند و مبلغ آن امر سیاسی هستند که دارند درباره آن صحبت می کنند. رویکرد عدم مداخله مبلغان به «امر سیاست» تاکنون رعایت نشده بلکه دامن زده شده است. متاسفانه به مناسبت های سیاسی و ایام سیاسی، مبلغ اعزام می کنند حتی کاندیداها طلبه ها را بسیج می کنند که برای آنها بروند تبلیغ کنند. به نظرم این آسیب زاست.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#گزیده
🟠نکاتی در توسعه فقه
✍#آیت_الله_ایازی
◻️یکی از پرسشها در باب نظریه سوم، التزام این فقه به پاسخ¬گوئی به مسائل و در نتیجه توسعه آن در گذر زمان است، این در حالی است که گویا تعیین قلمرو فقه منجر به تقلیل فقه میگردد. در پاسخ به این پرسش این است که چند نکته در این باره قابل توجه است:
🔻یکم: احکام اسلامی دارای سه بخش است.
✔️1)بخشی از احکام عبادی و تعبدی است و جزئیات و خصوصیات آن سِر و پنهان است و نمیتوان از آن علتی و ملاکی کشف کرد، مثل احکام نماز و روزه و حج، حداکثر دخالت فقیه در فهم و اجتهاد مجدد ادله است.
✔️ 2)بخشی احکام توقیفی غیر عبادی است، مثل احکام ازدواج، طلاق، ارث، خوردنی و آشامیدنی، حرمت شراب، خوک، حیوان حرامگوشت، احکام صید، یا حرمت ربا، قصاص، دیات، در این موارد هرچند حکم آن متوقف به بیان شارع است، اما در جزئیات و خصوصیات آن تعبدیتی نیست و کشف مناط و ملاک در چند و چون آن ممکن است و لذا اگر در روایات مثلا آمده ذبح باید با حدید و آهن باشد، میتوان مناط قید آهن را هرچند از باب استنباط العلة کشف کرد و به قرینه مقابله فهمید، آهن خصوصیتی ندارد، منظور ممنوعیت بریدن سر با آلاتی بوده که موجب اذیت حیوان میشده است مثل با سنگ کوبیدن ، اگر چاقوئی برنده از پلاستیک، شیشه، و یا فشار آب و مانند آن باشد، باز ذبح جایز است. این مسئله در ذکر الله در هنگام ذبح و روبرو شدن قبله و مسائل دیگر و کم و کیفیت صید حیوانات دریائی، بر اساس قواعد اجتهادی قابل نقد و بررسی و تحول است.
✔️ 3)بخش سوم، آن دسته از احکام امضائی است که نه تعبدی هست و نه توقیفی و شارع آنها را امضا و تقریر کرده است و اصل حکم و کیفیت آن با حفظ اساس در جزئیات آن قابل بررسی و تغییر است، مثل دیه عاقله و یا مقدار دیه، یا تفاوت دیه زن و مرد و مسائل فراوانی که قبل از اسلام وجود داشته و امروز با تغییر شرایط و مناسبات، دگرگونپذیر است. لازمه چنین نگاه و تقسیمی به احکام فقهی متحول و مناسب با زمان و مکان فراهم میسازد و مسئولیت فقیه معاصر را سنگین و همواره ضرورت بازبینی و حیات را یادآوری میکند.
🔻دوم: توسعه فقه ناظر به توسعه مسائل و موضوعات است.
فقیه که روز به روز شاهد تحولات جامعه و مواجهه با دگرگونی در موضوعات میشود. طبیعی است که مجتهد همواره در پاسخ به پرسشهای مخاطبان خود بوده است و هرچه مسائل و موضوعات جدید یا متفاوت از گذشته مطرح شود، استنباط او هم بیشتر میشود، و توسعه پیدا خواهد کرد. در گذشته شبیهسازی نبوده، تلقیح مصنوعی نبوده، هوش مصنوعی نبوده است، استنباط آن هم مطرح نمی¬شده است. در گذشته این همه ابزار برای جابجائی پول، بانک، بورس، رمز ارز نبود، امروز بوجود آمده است و فقیه با مراجعه به متخصصان مربوط در پی بیان حکم شرعی آن در انجام دادن و ندادن و الزامات آن است.
🔻سوم: فقه و استنباط فقها متکفل موضوعات نیستند.
🔸 یعنی وظیفه فقیه استنباط حکم است و اگر موضوعات عوض شدند، احکام آن هم عوض میشوند. از این¬رو، اگر عقلا نگاه متفاوتی در باره موضوعات داشته باشند، به معنای تغییر حکم نیست. زیرا آن موضوع در آن بافت و مناسبات شکل گرفته و توسط فقهای زمان خود عرضه شده است. امروز چون آن موضوع، این موضوع نیست، حکم آن هم نیست. مثلاً برده¬داری در میان عقلای آن زمان امری پذیرفته شده و مقبول بوده و بد و قبیح و ظلم نبوده است، اما در تحول انسانشناسی جدید، برده¬داری امری ظالمانه و میان عقلا ناپذیرفته شده است، به همین جهت به فقه جدید با این تغییر عرضه میشود، فقه دخالت در موضوع ندارد، بلکه با عقل فهمنده و نقاد خود به نصوص نگاه میکند.
🔸 نمونه دیگر از این نگاه توسعهیافته در مسئله ازدواج و طلاق است. ازدواج در فقه که بیانگر مناسبات قدیم بوده، زن با ازدواج متعلقه مرد و جنس دوم، و با عقد تابع و شوهر اختیاردار زن بوده است، اما در انسان¬شناسی جدید جنسیت به هویت برابر ارتقا یافته است، لذا حق اراده مستقل برای هریک وجود دارد. در نتیجه از آغاز ازدواج که موضوع حکم است بر مناسبات جدید ارتکازی جامعه عقد شکل می¬گیرد. طلاق آن همچنین بر اساس هویت مستقل دو انسان معنا و مفهوم پیدا میکند و از مقوله ایقاع نیست. در حقیقت فقه در برابر موضوع جدید توسط نظرات کارشناسان در ابعاد مختلف موضوعات مواجه است، نه تمکین به عقلانیت جدید.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🟣ناترازی های اقتصادی و اجتماعی، فروپاشی امپراتوری ساسانی
📝#رضا_احمدی
🏷 ساسانیان از نوادگان ساسان موبد معبد استخر بودند. اردشیر بابکان سال 226 میلادی دولت ساسانی را بنیا ن نهاد و 425 سال استمرار یافت. سلسله ساسانی دولتی مذهبی بود که موبدان زرتشتی نقش کلیدی داشتند.
جامعه به چهار طبقه تقسیم می شد. مردم طبقه پایین این هرم قادر نبودند به طبقه بالاتر برسند و برای همیشه خود و نوادگان آنها در همان طبقه باقی میماندند. این طبقات عبارت بود از روحانیون، سردارن نظامی، کارگزان حکومت و توده های مردم. روحانیون و سرداران از قدرت زیادی برخوردار بودند.
🏷 مهمترین رقیب دولت ساسانی، رومیان بودند. بین این دو امپراتوری سالیان درازی به جنگ گذشت. استراتژی غرب ستیزی، نظامی گری دولت ساسانی این دولت را زمین گیر کرد. خسروپرویز بیست و چهارمین پادشاه ساسانی با ورود به جنگهای بیست ساله با رومیان سقوط امپراتوری را قطعی کرد. درحالی که خود او هرگز در جنگها شرکت نمی کرد و در حرمسرای افسانه ای اوقات می گذرراند. او ثروت عظیم ساسانی را به پای جنگهای بیهوده علیه رومیان ریخت.
🏷بیست ساله جنگ
ایرانیان در جبهه های سوریه، فلسطین، ارمنستان، مصر و آسیای صغیر جبهه با رومیان وارد نبرد شدند. ابتدا ایرانیان به پیروزی هایی به دست یافتند، هرگونه صلح خواهی خیانت و جرم محسوب می شد و طرفداران صلح را خائن می خواندند. خسروپرویز و سردارانش بی توجه به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و تأثرات آن بر مردم بر طبل جنگ می کوبیدند، آنها وارد جنگی بی پایان شده بودند. جنگ نیاز به نیروی انسانی و بودجه بی پایان داشت. خسروپرویز پس از تمام شدن خزانه کشور، برای تأمین هزینه های جنگ مالیا تهای خردکننده ای بر مردم ایران وضع کرد.
برای تأمین نیروی انسانی و جنگنده، نیروهای فعال در بخش کشاورزی و تولیدی روانه جنگ گردید. سرپیچی کنندگان را به اشد مجازات می رساندند. کمبود نیرو اراضی کشاورزی را بایر و به صحرا تبدیل گردید. این سیاست ها موجب کم بود تولید غلات و فراوردهای دامی گردید. از تولیدات کشاورزی و مواد غدایی کاسته شد و درآمده های مالیاتی دولت کاهش یافت.
🏷دینگریزی
دستگاه دینی وظیفه مشروعیت بخشی به نهاد سیاسی و تأیید و توجیه رفتار حاکمیت را عهده دار بود. در اثر جنگ و فشارهای مالیاتی زندگی بر مردم تلخ کرده بودند. سیاست های جنگ طلبانه، فشارهای اقتصادی و تحمیلات موبدان، زندگی را بر ایرانیان سخت و اندو هبار کرده بود. از سرمایه اجتماعی روحانیون کاسته شده بود، اعتماد عامه نسبت به آنها متزلزل گردید. اعتقاد عامه نسبت به آیین زرتشتی دچار خدشه شده، وحدت ملی آسیب و اسباب سقوط و از هم پاشیدگی امپراتوری عیان کرده بود.
🏷سرکوب منتقدان
طولانی شدن جنگ و از میان رفتن سرمایه ملی موجب نارضایتی عمومی شد، برخی از دهقانان و فرماندهان نظامی مخالفت خود را آشکار کردند. این صدا ها با سیاست های شاه درتعارض بود بدین خاطر فرماندهانی چون «شاهین» و «شهربراز» مورد خشم شاه قرار گرفتند، منزوی و کشته شدند. آنها متهم به مخالفت با منویات خداوندگار محکوم به مرگ شدند.
🏷نابودی اقتصاد ملی
اقتصاد ایران در این عصر متکی بر تولیدات کشاورزی، دامی، صنایع روستایی و تجارت با رومیان بود. سیاست های خسرو پرویز و جنگهای طولانی و بی حاصل، رشد اقتصادی را متوقف نمود. نیرو بخش کشاوری روانه جبهه ها کردند، تولیدات کشاورزی کاسته شد. سرمایه گذاری جدید برای اشتغال و تولید وجود نداشت.
بخش صنایع شهری و روستایی مکلف به تولید جنگ افزار شده بود؛ بدین خاطر دیگر نیازهای صنعتی کشور فروماند.
بخش تجارت و بازرگانی هم به خاطر ناامنیهای مرزی مختل گردید.
🏷بروز ناترازی ها
در جنگ بیست ساله بخش های مختلف تولید در خدمت جنگ بودند، این امر موجب غفلت از دیگر بخش های کشور گردید، کاهش تولیدات کشاورزی، کمبود مواد غذایی تورم و فقر به همراه داشت. بخشی از جمعیت برای فراز این شرایط به سوی هندوستان مهاجرت می کردند. تورم افسار گسیخته بر دیگر بخش های تأثیر گذاشت. کمبود و گرانی مواد غذای خاصه غلات موجب قحطی گردید. طبقات پایین قادر به خرید مواد غذایی نبودند به فقر و بیمار دچار شدند.
کمبود نیروی انسانی و عدم بهره دارای از اراضی موجب بایر شدن اراضی کشاورزی گردید و چرخه تولید خارج شد. خشک سالی و بلایای طبیعی و بروز خشکسالی بر ناترازی ها افزد.
🏷پایان امپراتوری
جنگهای طولانی، بی فایده خسرو پرویز، سرمایه ملی و اجتماعی را نابود ساخت. ناترازیهای اقتصادی و اجتماعی امپراتوری ساسانی تجدید شد و دولت ساسانی فرو پاشید.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰مدیریت بر بنزین، نمادی از شیوه حکمرانی
✍#محمدرضا_یوسفی
🔹 رئیس جمهور در جلسه با ریاست سازمان مدیریت و برنامه ریزی، بیان کرده است که ما تولید کننده و توزیع کننده ایم پس چگونه است که 10 تا 20 میلیون لیتر روزانه قاچاق می شود. پرسشی مهم است که البته نمی توان به سادگی از آن گذشت.
🔹 حمل این میزان بنزین قاچاق با فرض کامیون هایی با مخزن بزرگ و ظرفیت 44 هزار لیتر به بیش از 450 کامیون برای خروج از مرز نیاز دارد. روشن است که این میزان ممکن نیست از پمپ بنزین ها گرفته شده باشد. پس، از مبدء اصلی با هدف قاچاق بارگیری می شوند. البته ممکن است که شبکه بسیار قوی این کامیون ها را به مرز نرسانند بلکه در یکی از مناطق مرزی تحویل داده تا از طریق لوله های بزرگ از زیرزمین به زیر دریا برده و برخی کشتی ها در دریا آن را تحویل بگیرند. همینطور احتمالات دیگری را نیز می توان در نظر گرفت.
🔹 اگر بنابر ادعای مقامات، هر لیتر بنزین وارداتی را 60 هزار تومان در نظر بگیریم، در نتیجه تفاوت هر لیتر بنزین در داخل و وارداتی، حدود 57 هزار تومان خواهد شد که روزانه 1100 میلیارد تومان و سالانه حدود 402 همت خواهد شد. طبیعی است که بخشی از این درآمد، هزینه های ارسال بوده و سود خالص رانتی نیست.
🔹 با این پدیده چند نوع می توان برخورد کرد.
یک تحلیل این است که قیمت گذاری دستوری منشأ رانت است و باید قیمت گذاری دستوری برچیده شود. در نتیجه باید قیمت بنزین به سطح قیمت های جهانی رسانده شود. تا این رانت از بین رود. گروهی بر این سیاست تاکید دارند اما نتایج تورمی، روانی و اجتماعی آن در شرایط کنونی به ما می گوید که
اولا این سیاست با توجه به پیامدهای آن، بازی با آتش است و ثانیا برای تاثیرگذاری نیاز به یک بسته سیاستی جامع دارد که اعمال آن در شرایط کنونی ناممکن است در نتیجه یک بازی تکرار شونده شبیه دولت دهم و دوازدهم را شاهد خواهیم بود. هر چند سال یک بار، این موضوع بر سر میز سیاستگذار قرار خواهد گرفت.
🔹 اما می توان از زاویه دیگر نیز به این معضل نگاه کرد. به واقع قاچاق بنزین در این حجم گسترده و سیاست همسان سازی با قیمت های جهانی، نمی تواند مشکل اساسی حکمرانی را حل کند. زیرا قاچاق روزانه 20 میلیون لیتر از مبادی تولید، متفاوت از سایر انواع قاچاق های ناشی از قیمت گذاری است. این نوع قاچاق یک فساد سازمان یافته ناشی از فساد سیستماتیک است.
🔹 آقای رئیس جمهور اولین کسی نیست که متوجه این حجم از قاچاق شده است اما پرسش این است که چرا تاکنون کسی برنامه ای برای مواجهه با آن نداشته است؟. چرا مجلس هیأت تفحصی برای بررسی این رانت بزرگ تعیین نکرده است. چرا با وجودی که وزارت نفت زیرمجموعه دولت است، هیچ دولتی به بررسی این موضوع نپرداخته است؟ این پرسش را باید آقای پزشکیان دنبال کند و پاسخی قابل اعتنا به آن بدهند.
🔹 یک شبکه بسیار قوی روزانه حداقل 450 کامیون را به خدمت گرفته و آن را قاچاق می کند. به نظر می رسد که فهم مشکل، سخت نیست و فرضیه هایی را نیز می توان در اینجا طرح کرد.
🔹 جناب پزشکیان در سخنان خود، ذیل بحث قاچاق بنزین، بیان کردند که هنر نزد ایرانیان است و بس. در واقع ایرانی بودن را متهم کردند. این سخن نادرست و خودتحقیر، حداقل در اینجا جای ندارد زیرا این امر ربطی به ایرانیان نداشته، بلکه باید آن را در شیوه حکمرانی جستجو کرد. شیوه ای که در هر جای عالم اگر اجرا شود، همین نتایج را به دنبال خواهد داشت. وقتی کار به جایی می رسد که یک نماینده مجلس به رئیس مجلس نامه نوشته که برخی از نمایندگان برای شوخی یا هر چیز دیگر، رأی نماینده دیگر را در غفلت وی، تغییر می دهند و خواستار شیوه ای برای رأی دادن شده که از رأی نمایندگان صیانت شود، باید گفت هنر نزد این شیوه حکمرانی است و بس.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰تحمیل دین و بی رونقی مسلمانی
✍#محمدرضا_یوسفی
🏷 حضرت در خطبۀ 153 تعبیری دارد که انسان نباید کاری کند که دیگران را بر خود مسلط کند. « وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ » این توصیۀ مهمی است که انسان را به تامل وادار می کند. به واقع انسان به هنگام هر عملی باید نتیجۀ کار را بسنجد تا مبادا از روی بی خردی، اقدامی کند که منجر به قرار گرفتن وی در موضع ضعف شود. اما پرسش این است که چه هنگام این اتفاق رخ می دهد.
🏷حضرت تعبیر می کند که با بیراهه رفتن از مسیر حق « بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ» این اتفاق رخ می دهد. انسان با دور شدن از حق با کج رفتاری، کج سلیقگی و ندیدن آینده مقهور دیگران می شود. گرچه سخن امام کلی است اما به دو گونه کلام ایشان تفسیر شده است.
🏷ابن میثم از علمای نیمه دوم قرن هفتم هجری شمسی، احتمال می دهد که این جمله به معنای کوتاهی در عمل به حق و یا بیان آن باشد. ( ابن میثم، شرح نهج البلاغه، 3 / 242 ) انسان برای اینکه فرد صاحب قدرت و نفوذی ناراحت نشود، حق را بیان نمی کند و یا دو پهلو بیان می کند و یا اساسا خلاف واقع می گوید. این امر باعث می شود که یک رفتار و روش غلط تداوم یابد و به همگان زیان برسد. بنابراین گزارشهایی که واقعیت را کتمان می کنند و یا در لفافه بیان می کنند نیز موجب می شود تا مقامات تصویر نادرستی از عملکرد خود داشته و به اعمال ویرانگر خود ادامه دهند.
🏷 دومین تفسیر نیز توسط ابن میثم و ابن ابی الحدید بیان شده است. به نظر ابن میثم، یکی از مصادیق بی راهه رفتن از حق، تحمیل دین و اجرای شریعت بر مردم است. وی بیان می کند که دینداری در میان مردم دارای درجاتی است برخی حد بالاتری از دینداری دارند و برخی کمتر. اما کسانی که تقید بیشتری دارند حق ندارند که دیگران را به اجرای آن حدود وادار کنند. زیرا ورود به حریم خصوصی دیگران و یا دقت در جزئیات رفتاری مردم و ایراد گرفتن به آنان و تحمیل یک نوع رفتاری که تصور می کنند درست است موجب نفرت و بیزاری مردم از تحمیل کننده می شود و نتیجۀ آن دشمنی و اعلام بیزاری است. ( ابن میثم، شرح نهج البلاغه، 3 / 242 )
ابن ابی الحدید از علمای نیمه اول قرن هفتم شمسی در ذیل سخن امام می گوید بی راهه رفتن در حق این است که انسان اعتقاد درستی دارد اما می خواهد با اجبار و زور دیگران را به پیروی از آن و عمل به آن وادارد. مدارا با مردم حتی در مواردی که انسان تصور می کند سخن و راهش درست است و دیگران بر خطا هستند، ترجیح دارد( ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، 9 / 159)
🏷 سخنان ارزشمند دو عالم بزرگ اسلامی در قرن هفتم و به عبارتی هشت قرن پیش می توانست و می تواند راهنمای بسیار خوبی برای مسلمانان صاحب قدرت باشد که مبادا بخواهند با روشهای تحمیلی، سبک خاصی از دینداری را بر مردم تحمیل کنند زیرا نه تنها به نتیجه نمی رسد بلکه چنانچه امیرالمومنین می فرماید پس از مدتی اینان را در موضع غیر قابل دفاع و ضعیفی قرار می دهد و به جای دیندار کردن مردم به تعبیر ابن میثم، میوه اش نفرت و دشمنی است.
🏷 امام صادق در یک روایت معتبر می فرماید «لا تکونوا علماء جبارین فیذهب باطلم بحقکم» یعنی « مبادا که از عالمان زورگو باشید زیرا در این صورت رفتار غلط تحمیلی تان باعث می شود که به سخنان درستتان نیز اعتنایی نشود»
بر همین اساس است که برخی از بزرگان دینی گفته اند که اگر اجرای حکمی در شریعت به اقتضای زمانۀ خود قابل قبول بوده است اما به دلیل تحولات فرهنگی و تغییر در نوع نگاه مردم، در جامعۀ کنونی مورد پذیرش نباشد و احیانا اجرای آن موجب دین گریزی شود، نباید آن حکم اجرا شود زیرا هدف از اجرای احکام، متمایل کردن مردم به دین است اما اگر به دلیل تحولات فکری، مردم از اجرای آن، اعلام انزجار می کنند و در نتیجه نسبت به دین بدبین می شوند، طبیعی است که این حکم نباید اجرا شود. ( منتظری، درسهایی از نهج البلاغه، 7 / 45)
🏷 با توجه به فرمایش امیرالمومنین و تفسیر ریشه دار اسلامی در سخنان امام صادق و عالمان برجسته گذشته، اگر حکومت دغدغۀ دین را دارد باید تساهل را، شیوۀ خود سازد و از انواع اجبارهایی که به نام دین صورت می گیرد، اجتناب کند. تجربۀ ناموفق گذشته و نتایجی که امام صادق و علمای دینی در قرن ها پیش بیان کرده اند خود گواهی بر صدق این ادعاست.
به قول سعدی علیه الرحمه:
گر تو قرآن بدین نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔳آیتالله منتظری؛ مردی تمام نشدنی
✍#ابوالفضل_طریقه دار
🔻٢٩ آذر، سالروز درگذشت حضرت آیتالله منتظری است؛از همینرو، بایسته است به یکی از جنبههای شخصیت ایشان اشاره کنیم. واقعیت این است که در میان مسئولان و سیاستورزان ایران، کسی همانند آیتالله منتظری با ابزار *«قدرت* » آزموده نشد. این فقیه فرزانه که سالیان سال در همهی صحنههای دشوار، حضوری خردمندانه، فعال و ایثارگرانه داشت و رنجهای فراوان کشید، در عمل نشان داد که به *«قدرت»* تمایل ندارد.
🔻وقتی علیرغم میل باطنیاش، منصب «قائم مقام رهبری» را به او واگذار کردند، حفظ این مقام و قدرت را هدف قرار نداد و در برابر نارساییها دست به «توجیه» نزد و به آسانی، قدرت را فدای بیان حقیقت کرد.
🔻وی در عین صلابت و شجاعت، مهربان بود و «عفو» را بهتر از «انتقام» میدانست و حتی در زمان قدرت، از قاتلان فرزندش گذشت. همواره به خشونتگران، گوشزد میکرد که تیغ خشونت، رشتهی همدلی را میگسلد و استبداد و ناامنی به وجود میآورد. وی سادهزیست بود، اما ساده نبود و با هوشیاری، جریانها و رویدادهای جامعه را رصد میکرد.
🔻 به «حقوق شهروندی» پای میفشرد و توان بالای فقهی خود را در تبیین آن به کار میگرفت.همهی مردم ایران را برای تعیین سرنوشت، صاحب حق میدانست و دوگانهی خودی و غیرخودی در منظومهی فکریاش جایی نداشت. به «نهجالبلاغه» علاقه ویژه داشت و همواره برای مسئولان این فراز از فرمان امیرمؤمنان علی(ع) را به مالک اشتر میخواند:
«قلب خود را دربرابر ملت خود، مملو از رحمت و محبت و لطف کن و با آنان همچون حیوان درندهای مباش که خوردنشان را غنیمت شمری».
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰وجدان بیدار انقلاب
✍#سید_علی_میرموسوی
🏷استبداد ستيزي، دفاع از حقوق مردم و پاسداري از آرمان ها و ارزش هايِ ديني، اصول بنیادین زندگی و انديشه سياسي آيت الله منتظري بود. كارنامهِ وي، نشان مي دهد كه نه تنها از پيگيري این آرمان ها باز نایستاد، بلكه سختيها و ناروايي هاي روزگار را در راه پاسداري از حقيقت و دفاع از حقوق مردم برخود رواداشت. او هيچ گاه حقيقت را قرباني مصلحت نكرد و در ايستادگي در برابر استبداد و ستيز با ستم، استوار و پايدار ماند.
🏷زندگی سیاسی او را به سه دوره می توان تقسیم کرد: نخست دوران مبارزه با رژیم استبدادی که از سال 42 آغاز شد و با پیروزی انقلاب به پایان رسید. با کوشش برای تثبیت مرجعیت آیت الله خمینی"ره"، دوشادوش او به ستیز با استبداد برخاست و سال هایی فراوان به زندان افتاد و یا در تبعید گذراند. پایداری و ایستادگی در زندان و تبعید از او، به عنوان فقیهی مجاهد و مبارزی نستوه، چهره ای به نمایش گذارد، که الگویی الهام بخش برای مبارزان بر ضد رژیم شاه بود.
🏷در مرحله دوم که با پیروزی انقلاب آغاز و با برکناری او از قائم مقامی رهبری در فروردین سال 68 پایان یافت، به عنوان دومین شخصیت انقلاب، انجام نقش های کلیدی را بر دوش گرفت. پیشینه مبارزاتی، منش فروتنانه، ساده زیستی و همدلی و همزبانی با اقشار و طبقات گوناگون جامعه او را چونان پشتیبان محرومین و پناهگاه نیروهایی ساخت که مورد ستم و بی مهری قرار می گرفتند. او در حد فاصل میان حکومت و مردم، همچون زبان گویای مردم، انتظارات و دردهای جامعه را بی پرده بازتاب می داد و حاکمیت را به توجه به نیازهای آنان فرا می خواند.
🏷سومین مقطع با برکناری وی از قائم مقامی آغاز شد و تا درگذشت وی ادامه یافت. دوره بسیار دشوار رویارویی با حکومتی دینی که خود در جریان تاسیس آن بیشترین نقش را داشت. او که می دید رفته رفته آرمان های انقلاب رنگ می بازد، اینک در قامت «وجدان بیدار انقلاب» به انجام وظیفه پرداخت. درست در شرایطی که بسیاری از مبارزان گذشته، جریده می رفتند، زیرا به خوبی دریافته بودند؛ کشاکش مرد خردمند با برآشفتگان غضبناک شایسته نیست. بهای این ایستادگی، افزون بر موج گسترده اتهام ها و بی مهری ها، حبس خانگی 5 ساله بود.
🏷اندیشه سیاسی او در چارچوب گفتمان اسلام سياسي فقاهتي شكل گرفت و در پرتو تجربه عملي حكومت ديني تحول يافت. در این راستا وی کوشید ارزش هاي اسلامي را با حاكميت ملي آشتي دهد. تجربه حکومت دینی و شناخت کاستی ها و آسیب های آن، تعدیل این نظریه و پیشنهاد محدود کردن قلمرو اقتدار فقيهان در حوزه عمومي به نظارت بر امر قانون گذاري را در پی داشت.
🏷او نخست با طرح نظريه ولايت انتخابي فقيه، کوشید آن را با جمهوريت آشتی دهد و مشروعيت نظام را بر رضایت مردم استوار کند. از نظر وی قلمرو اقتدار فقيه در چارچوب خواست مردم تعيين و علاوه بر احكام شريعت به قانون اساسي و پاسداري از حقوق مردم نيز محدود مي شود. زيرا ولايت در اين برداشت، قراردادي دوجانبه است، كه مي توان آن را با شرايطي همچون زمان مند بودن و التزام به قوانين به ويژه قانون اساسي، مقيد كرد. از اين ديدگاه اطاعت از حاكم جاير جايز نيست و مردم از حق اعتراض و ايستادگي در برابر حكومت بر خوردارند. بنابر اين فقيهي كه به طور مشروع به قدرت رسيده، اگر از ارزشهاي اسلامي انحرافی جدی یابد و استبداد پيشه کند، بايد مورد اعتراض قرار گيرد و با روش هاي اصلاحي در راستاي تغيير رويه او كوشش وحتی از راه اقدام مسلحانه بر كنار شود. با وجود اين، نظريه ولايت انتخابي، به ضرورت حضور فقيه منتخب در راس قواي قانون گذاري، قضايي و اجرايي حكم مي كرد و مشروعيت اين قوا را از او مي دانست.
🏷تجربه عملی نگاه او به قدرت را واقع بینانه کرد و چگونگي حكومت و جلوگیری از استبداد دینی را دغدغه اصلی او ساخت. او با بازنگری در نظریه قبلی خود، ولایت را به نظارت فروکاست و تمرکز زدایی از قدرت و تفکیک قوا را پیشنهاد کرد. از نظر وی دینی بودن حكومت با انطباق قوانین با شریعت تامین می شود. او با توجه به کارآمد تر بودن شورا برای فهم احكام اسلامي، جایگزینی شورايي از فقهای منتخب مردم بر نهاد قانون گذاري را پیشنهاد کرد. این چرخشی به مشروطه خواهی بود که بر پایه آن نظارت شوراي فقهايِ برگزيده شده توسط مردم بر امر قانون گذاري، جاي حاكميت فقيه بر كليت نظام سياسي را می گیرد.
🏷منتظری متاخر با تاكيد بر نفي خشونت و سرکوب در تعريف حكومت ديني معتقد بود، هرگاه حکومت براي تداوم خود به خشونت متوسل شود، از ديني بودن فاصله گرفته و به حكومتي ضد ديني بدل می شود. بر همین اساس در واپسین سال حیات خود در دفاع از حقوق مردم با جنبش سبز همراه شد و در اوج محبوبیت، آزرده خاطر از خشونت نسبت به معترضان، چشم از جهان فروبست.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🟢منتظری؛ گشودن باب حق در شریعت
📝#رضا_زمان
🔻آیت الله حسینعلی منتظری را به آزاداندیشی، گشودگی، مداراجویی، عدالتطلبی و شجاعت میشناسیم. اما آنچه که منتظری کرد، و آنچه که میراثِ راستین او در سیاست و دیانت است، در واقع گشودن بابِ نو در شریعت بود، یعنی: بابِ حقّ و حقوقِ انسانی چون حقوقِ جهانشمول و همگانی. ارزش این امر را وقتی درمییابیم که در نظر بگیریم منتظری مردِ فقاهت و دیانت بود، با آیات و روایات انس گرفته بود، عمری درسِ فقه خوانده و درسِ شرع داده بود، در فقهیات تدریس و تألیف کرده بود؛ منتظری، در درجهٔ نخست، یک فقیهِ خبره بود که از سنّتِ فقاهت میآمد. نه دانشآموختهٔ فلسفهٔ غرب بود و نه یک روشنفکرِ فرنگرفته؛ نه زیستِ آمریکایی-اروپایی داشت و نه علقههای غربی داشت. یک فقیه بود.
🔻آیت الله منتظری دریافت که در شریعت، شریعتِ رایج و متعارف که در جمهورِ مسلمین برای قرنها و سدهها جاری و روان بود، جایی برای حقّ بشر نیست و حقوق در فقهیات راه نیافته است. منتظری، با تشخیص این خطا و نقص در فقهِ فقیهان، دست به اجتهاد برد؛ اجتهادی حقّمدار و حقّخواه. وی میتوانست همچو جمهورِ فقیهان، به همان شریعتِ بیحقوق فتوا دهد و راضی باشد به اعلام حرام و حلال. یا در نهایت، بعضی احکامِ خشن را از فقه بزداید و تأویلی دیگر از آنها کند. اما منتظری از آنجا که بهره از «حسّ عدالت» برده بود و اصولِ عام عدالت را میشناخت، از آنجا که انسانگرا و مردمدار بود و انسانیت و جمهوریت را ارزش میداد، از آنجا که از جبّاریت و ستمگری بیزار بود و عدل و داد را دوست میداشت، ضرورتِ حقّ و حقوق را با تمام عقل و احساساش دریافت؛ این بود که فتوا به حقّ انسان داد و بابِ حقوق را در شریعت باز کرد و شریعتی بر مدار حقّ عرضه کرد.
🔻آیت الله منتظری، از دلِ سنّتِ شریعت، راه به برداشتِ «لیبرال» از حقّ بشر برد؛ یعنی آن برداشت که اولاً، حق را امر ذاتی و اصیل و ثابت میشناسد و نه عرضی و عاریتی و نسبی؛ ثانیاً، قائل به حقّ انسان، تنها به جهت انسان بودن است. این، به سادگی یک برداشتِ لیبرال است که در سنّت لیبرال تکوین و تأیید شد. منتظری، از برداشتِ فقهی به برداشتِ لیبرال از حقوق راه یافت و این برداشت را در «رسالهٔ حقوق»(۱۳۸۳) به میان گذاشت. «رسالهٔ حقوق»، اثر آیت الله منتظری، رسالهای است ممتاز، جامع و کمیاب در فقه و شریعتِ که در پاسداشتِ حقّ بشر نوشته و ثبت شده است؛ رسالهای که در منشأ حقوق، توجیه حقوق، و انوع و اصنافِ حقوق انسانی تقریر شده است.
🔻رسالهٔ حقوق، حقوقِ بنیادین و اساسیِ بنیآدم را چون «حقّهای فطری و ذاتی» شناخت که «فینفسه ثابت و غیرقابل سلب» هستند و تابع «ضرورتها و مقتضیاتِ خاص اجتماعی» نیستند؛ ریشهٔ این حقوق را در «فطرتِ انسان» دید و نه «قانونگذاری و ارادهٔ حکومت». رسالهٔ حقوق، در توجیه حقوق بشر، دلیلِ حقانیتِ حقّ بشر را در «انسان بودن انسان» و «کرامتِ انسانی» آورد؛ یعنی دو دلیل، در توجیهِ حقوق بشر است: انسان بودن انسان، کرامتِ ذاتی انسان. انسانها، بخاطر انسان بودن و بخاطر کرامت انسانی، از حقوق بشر برخوردارند(رساله، ص ۱۵). رسالهٔ حقوق، زیربنای حقوق بشر را بر «حقّ کرامت انسانی» چون حقّ همگانی و عام استوار میکند.
🔻منتظری، در رسالهٔ حقوق، حقّ کرامت را «ارزشدادن و ترجیحِ انسان از جهتِ انسانیت» تعبیر و تأویل میکند که برای همگان، حقوق اساسی و ذاتی قائل است؛ بر اساس حقّ کرامت ذاتی:«همهٔ انسانها صرفنظر از دین و عقیده و مذهب و اعمال و رفتار، دارای کرامتِ ذاتی هستند»(رساله، ص ۳۷). حقّهای اساسی و بنیادینِ بشر در رسالهٔ حقوق، حقّ حیات، حقّ آزادی، حقّ معیشت سالم، حقّ امنیت و حقّ تعیین سرنوشت تعریف میشوند؛ از این حقوقِ بنیادین، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتخاب دین و تغییر دین، آزادی کنش سیاسی و چون این بیرون آمد. رساله، برخلاف فقه رایج، حقّ بازگشت از دین(ارتداد) را نیز به رسمیت میشناسد و آن را ذیل آزادی اندیشه و عقیده معنا میکند. رسالهٔ منتظری، از حقوق ملل هم سخن به میان میآورد و حتی از حقوق حیوانات هم ذکر میکند. از این جهت است که رساله، اثری جامع است.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🟣 شیشه می در شب یلدا شکست
✍سيدحسن اسلامي اردكاني
🏷فارغ از ریشه و خاستگاه تاریخی شب یلدا، در این شب همه اعضای خانواده دور هم جمع میشویم، به بهانه این شب کمی انار میخوریم و بعد هم به دیوان حافظ تفألی میزنیم و غزلی را که میآید، به سود خودمان، شرح و تفسیر میکنیم و یکی دو ساعتی بگو بخند داریم.
🏷این سنت سالها است که ادامه دارد. با این حال، سنتهای ایرانی از جمله همین شب یلدا مخالفانی دارد و آنها گاه استدلالهایی بر ضد این قبیل کارها میکنند. برای نمونه، به خاستگاه و پیشینه تاریخی این سنتها میپردازند و آنها را از این منظر نقد میکنند. طبق این نگرش، برای مثال چهارشنبه سوری بد است چون که مثلاً ریشه در آتشپرستی دارد! عید نوروز بد است، زیرا یکی از سنن باستانی است، سیزده به در نادرست است، زیرا ریشه در سنت و فرهنگ اسلامی ندارد و...
🏷این منطق و شیوه نگرش به جای بررسی جایگاه فعلی یک سنت و کارکرد آن، منحصراً یا عمدتاً به خاستگاه تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی یا روانشناختی آن توجه میکند و اگر این خاستگاه قابل دفاع نبود، فارغ از کارکرد فعلی آن، نادرستش قلمداد میکند. در اروپای قرن هیجدهم و نوزدهم، همین منطق و روش برای بررسی دین به کار میرفت و با توجه به خاستگاه تاریخی آن، جایگاه فعلی آن ارزیابی و نقادی میشد. برای مثال، مارکس، نیچه و فروید با همین سنجه و شیوه دین و اخلاق را بررسی و داوری میکردند. در نتیجه کافی بود مثلاً نشان بدهیم دین یا اخلاق برآمده از فعالیت یا وضعیت فلان طبقه یا حالت روانی است. همین کافی بود تا داوری قاطعی درباره آن مسأله داشته باشیم.
🏷امروزه منطق دانان این شیوه را نوعی مغالطه میدانند و آن را مغالطه خاستگاه یا مغالطه منشأ (Genetic fallacy) مینامند. کمی به اطراف خودمان توجه کنیم، متوجه کاربرد گسترده این شیوه میشویم. دوستمان لباسی به تن دارد که به تنش زار میزند و کلاً او را از ریخت انداخته است. میگوییم که این لباس به تو نمیآید! فورا پاسخ میدهد: «این تازه از پاریس آمده است!» دیگری میخواهد عرفان را نقد کند میگوید «از هند آمده است» و سومی میخواهد یک ایده را رد کند، قاطعانه میگوید: «این حرف غربیها است». در واقع، از این منطق هم برای تأیید یک دیدگاه و هم برای نفی آن استفاده میشود. حال آنکه هر دو غلط است. هر مسأله یا پدیدهای را باید بر اساس وضع فعلی آن بررسی کرد. از این منظر، نه گذشته درخشان ایران، به داد وضع فعلی آن میرسد و نه گذشته نداشته مالزی به موفقیت کنونی آن آسیب میزند.
🏷از بحث کمی دور شدم. شب یلدا، چه بیانگر تولد حضرت مسیح باشد و چه سنتی مانوی، در میان خانواده های ایرانی کارکرد خوبی دارد و دست کم بهانهای است تا اعضای خانوادهها، به جای چشم دوختن به تلویزیون یا سر فرو کردن در گوشیهای خود، دور هم جمع شوند؛ به طنز و طیبت یا حتی جدی فال حافظی بگیرند؛ درباره آینده و برنامههای خود گفتگو کنند و ساعتی خوش باشند. همین یک کارکرد کافی است تا این سنت نگهداشته شود.
🏷از این رو، تردید درباره آن و بیمهری به آن توجیهی ندارد. هرچند در سنت شعری ما شب یلدا چندان ستوده نشده است و حافظ بر تیرگی و درازای آن این گونه انگشت میگذارد: «صحبت حکام ظلمت شب یلدا است» و شیدا هم از ناکامی خویش این گونه سخن میراند: «شیشه می در شب یلدا شکست». با این همه، امید که به جای شیشه می، در شب یلدا «شیشه غم»تان بشکند. شب یلداتان در کنار اعضای خانواده و عزیزان دراز باد./روزنامه_اعتماد/
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔸آموزههای کوتاه اخلاقی از زهرای مرضیه(س)
✍ محمدجعفر سعیدیان فر
۱) مهربانی با دیگران و گرامی داشت همسران
عَنْ فَاطِمَةَ(س) ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (ص): أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: خِيَارُكُمْ أَلْيَنُكُمْ مَنَاكِبَه، وَ أَكْرَمُهُمْ لِنِسَائِهِمْ (عوالم العلوم، ج11، ص909)؛ از فاطمه زهرا(س) روایت شده پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بهترين شما كسانى هستند كه در برخورد با مردم نرمتر و مهربانترند و با همسرانشان مهربان و بخشندهاند
روابط عاطفی و مهربانی مهمترین رفتار اخلاقی است که بنیان خانواده بر اساس آن بنا میشود پدر و مادر با مهربانی میتوانند میان خود و سایر اعضاء خانواده با روش اقناعی نه آمرانه به استحکام نهاد خانواده پیردازند.
۲) بهشت زیر پای مادران است
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ(س) اَلْزَمْ رِجلَهَا، فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ اقْدامِها، و الْزَمْ رجلها فَثُمَ الجنه (كنز العمال، ج16، ص19۲)؛ از فاطمه زهرا (ع) روایت شده که فرمودند همیشه در خدمت مادر و پابند او باش، چون بهشت زیر قدمهای مادران است و نعمتهای بهشتی نتیجه اکرام و خدمت به مادر خواهد بود.
۳) چگونگی درخواست از همسر
قالَتْ فَاطِمَه(ع): يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنِّي لَأَسْتَحْيِي مِنْ إِلَهِي أَنْ أُكَلِّفَ نَفْسَكَ مَا لَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ. (كشف الغمة ،ج1،ص469)؛ فاطمه زهرا (ع) خطاب به همسرش امیرالمؤمنین علىّ(ع) اظهار نمودای اى اباالحسن: من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آنرا نداشته باشى.
یکی از مشکلات زندگیهای زناشویی امروزی درخواستها و انتظارهای بیش از توان زن و مرد از همدیگر است زهرای مرضیه (ع) به عنوان اسوه و الگو در رفتار با همسر به امام علی(ع) میگوید هیچگاه تو را برای خواستهای به زحمت نینداختهام و بیش از حد توان تو درخواست نکردهام.
۴) بدبدترین ها از امت پیامبر(ص)
عن فاطمة البتول بنت رسول اللّه (ص) قالت: قال رسول اللّه(ع): شرار أمّتي الّذين غدّوا بالنعيم، الّذين يأكلون ألوان الطعام، و يلبسون ألوان الثياب، و يتشدّقون في الكلام. (عوالم العلوم ،ج11،ص910)؛ از فاطمه زهرا (ع) روایت شده که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بدترين امّت من كسانى هستند كه از انواع نعمتها تغذيه میکنند و خوراكىهاى رنگارنگ میخورند و لباسهاى گوناگون میپوشند، هرچه بخواهند میگويند
افراد مسرفی که در زیست رفتاری و گفتاری و بهرهبرداری از نعمتهای طبیعی بهصورت غیرمتعادل و افراطی عمل می کنند و نتیجه رفتارشان ایجاد شکاف طبقاتی و بر هم خوردن وحدت و همبستگی اجتماعی است.
۵) ارزش گشاده روبودن
قَالَتْ فَاطِمَةُ(ع): بِشْرٌ فِي وَجْهِ الْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصَاحِبِهِ الْجَنَّةَ وَ بِشْرٌ فِي وَجْهِ الْمُعَانِدِ يَقِي صَاحِبَهُ عَذَابَ النَّارِ. (مستدرك الوسائل ،ج12،ص262)؛ از فاطمه زهرا(ع) روایت شده که فرمودند:گشادهرویی در چهره مومن برای صاحبش بهشت را سبب می شود و پاداش خوشرويى در برابر مؤمن بهشت است و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنی از عذاب خواهد بود.
گاهی می توان با مدارا و ارتباطی خوب و تعاملی، دشمنی را آرام کرد و دلی سخت را با لبخند و تبسّمی نرم نمود و چه بسا لبخندی به روی دشمن سرکش، موضع او را عوض کند و از کینهتوزی دست بردارد و موافق شود و تغییر رفتار دهد.
https://eitaa.com/majmaqomh
⚡️ افراد متحجر و تندرو باید از صحنههای تئوری پردازی و تصمیمگیری کنار زده شوند تا صحنههای اجتماعی آماده پذیرش زنان خَلاق در کارهای آموزشی، هنری، اجتماعی و ورزشی باشد و شکوفایی استعدادهای زنان شگفتآور خواهد بود.
✔️هادی سروش استاد حوزه در گفتوگو با ایسنا:🔻
🔸️اگر اسلام و تبیین مقام زن توسط نصوص دینی اسلامی نبود مسیحیت هم شناختی از زن حتی حضرت مریم(س) نداشت و شخصیت دارای مقام عصمت حضرت مریم(س) هم در لابه لای این جهالتها و این زندگیهای شبیه به درندگی از بین میرفت. اسلام زن را محترم معرفی کرد و مقام آن را با مرد مساوی دانست.
🔸️شخصیت زنان از دو ناحیه مورد حمله بود: یکی حملاتی که جاهلیت عرب به مقام زن داشت و دیگری حمله غرب قبل از رنسانس نسبت به مقام زنان بود. نقطه توافق و وحدت هر دو چه در شرق و چه در غرب این بود که زن را مانند یک جاندار زنده که باید تمام منافعش را در اختیار دیگران قرار دهد میدانستند و زنان را به نوعی کالا تصور میکردند و در این زمان بود که اسلام اعلام موجودیت کرد و حقوق زن را استیفا و مقام برتر زن را به جهان معرفی کرد.
🔸️ در قرآن ما میبینیم که خداوند متعال زنانی را معرفی میکند که وارد صحنه اجتماعی شدند و کارهای بزرگی کردند، حضرت مریم(س) به عنوان یک زن محل معجزه الهی قرار گرفت و همچنین میتوان به دختران حضرت شعیب(ع) اشاره کرد که از گوشه خانه به بیرون آمدند و در عرصه جامعه کار کشاورزی و دامداری و آوردن آب که از کارهای سخت آن روزها بود مشغول بودند.
🔸️ در سیره مبارکه حضرت زهرا(س) در جامعه زمانه خودش حضور فعال دارد،در پاسخ به سوالات بانوان جامعه و یا حضور در برخی جنگها در پشت صحنه جنگ به عنوان پرستار حضور داشت. و بعد رحلت پیامبر ، حضور فاطمه در جامعه و در برابر حاکمیت شگفت آور است.
🔸️ در برخی از روایات نشانههایی از حضور زنان در اجتماع را میبینیم، برای مثال یک روز اسماء در حالی که پیامبر(ص) در مسجد در حال سخن گفتن برای اصحابشان بودند بر پیامبر اکرم(ص) وارد شدند و نکاتی را در مورد زنان گفتند و چند پرسش از ایشان کردند، پیامبر(ص) هم پاسخ پرسشها را دادند و از اسماء خواستند تا آن را به زنان دیگر هم منتقل کند و سپس رو به اصحاب کردند و به آنها متذکر شدند که یک زن همچون اسماء چگونه می تواند دغدغه مند و اجتماعی باشد.
🔸️راه بازگشت زن به جایگاه واقعی خودش در جامعه بر اساس سه عامل است ؛ اراده زنان، فقه و قانون . باید دست افراد متحجر و تک بُعدی را از این سه عامل کوتاه کرد زیرا تا وقتی بی اراده گی در زنان و دگم اندیشی در فقه و تحجر در قانون نسبت به زنان داشته باشیم ، زن گوشه نشین است و حق او احقاق نمی شود. از این رو افراد متحجر و تندرو باید از صحنههای تصمیمگیری کنار زده شوند تا صحنههای اجتماعی آماده پذیرش زنان خلاق در کارهای آموزشی، هنری، اجتماعی و ورزشی باشند و با این کار استعدادهای زیادی شکوفا میشود که شگفتآور خواهد بود.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰بی حجابی، معلولِ فساد سیاسی
✍#زینالعابدین_صفوی
◽️در میان موافقان حجاب، دستکم سه گرایش به چشم میخورد. طبیعتاً دو گرایش نخست با قانون حجاب و عفاف همسویی بیشتری دارد.
🔻۱َ - حجاب بالاتریناصل
در این نگرش حجاب "امالواجبات" و اصلیترین هدف انقلاب، و بیححابی "امالمفاسد"و بزرگترین مُنکَرِ روزگار به شمار میرود. این گرایش نسبت به فسادهای دیگر مانند، انواع فسادهای اقتصادی به اندازه بیححابی حساسیتچندانی ندارد و غنیترین آرمان انقلاب را در حجاب و نیز در شرعی سازی روابط و لذاید جنسی میداند.
🔻۲- حجاب پرچم وقاداری
در این نگرش حجاب یک نماد و پرچم سیاسی و هویتی است. نشانهای است که وفاداری به نظام را نشان میدهد و بیحجابی نیز، اعلام مبارزه و علامت ضدیت با نظام و خطرناک ترین پرچم دشمن است. این گرایش بیحجابها را به خوب و بد تقسیم میکند.
🔻۳َ- حجاب به عنوان یکی از ارزشها
در این نگرش حجاب تنها "یکی" از احکام فرعی اسلام است و بیحجابی نیز به عنوان "یکی" از مظاهر فساد(نه امالمفاسد) است. این نگاه، گستره و دایره "فساد"را بسیار فراتر و فراختر از فساد جنسی میبینند دغدغه دیگر ارزشها را نیز دارد و ارزشها را در نماد حجاب محدود نمیکند.
◽️بعضی از بزرگانِ صدرِ انقلاب نیز مانند مطهری و طالقانی ترجیح میدادند که نخست، کام ملت را با مزه میوههای انفلاب (مانند عدالت اجتماعی و رفاه)شیرین کنند و سپس به الزام حجاب روی بیاورند* در این نگرش، "حجاب" در یک شبکه ارزشی جای میگیرد و با عناصری چون عدالت و سلامتِ حکومت ارتباطی مستقیم دارد و با گسترشِ ارزشهای دیگر، تقویت میشود و "بیححابی" بیش از آنکه علتِ فسادهای دیگر باشد معلول فسادهای دیگر بویژه فسادهای سیاسی و اقتصادی است. فقر و تبعیض نه فقط برای بی حجاب کردن، بلکه برای بی ایمان کردنِ جامعه کافی است! از این نگاه به مسئولان کشور توصیه میشود که - برای تقویت حجاب هم که شده- در کنارحجاب به رفع فقر و گسترش عدالت نیز همت کنند!
* رجوع شود به خاطره استاد محمدرضا حکیمی از استاد شهید مطهری در باره "الزام حجاب در اول انقلاب"
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
✅انتقاد شدید آیت الله العظمی سیستانی از توقیت و تطبیق برای ظهور امام زمان
حضرت آیت الله سیستانی از مراجع تقلید عراق نسبت به برخی مستندات و حرف های انحرافی در زمینه نزدیک بودن ظهور به شدت انتقاد کرد.
به گزارش مرکز خبر حوزه، یکی از اساتید حوزه علمیه قم با اشاره به سفر اخیرش به عتبات عالیات و دیدار با برخی مراجع عظام عراق، از ابراز نگرانی حضرت آیت الله سیستانی، درباره پخش برخی مسایل انحرافی مبنی بر تطبیق اشخاص و تعیین وقت برای ظهور حضرت حجت(عج) خبر داد.
حجت الاسلام نجم الدین طبسی در این باره گفت: ابراز نگرانی حضرت آیت الله سیستانی درباره پخش برخی مستندات و حرف های انحرافی در زمینه نزدیک بودن ظهور بسیار محسوس بود؛ ایشان جریانات انحرافی تعیین وقت و تطبیق اشخاص در نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(عج) و دست های پشت پرده این جریانات را نگران کننده توصیف کرده و تصریح داشتند: «توقیت ها و تطبیق ها برای نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(عج) بسیار نگران کننده است و این مطالب عقاید مردم را هدف گرفته و باعث تضعیف اعتقادات جامعه می شود».
ایشان تاکید کردند: «چنین جریاناتی نباید در کشوری مانند ایران شکل بگیرد، یک روز شعیب بن صالح رابه یک فرد و بار دیگر به فرد دیگری تطبیق می کنند، این مسائل نگران کننده است».
دو مسئله توقیت و تطبیق مهمترین انتقاداتی بود که این مرجع عالیقدر شیعه درباره پخش برخی مستندات در زمینه نزدیک بودن ظهور داشتند و تاکید می کردند: «مردم از این جریانات پرهیز کنند و مراقب باشند، چون این مطالب با عقاید آنها بازی می کند و باعث تضعیف معتقداتشان می شود».
✅انتقاد شدید آیت الله العظمی سیستانی از توقیت و تطبیق برای ظهور امام زمان
حضرت آیت الله سیستانی از مراجع تقلید عراق نسبت به برخی مستندات و حرف های انحرافی در زمینه نزدیک بودن ظهور به شدت انتقاد کرد.
به گزارش مرکز خبر حوزه، یکی از اساتید حوزه علمیه قم با اشاره به سفر اخیرش به عتبات عالیات و دیدار با برخی مراجع عظام عراق، از ابراز نگرانی حضرت آیت الله سیستانی، درباره پخش برخی مسایل انحرافی مبنی بر تطبیق اشخاص و تعیین وقت برای ظهور حضرت حجت(عج) خبر داد.
حجت الاسلام نجم الدین طبسی در این باره گفت: ابراز نگرانی حضرت آیت الله سیستانی درباره پخش برخی مستندات و حرف های انحرافی در زمینه نزدیک بودن ظهور بسیار محسوس بود؛ ایشان جریانات انحرافی تعیین وقت و تطبیق اشخاص در نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(عج) و دست های پشت پرده این جریانات را نگران کننده توصیف کرده و تصریح داشتند: «توقیت ها و تطبیق ها برای نزدیک بودن ظهور حضرت حجت(عج) بسیار نگران کننده است و این مطالب عقاید مردم را هدف گرفته و باعث تضعیف اعتقادات جامعه می شود».
ایشان تاکید کردند: «چنین جریاناتی نباید در کشوری مانند ایران شکل بگیرد، یک روز شعیب بن صالح رابه یک فرد و بار دیگر به فرد دیگری تطبیق می کنند، این مسائل نگران کننده است».
دو مسئله توقیت و تطبیق مهمترین انتقاداتی بود که این مرجع عالیقدر شیعه درباره پخش برخی مستندات در زمینه نزدیک بودن ظهور داشتند و تاکید می کردند: «مردم از این جریانات پرهیز کنند و مراقب باشند، چون این مطالب با عقاید آنها بازی می کند و باعث تضعیف معتقداتشان می شود».
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🟢برنامه و کارنامۀ انبیا
✍#رضا_بابایی
🔖زادروز عیسی مسیح، روزی مناسب برای گفتوگو دربارۀ کارنامۀ پیامبران است؛ زیرا او در میان پیامبران پیش و پس از خود، بیشترین پیروان را دارد و نیز بیشترین تأثیر را بر سرنوشت بشر گذاشت. میسزد پیروان ادیان، این روز یا روزی مانند آن را «روز جهانی نبوت» اعلان کنند و از این رهگذر زمینۀ گفتوگوهای بیشتر را دربارۀ برنامه و کارنامۀ انبیا فراهم آورند؛ اما از آنجا که گفتوگوهای بین الادیانی بسیار ضعیف، و همنشینیهای همدلانه میان پیروان ادیان بهندرت روی میدهد، رسیدن به توافق بر سر روز جهانی نبوت دور از دسترس و حتی دیدرس مینُماید. با وجود این، هیچ متفکری در جهان نیست که به سرنوشت بشر خاکی و آیندۀ او بیندیشد و ادیان را از نظر دور دارد.
🔖از کارنامۀ اینجهانی انبیا که بگذریم، نوبت به برنامههای آنان در اين جهان میرسد. در برنامهها و دعوت همۀ پیامبران، از آدم تا خاتم، سه کلمه یا پیام، مشترک است و فراوان به چشم میخورد: یکتاپرستی، آخرتاندیشی و اخلاق. درونمايۀ نبوت، بيش از اين نيست. یکتاپرستی، بشر را از پرستشهای پراکنده و زبونانه نجات داد؛ آخرتاندیشی، فردایی روشن در چشمانداز انسان پدید آورد، و اخلاق از سختیها و هزینههای زندگی آدمیان در این جهان کاست. اقبال لاهوری میگوید: اگر پیروان انبیا در برنامۀ نبوت دست نمیبردند و به همین مقدار بسنده میکردند، کارنامۀ دين درخشانتر از خورشید بود، و صلیب و ستارۀ داوود و لا اله الا الله، پرچم هیچ جنگی نمیشد. اقبال، ختم نبوت را به اندازۀ اصل نبوت برای بشر مفید و نجاتبخش میداند. میگوید: هر جنگ و نزاعی که به نام دین و خدا بر روی زمین رخ داد، کار کسانی بود که زیر بار ختم نبوت نرفتند و برای خود رسالتی همچون رسالت انبیا دیدند. او ختم نبوت را مرحلۀ گذار انسان از شنیدن به اندیشیدن میدانست و میگفت: کسانی که هنور بشر را محتاج شنیدن میدانند، بهواقع ختم نبوت را نپذیرفتهاند. (ر.ک: محمد اقبال لاهوری، بازسازی اندیشۀ دینی در اسلام، ترجمۀ محمد بقایی، چاپ اول، پائیز 1368، ص144-146).
🔖سخن اقبال را بپذیریم یا نپذیریم، در این واقعیت تردید نمیتوان كرد که پیام مشترک انبیا، رهایی از خدایان بیشمار و بیاخلاقی بود و اگر بشر این درس را در مدرسۀ نبوت نمیآموخت، نسل او زودتر از ماموتها منقرض میشد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🟣خدا انگاری انسان ؛ از الهیات به سیاست
(بحثی بمناسبت میلاد حضرت مسیح)
🎙#محمد_سروش_محلاتی
✂️#گزیده
🏷در باره حضرت مسیح در قرآن دو موضوع با حساسیت مطرح شده :
یکی ولادت اعجاب او ( سوره مریم آیه ۱۶ تا ۲۴ ) و دیگری خدا انگاری او از سوی نصاری : قالوا ان الله هو المسیح بن مریم ( سوره مائده آیه ۷۲) خدا انگاری انسان در معنی صحیح آن ریشه در یک بنیان فکری دارد که گاه انسان به رتبه ای از قرب میرسد که از خدا فاصله ای ندارد و جلوه ای از حق میگردد و مظهر تام و تمام حق تعالی میگردد . در فلسفه از "تشبه به باری " به عنوان غایت یاد میشود . (الاسفار الاربعه ج ۱ ص ۲۴ ) البته این اعتقاد اگر به کثرت عددی حق تعالی بیانجامد و به وحدت شخصی او آسیب برساند با توحید در تضاد خواهد بود .
🏷خدا انگاری و شرک
خدولی آیا کسانی که الوهیت عیسی را مطرح و او را عبادت میکردند ، میتوانستند موحد باشند؟ در برابر این انحراف ، اولین وظیفه متوجه خود عیسی است که بصراحت الوهیت خود را نفی کرده و مردم را بعبودیت خداوند فرا خواند : اَ انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین ...ما قلت لهم الا ما امرتنی به ان اعبدوا الله (سوره مائده آیه ۱۱۷)
مسیحیان دچار غلو شدند چرا که به شانی بالاتر از رسالت برای عیسی اعتقاد پیدا کردند : لا تغلوا فی دینکم ...انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله ( سوره نساء آیه ۱۷۱)
🏷خدا انگاری خط قرمز انبیاء
مسیح مانند هر پیامبر دیگری حق نداشت که مردم را دعوت به خود کرده و خود محور حق قرار داده و به کرنش در برابر خود فرا خواند : ما کان لبشر .... کونوا عبادا لی ، او و هر پیامبر باید مردم را "ربانی" تربیت کنند : کونوا ربانیین ( سوره آل عمران آیه ۷۹ ) و به این معنی همه انبیاء با خدا انگاری انسان مطلقا مبارزه کرده اند ، موسی نمی گفت فرعون ربوبیت ندارد و لی من دارم ! ابراهیم هم نمی گفت نمرود ربوبیت ندارد ولی من دارم !
🏷خدا انگاری فرعون
برای فرعون ، ادعای ربوبیت یک مبنای اعتقادی نداشت ، او با (انا ربکم الاعلی ) سرنوشت مردم را در دست خود میدید و از مردم اطاعت چشم بسته میخواست . نه انکه آسمانها را در اختیار خود بداند . نمرود هم که میگفت : انا احیی و امیت ( سوره بقره ۲۵۸) مقصودش زنده کردن مردگان گورستان نبود بلکه میگفت : نبض حیات انسانها در دست من است هر کس را که بخواهم شاهرگش را میزنم ! ربوبیت در نزد او همان قدرت مطلقه اش بود .
🏷خدا انگاری صنفی
اندیشه حلول و خدا انگاری ، در آغاز جنبه شخصی داشت و مقامی برای شخص عیسی بود ، ولی سپس مقامی برای نهاد روحانیت مسیحی و کلیسا قرار داده شد و ادعا میشد که الوهیت در کلیسا حلول کرده است . بخشی از گفتگوی هانری کربن و علامه طباطبایی به این مساله اختصاص دارد . علامه در آنجا میگوید: کلیسا حلول را بجای عیسی بخود تطبیق داد و خود را مصدر علی الاطلاق حکم و فرمانروای مفترض الاطاعه و بی چون و چرا معرفی کرد . علامه این فاجعه را "دیکتاتوری بتمام معنی" مینامد . ( رسالت تشیع در دنیای امروز ص ۵۷ و ۶۷) ایشان توضیح میدهد که در تاریخ مسلمانان نیز این اتفاق افتاده است .
🏷خدا انگاری واقعی
پس نباید گمان برد که ربوبیت در ادعای خدا انگاران یک نام است و امروز آن نام بگوش نمی رسد . ربوبیت در فرهنگ جباران یک نسبت در روابط حاکمان و شهروندان است و در برابر عبودیت قرار دارد و برای داوری در باره وجود نسبت ربوبیت در حاکمان ، باید علائم عبودیت را در مردم شناسایی کرد ، اگر این نشانه ها در جامعه وجود دارد فرمانروا ، خود را در جایگاه "رب اعلی" میداند هر چند خود را را به زبان "عبد ادنی" معرفی کند .
🏷خدا انگاری و برده انگاری
امیر المومنین در خطبه قاصعه واقعیت ربوبیت فراعنه نسبت به مردم را عریان ساخته و حال مردم را که به عبودیت گرفته شده اند را بازگو کرده است : زجر و شکنجه ، سختی زندگی ، ذلت و تحقیر شخصیت ، اضطرار و درماندگی ، محرومیت از دفاع : اتخذتهم الفراعنه عبیدا فساموهم سوء العداب و جرعوهم المرار ..لا یجدون حیله فی امتناع و لا سبیلا الی دفاع ( خطبه ۲۳۴)
🏷فرا خدا انگاری
ولی انسانهای سلطه گر ، به "خدا بودن" هم قانع نیستند ! آنها ادعاهایی دارند که خداوند هم بصراحت از خود نفی کرده است : خداوند بارها در قرآن با تعبیر امتناعی و سلبی (لو شاء الله ) برخی از امور را از ساحت ربوبی دور دانسته است :
لو شاء الله لجمعهم علی الهدی .
لو شاء الله ما اشرکوا .
لو شاء الله لجعلکم امه واحده و ....... ولی این مدعیان که اراده خود را برتر از مشیت الهی میدانند میخواهند آنچه خداوند ممتنع قرار داده است را عملی کنند و همه انسانها را بسعادت موهوم خود رسانده و گیتی را یک پارچه هدایت کنند و همه تفاوتها را از میان بردارند !
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔵نگاه دینی به پدیده مهاجرت نخبگان
(چکیده یک سخنرانی)
🔸مهاجرت مثبت
موضوع مهاجرت در نصوص اسلامی مطرح گردیده و با رویکردی مثبت ، در ردیف ایمان و جهاد بر آن تاکید شده است ( الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا ... سوره انفال آیه ۷۲ و ۷۴ و سوره توبه آیه ۲۰) در این هجرت ، انسان مسلمان ، حاکمیت کفر را ترک میکند تا با پیوستن به مسلمانان ، بتواند به انجام وظایف خویش پرداخته و عضو فعالی در جامعه اسلامی باشد .
ولی امروزه مهاجرت ، انواع دیگری نیز پیدا کرده است که حکم اسلامی آن قابل بررسی است .
🔸جنبه فردی مهاجرت
در یک نوع مهاجرت ، فرد مسلمان ، سرزمین اسلامی خود را ترک کرده و به سرزمین کفر را برای زندگی انتخاب میکند. این نوع هجرت ، دارای دو جنبه فردی و اجتماعی است .
از جنبه فردی باید دید که چنین مهاجرتی با توجه به فضای عمومی مقصد ، آیا آثار منفی بر عقیده و اخلاق و رفتار فرد مسلمان دارد ؟ اگر چنین باشد ، گوهر ایمان و اخلاق چنان ارزشی دارد که برای صیانت از آن ، باید از هجرت صرف نظر کرد . و اگر آسیب دینی فقط در حد تخلف از انجام برخی دستورات عملی است ، حکم مساله در موارد مختلف متفاوت بوده و با توجه به درجه اهمیت و ضرورت آن هجرت ، حکم آن مشخص میشود.
🔸جنبه اجتماعی مهاجرت
از جنبه اجتماعی باید دید که هجرت چه خلاء و کمبودی در جامعه اسلامی پدید میآورد و آیا وظیفه لازمی بر زمین میماند و آیا مهاجرت کننده با ترک سرزمین خویش ، به تعهدات اخلاقی و انسانی خویش لطمه ای وارد نمیکند ؟ با در نظر گرفتن نقش های متفاوت شهروندان در زندگی اجتماعی ، قهرا پاسخ این سوال متفاوت است و همگان را مشمول حکم یکسانی نمیتوان دانست .
🔸مهاجرت ، حق و تکلیف
بر این اساس ، هر چند تعیین سرزمین زندگی ، "یک حق" است و نتیجه آن آزادی برای "انتخاب" است ، ولی این حق نمیتواند فارغ از "تکلیف" در نظر گرفته شود و در تعارض با آن قرار بگیرد ، بر این اساس در انتخاب هجرت و یا ترک آن ، علاوه بر حق ، به وظایف اخلاقی ، دینی و ملی نیز باید توجه داشت . و در هنگام تعارض گاه میتوان به ماندن در وطن توصیه اخلاقی کرد ولی در همه موارد نمیتوان شرعا او را از چنین حقی محروم دانست ، بخصوص در موقعیتی که هجرت ، زمینه رشد و فعالیت بیشتر و بهتر شخص را فراهم میآورد و توقف در وطن به رکورد او میانجامد.
در این تعارضات ، ما با پدیده مهاجرت تحمیلی و ناخواسته ای مواجهیم که از سوی علاقمندان به زندگی در سرزمین خویش رخ میدهد .
🔸مهاجرت اضطراری
مهاجرت اضطراری گاه در اثر نابسامانی اجتماعی یا اقتصادی یا امنیتی ، اتفاق میافتد و شخص را ناچار به ترک وطن و خروج از تنگناها میکند. در گذشته نیز گاه وقوع حوادث مانند قحطی و یا شیوع بیماری ، و یا فرمانروایی سفاکان عده ای را وادار به کوچ میکرد. در چنین موقعیتی نمیتوان به اشخاص توصیه کرد که در سرزمین خویش بمانند و سختی را تحمل کنند . هجرت در این صورت ، حتی گاه غیر اخلاقی هم نیست و شریعت اسلامی هم با قواعدی مانند "لاضرر" و "لاحرج" راه هجرت را باز گذاشته و بارِ زندگیِ توام با سختی را از دوش مردم برداشته است و آنان حق دارند که زندگی بدون مشقت ، در سرزمینی دیگر داشته باشند .
🔸مهاجرت سیاسی و دینی
در بخش مهاجرت اضطراری و ناخواسته ، دولتها نقش موثری دارند و ممکن است فشارهای ناشی از سیاستهای اقتصادی یا فرهنگی و یا سیاسیِ حکومت ، منشاء تصمیم به هجرت شود . بر این اساس ، بجای تاکید بر انگیزههای شخصی برای تحمل شرایط و ترک مهاجرت ، باید به اصلاح رویکرد حکومت و برداشته شدن فشارها پرداخت .
ولی اگر فرضا برخی از آن سیاستها بر گرفته از احکامِ قطعی شرع باشد ، حکومت چه وظیفه ای دارد ؟
آیا برای جلوگيري از هجرت فراوان نخبگان و در حفظ سرمایه های انسانی ، دولت باید رویکرد دینی خود را تعدیل کند و یا با اصرار بر اجرای همان سیاستها ، از دست دادن این سرمایه ها را بپذیرد ؟
ترجیحِ احتمال دوم ، نه تنها به سرمایه های ملی آسیب میرساند بلکه جامعه را به نوعی فروپاشی میکشاند که در این صورت حتی اگر برخی ظواهر اسلامی حفظ شود ولی جلوی انحطاط جامعه و بالمال آسیب دین بنیادهای دینی را نمیتوان گرفت .
در چنین شرایطی نباید فقط یکجانبه به اجرای احکام شرع با هر هزینه ای اصرار ورزید ، بلکه در این سیاست نیز ، باید از یک سو به حقوق و آزادیهای مشروع توجه داشت و از سوی دیگر به "حفظ ایمان" شهروندان اهتمام داشته و از آسیب رساندن به آن پرهیز نمود ، بعلاوه مصالح مهم جامعه و حکومت را نیز نباید نادیده گرفت .
@mohammadsorooshmahallati
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰 آموزههای کوتاه اخلاقی از امام محمدباقر(ع)
🖋#محمدجعفر_سعیدیانفر
۱) با مردم زیبا سخن بگویید:
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً قَالَ قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ يُقَالَ فِيكُمْ. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص165)
امام محمدباقر(ع) درباره آیه شریفه «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً؛ بامردم سخن نیک بگویید » در آیه 83 سوره بقره فرمود: بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید. (فصل عمدهای از زندگانی ما معاشرت و مراوده اجتماعی است، و دروازه ورودی آن ارتباط گفتاری است. اگر روابط گفتاری خودمان را با دیگران بر اساس محبّت و احترام تنظیم کنیم، بسیاری از ناهنجاریها مرتفع خواهد شد. پس برای بهدست آوردن بهترین رفتار و گفتاری که از دیگران انتظار داریم، با آنان نیز همان گونه زیبا و نیک سخن بگوییم)
۲) سه ویژگی رفتاری اخلاقی:
قَالَ الباقر(ع) ثَلَاثَةٌ مِنْ مَكَارِمِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَحْلُمَ إِذَا جُهِلَ عَلَيْكَ (تحف العقول، ص293)
امام محمدباقر(ع) فرمود: سه چيز از خوبيهاى سراى دنيا و آخرت است: 1. گذشت از آن كس كه بتو ستم كرده، 2. پيوند با كسى كه با تو قطع رابطه نموده است و 3. ملايمت و بردبارى هنگام مواجهه با جهل بیخردان
۳) انتقاد از خود قبل از نقد دیگران:
كَفَى بِالْمَرْءِ غِشّاً لِنَفْسِهِ أَنْ يُبْصِرَ مِنَ النَّاسِ مَا يَعْمَى عَلَيْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ يَعِيبَ غَيْرَهُ بِمَا لَا يَسْتَطِيعُ تَرْكَهُ أَوْ يُؤْذِيَ جَلِيسَهُ بِمَا لَا يَعْنِيهِ. (تحف العقول، ص296)
امام محمدباقر(ع) فرمود: مرد را همين خودفريبى و دغلكارى بس كه عيب ديگر مردم را ببيند و از آن خود را نبيند يا چيزى را بر ديگرى عيب گيرد كه خود توانايى
تركش را ندارد يا همنشين خود را با مطالبى بيهوده كه نفعى به حالش ندارد بيازارد.
۴) عمل وعکس العمل:
قَالَ الباقر(ع) ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ يُبَارِزُ اللَّهَ بِهَا وَ إِنَّ أَعْجَلَ الطَّاعَةِ ثَوَاباً لَصِلَةُ الرَّحِمِ... (تحف العقول، ص294)
امام محمدباقر(ع) فرمود: سه خصلت است كه صاحبشان تا نتيجه بد و گرفتاريش را در اين دنيا نبينند، نخواهند مُرد 1. ستمكارى، 2. قطع رحم و 3. سوگند دروغ كه پيكار با خداست. راستى كه زود پاداشترين طاعت، صله رحم است.
۵) تاریکی در آخرت رهاورد شوم ظلم در دنیا:
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الظُّلْمُ فِي الدُّنْيَا هُوَ الظُّلُمَاتُ فِي الْآخِرَةِ (ثواب الأعمال ابن بابويه، ص272)
امام محمدباقر(ع) فرمود: ظلم دردنیا همان ظلمت وتاریکیهای آخرت است. (عدل و تعادل نور و سبب روشنایی است که بر روابط فردی واجتماعی انسانها میتابد وآنها را در راه رسیدن به کمال یاری میدهد و ظلم و روابط ظالمانه سبب تاریکی و گمشدن راه خدا و کمال انسان میشود که نتیجه آن تاریکی و ظلمات در سرای باقی است)
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
آموزههای کوتاه اخلاقی از امام هادی(ع)
محمدجعفر سعیدیانفر
۱) خودداری از ثنا گوئی در روابط با دیگران
وَ قَالَ (ع) لِشَخْصٍ وَ قَدْ أَكْثَرَ مِنْ إِفْرَاطِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ أَقْبِلْ عَلَى مَا شَأْنُكَ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْمَلَقِ يَهْجُمُ عَلَى الظِّنَّةِ وَ إِذَا حَلَلْتَ مِنْ أَخِيكَ فِي مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعْدِلْ عَنِ الْمَلَقِ إِلَى حُسْنِ النِّيَّةِ (شهيد اول، الدرّة الباهرة ،ص42 )
امام هادی (ع ) به شخصی که بهصورت افراطی ثنای او را میگفت فرمود: شخصیت خود را محترم شمار و تملق مکن، چون تملق موجب سوءظن (به صادق نبودن شخص) میگردد، زمانی که برادرت را مورد وثوق یافتی از تملق احتراز کن و نسبت به او حُسن نیّت داشته باش.
۲) نقدپذیری توفیقی بزرگ از طرف خداوند:
قَالَ(ع) لِبَعْضِ مَوَالِيهِ عَاتِبْ فُلَاناً وَ قُلْ لَهُ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً إِذَا عُوتِبَ قَبِلَ. (تحف العقول ،481)
امام هادی(ع) به یکـى از دوستـانـش فـرمـــود: فلانى را توبیخ کن و به او بگو: خداوند چون خیر بندهاى خواهد, هرگاه تـوبیخ شـود، بپذیـرد. و در صـدد جبـران نقص خـود بـرآیـد (سرزنش نوعی نقد است و پذیرفتن نقد و جبران نقص توفیقی بزرگ برای انسان از طرف خداوند است بهویژه برای ارباب قدرت اگر به قدر این نعمت آگاه باشند)
۳)شخصیت و کرامت انسان را پاس بدارید:
وَ قَالَ ع مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلَا تَأْمَنْ شَرَّهُ. (تحف العقول، ص438)
امام هادی(ع) فرمود: هر كه خود را سبك شمارد و قدر خويش نداند، از شرّ او در امان مباش. (حفظ کرامت انسانها و پاسداشت ارزشهای شخصیتی آنان باعث ایجاد تعادل در جامعه و روابط اجتماعی میشود و خرد کردن شخصیت آنان و بیتوجهی به ارزشهای وجودی و شخصیتی انسانها سبب ترویج شرّ و خشونت و عدم تعادل در جامعه و روابط اجتماعی است)
۴) زیان خودشیفتگی
مِن كَلَامِ الِإمَام عَليّ النّقيّ (ع) مَن رَضِيَ عَن نَفسِهِ كَثُرَ السّاخِطونَ عَلَيهِ(شهيد اول، الدرّة الباهرة، ص42)
امام هادى(ع) فرمود: کسی که خودشیفته باشد (یعنی تنها کار خود را می پسندد) مردم نسبت به چنین شخصی خشمگین و بدبین خواهند شد (چون با تعامل و مدارا و بهرسمیت شناختن ویژگی رفتاری و نقاط قوت دیگران روابط اجتماعی عاطفی بوجود می آید و عجب و خود شیفتگی برهم زننده این روابط و سبب خشم دیگران می شود)
۵) بخشش باحفظ کرامت انسان:
وَ قَالَ(ع): الْقَوُا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجَاوَرَتِهَا وَ الْتَمِسُوا الزِّيَادَةَ فِيهَا بِالشُّكْرِ عَلَيْهَا وَ اعْلَمُوا أَنَّ النَّفْسَ أَقْبَلُ شَيْءٍ لِمَا أَعْطَيْتَ وَ أَمْنَعُ شَيْءٍ لِمَا مَنَعْتَ. (ديلمى، أعلام الدين في صفات المؤمنين ،ص312)
امام هادی (ع) فرمود: نعمتها را به خوبی در اختیار دیگران قرار دهید (در بخشش و مشارکت در استفاده از نعمتها کرامت انسانی آنها را حفظ کنید) و با شکرگزاری از آنها، نعمتها را افزایش دهید. (شکر عملی بهره برداری و کاربردی از نعمتها بگونه متعادل و بدون تخریب محیط زیست و اسراف و تبذیر سبب افزایش روزافزون نعمتها میشود)
https://eitaa.com/majmaqomh
🔰فتوای زنانه و نگاه رهبر انقلاب
✍️سیدمحمدعلی ایازی
درخصوص عبارت زنان مجتهد که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند دو نکته مهم مطرح است:
✔️موضوع اول درخصوص نکته رهبر انقلاب، درباره جایگاه زنان در فقه است، آیا اصلا زنان میتوانند مجتهد، مفتی یا مقلَّد یا همان تقلید شونده باشند؟ اکثر فقها در بحث تقلید، مرد بودن را شرط دانسته اند، ولی در برابر آنان، فقهای نو اندیش معاصر ، شرط مرد بودن را قبول ندارند و معتقدند که متخصص بودن ربطی به جنسیت ندارد. بنابراین نه تنها در مسئله فتوا تفاوتی میان زنان و مردان وجود ندارد ندارد، بلکه در مناصبی مانند ریاستجمهوری و قضاوت نیز اگر زنان دارای شرایط لازم باشند میان آنها و مردان تفاوتی وجود نخواهند داشت.
✔️موضوع دوم به بحث تخصصی شدن مربوط میشود. در بخشی از مسائل و احکام، زنان تخصص بیشتری دارند، زیرا اطلاعات آنها در برخی از مسائل خاص بیشتر است. با توجه به تقسیمبندی که در مسائل وجود دارد، باید به کسی که در زمینه ای خاص مجتهد است رجوع کرد. درکل باید در رابطه با مسائل احکام مدنی یا احکام جزائی و اجتماعی یک تخصص گرایی مطرح شود و لازم نباشد که فقط از یک مجتهد تقلید کرد.
رهبر انقلاب در جلسهای، این نکته را به صورت خصوصی در جمع نیز مطرح کردند. نظر رهبر انقلاب این است که چون خانم ها در بخشی از مسائل تخصص بیشتری دارند، میتوان از نظر آنان استفاده کرد و فتوای آنان از مردان صاحبنظر تر است.
ممکن است که این سوال نیز مطرح شود که آیا زنان نمیتوانند یک حقوقدان خوب یا یک اقتصاددان متبحر باشند؟ در این زمینه ها نیز همین نظر مطرح است، زیرا امروزه زنان به لحاظ تحصیلی و شرایط اجتماعی به جایگاهی رسیدهاند که شایستگی های خود را نشان داده اند و از این جهت فرقی میان زنان و مردان وجود ندارد و رهبر انقلاب نیز به درستی به این موضوع اشاره کردهاند که در بحث حقوق اجتماعی، فرقی میان زنان و مردان وجود ندارد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh