eitaa logo
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
388 دنبال‌کننده
140 عکس
0 ویدیو
15 فایل
فعالیت در حوزه نواندیشی دینی، اخبار مجمع و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ✔️غدیر و مسئلۀ ما🔻 ✍ 🟢مهم‌ترین و بزرگ‌ترین نزاع در میان مسلمانان، بر سر جانشینی پیامبر اسلام(ص) است. همۀ مسلمانان برای پیامبر(ص) دو منصب می‌شناسند: نبوت و سرپرستی سیاسی مسلمانان در عصر رسالت. اهل سنت، ارتحال پیامبر را پایان هر دو منصب می‌دانند؛ اما شیعیان به ادامۀ هر دو منصب(منهای وحی و رسالت پیامبرانه) در قالب امامت عقیده دارند. درنگ در ریشه‌ها و زمینه‌های اجتماعی و نیز ماهیت دینی این نزاع بزرگ تاریخی و گاه خونین، مجالی دیگر می‌طلبد؛ اکنون به نکته‌ای دیگر اشاره می‌کنم: 🔹نزاع بر سر جانشینی پیامبر، اگرچه مسلمانان را به دو گروه متخاصم تبدیل کرده است، در بیشتر باورها و احکام فقهی و مناسک دینی و زیست‌جهان فردی یا اجتماعی آنان، تفاوتی مهم پدید نیاورده است. آن مقدار اختلافات فقهی و مناسکی و اعتقادی که در میان اهل سنت و شیعیان وجود دارد، چندان نیست که بتوان از تقابل و تفاوتی در حد «دو مذهب» سخن گفت؛ مگر اینکه بگوییم مهم‌ترین اصل در مسلمانی، مسئلۀ جانشینی است، که در این صورت، امامت، هم مبدأ اختلاف خواهد بود و هم مهم‌ترین پیامد آن؛ وگرنه در دیگر اصول و فروع دین، چنان اختلاف و نزاعی نیست که پیدایی دو مذهب را توجیه کند؛ چنانکه اختلافات فقهی و کلامی در میان دانشمندان یک مذهب، منشأ مذهب‌سازی نمی‌شود. من می‌پذیرم که شیوۀ تعیین جانشین برای پیامبر بسیار مهم است، اما مهم‌تر از آن، این است که اختلاف بر سر جانشین، چه تفاوت‌های واقعی و ملموس در مهمات دینی مانند اخلاق و معنویت و یگانه‌‌پرستی و نوع‌دوستی به وجود می‌آورد. 🔹برخی باورها، به گونه‌ای است که اختلاف بر سر آنها به‌حقیقت منشأ دوگانگی است. مثلا کسی که به خدا و معاد عقیده دارد، در شیوۀ زندگی و علایق و جهان‌بینی و شناخت‌ها و ارزش‌ها و... با منکر خدا و معاد متفاوت است. عقیده به خدا مانند آگاهی از گم شدن تیر و کمان شخصی گمنام در روستایی گمنام نیست. 🔹در فلسفۀ اسلامی، اختلاف شدیدی است بر سر اینکه اصالت با وجود است یا ماهیت. اما این اختلاف شدید، تأثیری در رفتار و اخلاق و منش و مرام و معنویت فلیسوفان ندارد. آیا اختلاف تشیع و تسنن، از جنس اختلاف فیلسوفان بر سر اصالت وجود است، یا همچون اختلاف کاتولیک و پروتستانتیسم است که دو الهیات و دو نگاه به انسان و جامعه، و پیامدهایی متفاوت در حد تفاوت آلمان و اسپانیا دارند؟ آیا عقیده به امامت، حوزه‌های مختلف نظری و عملی و مناسکی و عاطفی ما را به‌کل دگرگون می‌کند و از ما انسانی متفاوت می‌سازد؟ آیا عقیدۀ اهل سنت به عدالت صحابه، آنان را در ایمان و عمل صالح، ممتازتر کرده است؟ هیچ تردیدی نیست که اصل امامت، منشأ دوگانگی در جهان اسلام است؛ سخن بر سر این است که معتقدان به امامت و منکران آن، به غیر از اصل امامت، در چه حوزه‌های دیگری اختلاف پیدا می‌کنند و این اختلافات جزئی یا کلی، چه کم و کیفی دارد. پیروان سنت که همۀ اصحاب – حتی معاویه - را انسان‌هایی ممتاز می‌دانند، از این رهگذر به چه مقصودی در عالم نظر و عمل رسیده‌اند که شیعیان نرسیده‌اند؟ 🔹 ولایت چون ولایت است مهم است یا چون تغییری در رفتار و گفتار ما می‌دهد؟ اگر اهمیت آن به نفس آن باشد، باید همچون عدالت، در شمار بدیهیات قرار گیرد که چنین نیست. ولایت اهل بیت، مهم است اگر کسی را از ولایت طاغوت بیرون بیاورد و طاغوت، ظلم و جهالت و قساوت و گناه و بی‌انصافی است. بنابراین اگر کسی از راهی دیگر به همین مقصود برسد، در ولایت طاغوت نیست؛ چه اهل سنت باشد و چه پیرو هر دین دیگری. پیروان اهل بیت(ع) نیز آن مقدار که اخلاقی‌تر و طرفدار صلح و مدارا و هم‌زیستی و حرمت نهادن به جان و مال و آبروی انسان‌ها و کاستن از رنج‌‌ها و شقاق‌ها و منازعات باشند، سهمی و حظی از سعادت دارند. 🔹اعتقاد به مرجعیت اهل بیت(ع)، اگر کسی را مهربان‌تر و منصف‌تر و مؤدب‌تر و معنوی‌تر و نوع‌دوست‌تر و بخشنده‌تر نکند، هیچ سودی ندارد، حتی اگر بر سر آن عقیده جان دهند و همۀ عمر را در عشق آن، به سر برند. آیا سیاست‌زدگی نیست اگر دربارۀ جایگاه سیاسی اهل بیت در تاریخ اسلام غیرت ورزیم اما هیچ امتیازی در اخلاق و معنویت و سلوک اجتماعی بر دیگران نداشته باشیم؟ اسلام اگر دین سیاسی هم باشد، مبلغ سیاست‌زدگی نیست. کسی که با دیدن چند خبر واحد، همۀ انصاف و تاریخ و صراحت‌های قرآنی و صدها روایت دیگر را وامی‌نهد و رسالت خود را در این جهان پیچیده و پر از رنج و عذاب انسان‌ها، لعن و نفرین اصحاب پیامبر تعریف می‌کند، پیرو اهل بیت نیست؛ بندۀ هویتی است که محیط برای او ساخته است. «نزاع برای نزاع»، ابلهانه‌ترین رفتار اجتماعی بشر است. تبدیل عقیدۀ دینی به ماهیت اجتماعی یا هویت فردی، فرایندی خطرناک است که دود آن، نخست به چشم همان عقیده می‌رود. @majmaqomh
🔰ولایت و جباریت! ✍ 🔹ولایت از مفاهیم کلیدی در نظام معنایی اسلام و به ویژه تشیع است که گستره معنایی آن حوزه سیاست را نیز در بر می گیرد. بر این اساس در قرآن از ولایت پیامبر و مومنان و در برابرآن از ولایت طاغوت سخن به میان آمده است. از دیدگاه قرآن ولایت هرگز مطلقه نیست، بلکه حد و مرز و قیودی دارد. یکی از مهم ترین قیود ولایت جباریت است، که پیامبر به روشنی از آن منع شده است(ما انت علیهم بجبار،س50/ آ45). پرسش این است که جباریت چیست و در چه صورتی ولایت به جباریت تبدیل می شود؟  🔹جباریت مفهومی پر طنین و دراز دامن در تاریخ اندیشه سیاسی است که معادل آن در یونانی تیرانی(Tyranny) و در فارسی خودکامگی است. این مفهوم در اصل به معنای تحمیل نفوذ و اراده بر دیگری بدون خواست و رضایت اوست. اما سرشت جباریت چنان که پاسکال به درستی تحلیل کرده است، گرایش به قدرت بر کل جهان و فراتر از حوزه‌ی خاص خویش است. او می نویسد: در اجتماع «دسته ها و گروه های گوناگونی وجود دارند- تنومندان، زیبا رویان، باهوشان، پارسایان و ....- و هر فردی تنها در قلمرو خود، نه در جای دیگر سروری دارد . اما گاهی اوقات این دسته ها با هم تلاقی می‌کنند و تنومند و زیباروی برای سروری بر یکدیگر مبارزه می‌کنند؛ بیهوده، چرا که سروریِ آنها از نوع متفاوتی است. آنها یکدیگر را اشتباه درک می‌کنند و مرتکب این اشتباه می‌شوند که هر کدام به دنبال سلطه همگانی هستند...» 🔹از این دیدگاه هر فردی در حوزه شایستگی و توانایی خود، از نفوذ و اقتدار برخوردار است. از این نظر ولایت نیز به معنای حق نفوذ و اعمال قدرت در حوزه ای است که فرد شایستگی و توانایی آن را دارد. ولی به گفته پاسکال ممکن است افراد با احساس شایستگی در یک حوزه دچار سوء تفاهم شوند و قلمرو نفوذ و توانایی خود را از حوزه خود گسترش دهند و در پی سلطه بر دیگران بر آیند. جباریت به همین وضعیت اشاره دارد و پاسکال آن را چنین توضیح می دهد:  «جباریّت.  عبارات زیر نادرست و جبّارانه هستند: «چون خوش تیپ هستم، پس باید مورد احترام قرار گیرم.»«من قوی هستم، پس مردم باید مرا دوست داشته باشند...» « من .... هستم و غیره». جباریّت این است که فردی بخواهد با وسیله ای چیزی را به دست آورد که فقط با وسیله دیگری می توان به دست آورد. ما در قبال ویژگی‌های مختلف، وظایف متفاوتی داریم: عشق پاسخی مناسب به دلربایی، ترس پاسخی مناسب به توانمندی، و باور پاسخی مناسب به دانایی است.»( Blaise Pascal, The Pensées, trans. J.M. Cohen (Harmondsworth, England, 1961), p. 96 (no. 244).) 🔹بر این اساس می توان ادعا کرد ولایت و جباریت دو مفهوم همِستار و در اصل با یکدیگر ناسازگارند. در واقع ولایت ریشه در نیاز متقابل انسان ها به یکدیگر برای جبران نقص ها و تامین نیازهایشان دارد. هر فردی در حوزه ای مزیت و برتری دارد و به اعتبار این برتری می تواند نیازها و کاستی های دیگران را برطرف کند. اگر او از حوزه ای که در آن برتری دارد، فراتر رود و در پی اعمال سلطه و سروری بر دیگران برآید به جباریت کشانده شده است. 🔹برای مثال ولایت پدر و مادر بر فرزند را در نظر بگیرید. این ولایت به دلیل درک بهتری که آن ها از مصلحت فرزند دارند تنها به همین حوزه محدود می شود و تا زمانی ادامه می یابد که فرزند همچنان از درک این مصلحت ناتوان است. بنابراین هر گونه تصمیم و اقدام که ناظر به مصلحت فرزند نباشد و یا با آن ناسازگار باشد، فراتر رفتن از حوزه شایستگی و نوعی جباریت است. به همین سان فقیه نیز تنها در حوزه خود که فهم احکام دینی است ولایت دارد و اگر از این حوزه فراتر رود به جباریت کشیده شده است. از این رو شیخ انصاری با گسترش دامنه این ولایت به تصرف در اموال و نفوس مخالفت می کند. شیخ محمد حسین غروی نیز تصریح می کند که فقیه به اعتبار فقاهت خویش هیچ مزیتی بر دیگران برای تصدی امور سیاسی ندارد. 🔹محدود شدن ولایت به حوزه خاص خود نه تنها از جباریت جلوگیری می کند، بلکه  همچنان که والزر در نظریه ارزش مندِ« برابری پیچیده» طرح کرده است، می تواند به گسترش برابری در جامعه کمک کند. به طور خلاصه بر اساس این نظریه نابرابری‌ها در یک حوزه خاص (مثلا قدرت) به طور خودکار به نابرابری‌های بیشتر در حوزه‌های دیگر (مثلا ثروت یا تحصیلات) منجر نمی‌شود. در چنین جامعه ای انحصارها و نابرابری‌ها در هر حوزه به طور جداگانه وجود دارند و به هم مرتبط نیستند. از این رو تصدی قدرت سیاسی ثروت دارندگان آن را افزایش نمی دهد. در حالی که در جوامع با نابرابری ساده، نابرابری در یک حوزه ( ثروت) می‌تواند به طور قابل توجهی بر نابرابری در حوزه‌های دیگر (قدرت یا تحصیلات) تاثیر بگذارد. البته بحث در باره نظریه برابری پیچیده مجالی دیگر می طلبد. کوتاه سخن این که با درک تحلیل درست مفهوم ولایت می توان رابطه متضاد ان با جباریت را دریافت. @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانی‌وطن (ره) بسم الله الرحمن الرحیم انا لله وانا الیه راجعون درگذشت عالم مخلص حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی اصفهانی‌وطن، از دوستداران آیت‌الله العظمی منتظری(ره) را به خانواده محترم آن مرحوم و علاقمندان ایشان تسلیت می‌گوئیم. از خداوند باری تعالی برای ایشان رحمت، مغفرت و حشر با صالحین و برای خانواده و همه بازماندگان صبر و اجر خواهانیم. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۶ @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه به مناسبت درگذشت برادر گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عبداللهیان بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمین حاج محمد عبداللهیان دام عزه خبر درگذشت برادر گرامیتان موجب تأثر گردید. این مصیبت را به حضرتعالی و همه بازماندگان تسلیت می‌گوییم و از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت داریم. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۷ @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به‌مناسبت درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد (ره) بسم الله الرحمن الرحیم انا لله وانا الیه راجعون درگذشت عالم مبارز حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید احمد هاشمی نژاد از مبارزان دوره پهلوی موجب تأثر و تأسف گردید. این مصیبت را به خانواده، فرزندان و دوستداران آن مرحوم تسلیت می‌گوییم. از خداوند منان برای آن مرحوم رحمت، مغفرت و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۶ @majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره  اسلام رحمانی- عقلانی 🎤دکتر 📍جلسه چهل و هشتم: ضرورت توجه به خواست مردم در حکومت علوی ⏱زمان برگزاری: شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۱۸ 🏛مکان:صفائیه، کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🆔@majmaqomh 🆔@soleimanisaa
🔰 مسیر نامقدر تاریخ ✍ 🟣معمولاً رخدادهای تاریخی براساس نظام علت و معلول و مبتنی بر قواعدی جریان پیدا می کنند. علت و زمان انتخابات، برای دولت سیزدهم، از مسیرهای نامقدر تاریخ ماست. گرچه برخی آن را رأی علیه جبههء کفرمی نامند و بعضی نیز کمک و اعانه، به ظلم نام نهادند. کسانی که رأی دادند و آنانی که معترضانه با صندوقهای رأی قهر کردند، باطل السحر کسانی شدند که همیشه با تدابیری می¬خواهند مسیر مقدرتاریخ را رقم زنند. در این انتخابات نامقدر، بسیاری از خیال¬های خوش بعضی تعبیر نشد، بر خلاف خوابهای دیده شده، کسانی دیگر به مرحله دوم راه یافتند و...دوستانی که با صندوق رأی قهر کرده¬اند، دارای مطالباتی هستند که طی سال¬ها محقق نشده است و امیدی به تحقق آن ندارند 🟠 ما باید بدانیم که در ایران زندگی می¬کنیم که هر اتفاقی امکان وقوع دارد. همانگونه که در همین انتخابات رخ داد. عالم سیاست، میدان آرمانها و آرزوها نیست. توقع ما از حکومت و جامعهء ایران نباید مانند، کشوری باشد که 400 سال تمرین دمکراسی کرده باشد. دمکراسی و انتخابات¬های جهان سومی نیازمند زمان است تا بتواند، جایگاه واقعی خود را پیدا کند.در ایران زیر ساخت¬های حکومت کثرت گرا، که بر نهادهای فراگیراقتصادی، اجتماعی و سیاسی استوار باشد وجود ندارد. زیرا نهادهای فرا گیر و کثرت گرا بوجود نیامده است، پس باید مطالبات را اندک اندک محقق کرد. گرچه اعتبار حکومتها از نرخ کمی مشارکت در انتخابات در معمولاً لطمه می خورد، ولی به آن بی اعتنا هستند. 🔵 ما با جریانهای ذی نفوذ سیاسی روبرو هستیم که مشارکت اندک را فرصت می دانند، پس ما برای خنثی سازی و بی اثر کردن مهندسی آنها باید در انتخابات مشارکت داشته باشیم. قدرت سیاسی از قهر با صندوق انتخابات آسیبی نمی¬ بیند، اما اینکه چه کسی بر مصدر امورقرار گیرد در سرنوست مهین ما موثر است. جریانی که درکی از تحریم¬ها ندارد و بلکه آن را نعمت الهی می داند، چگونه با آنها می¬توان سخن گفت. با بانیان پانزده سال فشار بر کشور که هستی مردم را تباه کرده اند و این تباهی را فرصت می دانند، چه باید گفت؟ یا کسانی که توسعه را برای کشور امری مضر می¬دانند و مردم را دعوت می کنند که به کسی رأی دهید که در مقابل توسعه قرار گیرد. این جریانات پشت دین، ایمان و اقتصاد مردم سنگر گرفته اند. قهر با صندق رای مساوی با مصدر نشینی این تفکرات است. 🟠 پس قهر با صندوق رأی که یگانه راه اثر بخشی در روند تغییرهاست، مشکلی را حل نمی کند، آنهایی که در پی انقلاب دیگری هستند، دستاوردی برای میهن به ارمغان نخواهند آورد. تاریخ ملتها و دولتها گواه براین است که از مسیر انقلاب ملتی به توسعه و آزادی نخواهد رسید. @majmaqomh
🔖 🟣بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در حمایت از "دکتر مسعود پزشکیان در مرحله دوم" انتخابات ۱۴۰۳ بسمه تعالی حضرت علی (ع): ألا کلّکمْ راعٍ وَ کلّکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیّتهِ. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در مرحله نخست انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، حمایت خود را از دکتر مسعود پزشکیان اعلام داشت. اینک که دومین مرحله انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و دو نامزد با دو ریکرد کاملا متفاوت در روز جمعه آینده با هم رقابت خواهند کرد؛ لازم است نکاتی را به استحضار ملت بزرگوار ایران برسانیم: 1⃣ کسانی که به هر دلیل در انتخابات مرحله نخست شرکت نکردند و از این طریق نارضایتی خویش را از روند سیاست‌های نظام اعلام کردند، می‌دانند اکنون جریانی با شبکه‌ای قوی و در سایه، درصدد به دست گرفتن رسمی قدرت در ایران است که در صورت موفقیت، کشور را بیش از پیش دچار بحران خواهد کرد. با قدرت‌یابی چنین جریانی ایران بیشتر از گذشته در دام تحریم‌ها گرفتار می‌شود و نتیجه آن ایرانی منزوی و ضعیف خواهد بود. تداوم این تفکر ممکن است ایران را ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل باز گرداند و با تحریم‌های شدید بین‌المللی مواجه کند. جریان موسوم به دولت سایه که در سال‌های اخیر نفوذ زیادی در ارگان‌های دولتی داشته و دارد، از طریق مخالفت با FATF و برجام، به بن‌بست کشیدن مذاکرات هسته‌ای و توافقات بین‌المللی و اقدامات تخریبی دیگر، باعث وارد آمدن زیان‌های صدها میلیارد دلاری به ملت ایران، گسترش فساد و ریختن مبالغ زیادی از بیت‌المال به جیب کاسبان تحریم شد. آنان همچنین با تفکر بسته در حوزه فرهنگ و سیاست و نگاه صفر و صد به مسائل، فشارها بر جامعه ایران را دوچندان کرده‌ و خواهند کرد. 2⃣ جریان پایداری که پشتوانه فکری و سیاسی آقای سعید جلیلی است، اعتقادی به دموکراسی و حق حاکمیت مردم ندارد. این تفکر در سال‌های اخیر باعث اخراج بسیاری از اساتید دانشگاه و ایجاد فشار حداکثری به جامعه هنری ایران شد. آنان همچنین در این چند سال با تشدید فیلترینگ، گشت ارشاد و ... محدودیت‌های زیادی بر جامعه تحمیل کردند. 3⃣ در مقابل تفکرات جریان پایداری و نماینده آنها در مواجهه با مسائل داخلی و خارجی، رویکرد آقای دکتر پژشکیان بر همگان واضح و آشکار است. تعامل مسالمت‌آمیز با دیگر کشورها و مذاکرات عزتمندانه با حضور کارشناسان از برنامه‌های اوست و تأکید می‌کند تا سایه شوم تحریم‌ها از سر ملت و کشور برداشته نشود، اوضاع داخلی و اقتصاد ایران به سامان نمی‌رسد. اتخاذ چنین رویکردهایی باعث شده است تا نخبگان، کارشناسان و دانشگاهیان زیادی از دکتر پزشکیان حمایت کنند و بر‌ ضرورت رای دادن به ایشان تأکید ورزند. 4⃣تقاضای ما از ملت شریف ایران این است که با حضور فراگیر خود در پای صندوق‌های رای در روز جمعه، مانع از حاکمیت کامل تفکرات جبهه پایداری در ایران و سوء استفاده از نهادهای قانونی کشور شوند؛ چنانچه در چند روز گذشته شاهد بودیم که اعضای دو نهاد قانونی کشور یعنی مجلس شورای اسلامی و‌ شورای شهر تهران بر خلاف اخلاق و قانون و تحت فشار و نفوذ جبهه پایداری، از آقای جلیلی حمایت کردند. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم نیز همراه با دیگر نخبگان و دانشگاهیان فرهیخته از مردم بزرگوار ایران به‌ویژه دوستانی که بنای شرکت در انتخابات را ندارند، تقاضا می‌کند تا روز جمعه با حضور در پای صندوق‌های رای، خطر بزرگی که کشور را تهدید می‌کند، از سر راه برداشته و با انتخاب دکتر پزشکیان جلوی خیل حوادث تلخ و ناگوار را بگیرند. 🔸"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم "🔸 ۱۱ تیر ۱۴۰۳ @majmaqomh
🔴بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم درباره اعزام طلاب برای جهاد تبیین! بسم الله الرحمن الرحیم بر اساس گزارش‌های موثق، برخی نهادهای حوزوی اقدام به اعزام طلاب برای جهاد تبیین (تبلیغ یک کاندیدای خاص) در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری کرده‌اند. سنت حوزه‌ها همواره بر این بوده که در ایام ماه مبارک رمضان و ماه محرم درس‌ها را تعطیل می‌کردند و طلاب برای تبلیغ دینی اعزام می‌شدند؛ اما این‌که برای انتخابات و در حمایت از یک ‌نامزد انتخابات، چنین اقدامی کنند، زیاد سابقه نداشته است. شنیده‌ها حاکی از این است که برخی از معاونین و‌ مشاورین شورای عالی حوزه در جمکران جلسه گذاشته و تصمیم فوق را اتخاذ نموده‌اند. اخبار رسیده حاکی از آنست که این اعزام‌ برای تبلیغ از یک کاندیدا و تخریب کاندیدای دیگر است. متاسفانه چند سالی است با نفوذ نهادهای خاص در حوزه و‌ ضعف مدیریت، استقلال این نهاد دیرپا که همواره مراجع گذشته از جمله مرحوم امام خمینی بر آن پای فشرده‌اند، از بین رفته و حوزه وارد خط بازی‌های سیاسی شده است. تقاضای ما از مراجع بزرگوار و اساتید محترم این است که جلوی این نفوذهای مخل را بگیرند. ا‌گر کاندیدای مورد نظر مدیران حوزه در انتخابات شکست بخورد یا پیروز شود و در کارنامه و مدیریت ناکام بماند، در هر دو حال اعتبار حوزه را مخدوش می‌سازد. هرچند اکنون نیز مردم ضعف‌ها و‌ معضلات کشور را از چشم روحانیت و حوزه‌ها می‌بینند؛ ولی تصمیم اخیر ممکن است بر بی‌اعتباری حوزه بیفزاید. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم از مراجع محترم می‌خواهد پاسدار استقلال حوزه باشند و مانع اتخاد چنین تصمیم‌هایی شوند که به بی‌اعتباری حوزه‌ها منجر می‌شود. مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۲ تیر ۱۴۰۳ @majmaqomh
🔖 ⚡️طرح های خیالی «جهش بزرگ رو به جلو» مائو برای چین نتیجه‌ای جز تباهی ، قحطی و مرگ خاموش چهل میلیون نفر را به ارمغان نیاورد. 🔰 زندگی در قفس ✍️ 🔸تاریخ گذشته ای است که حال را می¬سازد. نهادها در بستر زمان شکل می¬گیرند.  نهادها در حال و آینده تأثیرگذار هستند. بعضی از ایدئولوژی¬ها معمولاً انسانهای متوهم و زیاده خواه و اسیر ذهنیت ها می¬سازد. آنگاه که این ذهنیت ها در قالب قدرت سیاسی آشکار¬شود، چرخهء شومی را برای ملت خود رقم می زنند. قرن بیستم، شاهد ظهورحکومتهای مطلقه گرای جدید با هدف نابودی امپریالیسم آمریکا، شکل گرفتند، و برای انسان قرن بیستم. «زندگی در قفس» را به ارمغان آوردند. 📍مطلق گرایی جدید انقلابیون، حکومت مستبد و استثماری را سرنگون ساختند و به جای آن نشستند، آنها طبقه جدیدی شدند که راه حکومتهای مستبد گذشته را در پیش گرفتند و همان امتیازهای سابق را برای خویش و وابستگان خود تعیین کردند. برای ملت خود فقر، فلاکت و عقب ماندگی بوجود آوردند. و در یک کلام «زندگی در قفس» را برای ملت به ساختند. به چند نمونه از حکومت های در قفس اشاره می شود. 📍حکومت طبقه کارگر در اکتبر 1917 حکومت تزاری روسیه، برچیده شد. لنین رهبر بلشویکها  قدرت را بدست گرفت. مالکیت خصوصی را ملغی و برنامه اشتراک سازی را به اجرا در آوردند، لنین مخالفان و صاحبان سرمایه را به اتهام ضد انقلاب، به جوخه های اعدام سپرد.و ارتباط مردم شوروی را با جهان قطع کرد.صدور انقلاب را در برنامه قرارداد و جنبش های کمونسیتی را مورد حمایت قرار داد. امپریالیست امریکا و غرب را دشمن اعلام کرد و دور شوروی دیوار کشید . هیچ کس حق ارتباط با خارج را نداشت. بدین گونه مردمشان را در قفس کردند؛ سپس رفیق استالین به قدرت رسید، برای یک دست سازی جامعه ، چهل میلیون نفر را قتل عام کرد تا بهشت کمونیست را ایجاد نماید. و سرانجام سیاستهای رفقا، منتهی به آسیبهای شدید اجتماعی و عقب ماندگی شوروی از فناویهای نو، و... سرمایه های کشور در زمینه تولید سلاح و رقابت های هسته ای هزینه کردند و کشور را به سوی فروپاشی و تجزیه سوق دادند. در سال 1991 اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید. 📍 انقلاب دهقانی در سال 1949 انقلاب کمونیستی چین به رهبری مائو تسه دونگ، به پیروزی رسید. رهبران جدید همه رقیبان و منتقدان را به اتهام خیانت اعدام کردند. مائو اراضی کشاورزی را ملی، و مالکیت خصوصی را لغو کرد.مزارع اشتراکی تأسیس و همه مجبور بودند در این مزارع  کار کنند. مردم برای مسافرت باید جواز دریافت می کردند. امپریالسیم امریکا و غرب دشمن اعلام شد و ارتباط با این کشورها مجازات مرگ را در پی داشت. مائو دربهای کشور را بر روی جهان بست. 📍 جهش بزرگ مائو طرح های خیالی چون «جهش بزرگ به جلو» برای صنعتی شدن چین را به اجرا درآورد که نتیجه آن جز تباهی و قحطی و مرگ خاموش چهل میلیون نفر را به ارمغان نیاورد. 📍انقلاب فرهنگی مائو با بهره گیری از فناوری های جدید نیز مخالف بود. او می خواست آثار فرهنگ غربی را از جامعه بزداید، و این اندیشه ها را برای انقلاب خطرناک می دانست. در مه 1966 فرمان انقلاب فرهنگی را صادر کرد و سربازان سرخ، برای یک دست سازی فرهنگی، دست به کار شدند مخالفان و کسانی که انقلابی نمی اندیشدند، شناسایی، پاکسازی، تصفیه و زندانی و یا آنها را به اردوگاههای کار اجباری اعزام کردند. سرنوشت انقلاب فرهنگی چون «جهش بزرگ» جز تباه کردن اقتصاد و زندگی بسیاری انسانها نبود. این مصیبت در زمان مائو ادامه یافت. پس از مرگ مائو خط مشی ها تغییر و زمینه رشد و خیزش چین آغاز شد. 📍حکومت موریثی در سال ۱۹۴۵ کره شمالی مستقل شد و حزب کمونیستی به رهبری کیم ایل-سونگ، قدرت را بدست گرفت. پس از مرگ او پسرش کیم جونگ-ایل و سپس کوچک‌ترین نوه‌اش رهبری این کشور را بر عهده دارد. رهبرکره خط و مشی اشتراکی را پیش گرفت. مالکیت خصوصی را لغو و اقتصاد بازار را تعطیل،ارتباط با خارج ممنوع، غرب و امریکا را دشمن اعلام کردند. منتقد و مخالف را دشمن و ستون پنجم.نامیدند. دور کشور را دیوار کشیدند. و با شعار خود کفایی، برنامه های توسعه طلبانه اتمی و نظامی، تحریم ها کره شمالی را به فقیرترین کشور دنیا تبدیل کرد و مردم هر روز باید از نعمت خاندان کیم شکر گزاری کنند. 📍بهشت کمونیست خِمِرهای سُرخ طرفدار ایدئولوژی مائویستی از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ در کامبوج به قدرت رسیدند. .پل پوت رهبر کامبوج، مالکیت حصوصی و حتی پیمانهای زناشویی، خانواده را لغو کرد، آنها با دنیا قطع ارتباط و مخالفان را قتل عام کردند. پل پوت می¬خواست بهشت اشتراکی را بوجود بیاورد، در این راه  ۱٫۷ میلیون نفر را طی چهار سال به قتل رساند. حکومتهای مطلق گرا سرنوشت  و دستاورد مشابهی دارند، حکومت را گرفتار شعارها و توهمات بی بنیان مارکسیستی کردند، سرمایه ها و فرصت را نابود ساختند. @majmaqomh
🟣پیام تبریک مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت پیروزی دکتر مسعود پزشکیان در رقابت‌های چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری " بسم الله الرحمن الرحیم " إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ (سوره هود:۸۸) 🔸پیروزی جناب دکتر مسعود پزشکیان در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، نوید مسرت‌بخشی برای ملت بزرگوار ایران بود و ما این پیروزی را به آحاد مردم تبریک می‌گوییم. همه آنان‌که رای به ایشان دادند، یا کسانی‌که به هر دلیلی به رقیب ایشان رای دادند و آنانی که پای صندوق حضور نیافتند، همگی دل در گرو استقلال، رشد و‌ توسعه ایران دارند و دکتر پزشکیان را رییس جمهور قانونی و برگزیده خود می‌دانند. 🔸شعارها و رویکرد آقای پزشکیان برای مدیریت اجرایی کشور در گفتگوها و مناظره‌ها شفاف و آشکار بود. همگان امیدوارند تا وعده‌ها و سیاست‌های ایشان در جهت تنش‌زدایی با دنیای خارج، گشایش‌های اقتصادی و برخورد باز و کریمانه با مردم در حوزه فرهنگ محقق شود. بی‌شک تحقق این وعده‌ها بدون همکاری و همراهی مجلس و سایر قوا و‌ نهادها میسر نخواهد شد. همچنین مردم حامی وی نیز نباید تصور کنند که وظیفه خویش را با دادن رأی به انجام رسانیده‌اند. ریاست جمهوری جناب پزشکیان آغاز راهی پر سنگلاخ است که بجز با حمایت، همفکری و پایمردی مردم به سرانجام نخواهد رسید. 🔸مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ضمن تبریک به آقای دکتر پزشکیان و شادباش به ملت ایران، انتظار دارد در تعامل سازنده میان همه قوای کشور با رئیس جمهور منتخب مردم و همچنین پافشاری جناب پزشکیان بر حقوق مردم و به‌ویژه زنان و دختران این مرز و بوم، راه برای توسعه و پیشرفت کشور هموار شود. " مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم" ۱۶ تیر ۱۴۰۳ @majmaqomh
⚡️جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی  و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد 🔰جمهوریت ناکام(۱) ✍ 📍«خوب، دکتر، ما چه داریم - جمهوری یا سلطنت؟» او پاسخ داد: «یک جمهوری، اگر می توانید آن را حفظ کنید.» این سخن بنجامین فرانکلین، از پدران بنیان گذار جمهوری در ایالات متحده آمریکا، بر اهمیت بیشتر حفظ جمهوری نسبت به تاسیس آن تاکید دارد. اما پرسش مهم تر این است که چگونه می توان از جمهوریت پاسداری کرد و رمز ناکامی آن چیست؟ 📍در پاسخ به اختصار می توان ادعا کرد بهره مندی از سنت جمهوری خواهی که مشروطیت را مقدمه جمهوریت می داند و برپایه برداشتی از آزادی استوار است که رهایی از قدرت خودسرانه در کانون آن قرار دارد، نقشی با اهمیت در حفظ و تداوم جمهوریت دارد. جمهوری اسلامی بر چنین سنتی و برداشتی استوار نبود، از این رو جمهوریت در آن ناکام ماند.      📍ایرانیان در دو سده اخیر دو انقلاب را تجربه کرده اند که ناکامی هر چند با تفاوت هایی، سرنوشت مشترک آن ها بوده است. تفاوت  اصلی این دو در این بود که مشروطیت به معنای حکومت محدود در چارچوب قانون، در زمینه ای کاملاً متفاوت شکل گرفت و بر سنت و پیشینه ای از مشروطه خواهی مدرن استوار بود که پیدایش و  شکل گیری آن در ایران ۸۰ سال پیش از پیروزی مشروطیت آغاز شد. مشروطه ایرانی ریشه در این سنت داشت. 📍در این بستر خوانشی مشروطه خواهانه از دین بر اسلامی کردن مشروطه برتری یافت. در نتیجه اهداف مربوط به نوسازی ساختار قدرت به عنوان بخشی از پروژه مشروطه محقق شد. مقدمات حکومت قانون تا حد زیادی فراهم شد و به تعبیر شادروان استاد طباطبایی ایده تبدیل شریعت به قانون و جایگزینی حقوق به جای فقه در عرصه عمومی جا افتاد. بدین سان لایه ای جدید بر سنت افزوده شد که هر چند نص یا متنی نداشت، ولی در پرتو عقل عقلایی توانست در قالب قانون اساسی و لوایح ۱۴ گانه نصی برای آن فراهم کند. بدین سان نظریه مشروطه متاخر از آن و بر اساس این نص تدوین یافت. 📍اما در انقلاب اسلامی، جمهوریت در شرایطی مطرح شد که سنت جمهوری خواهی در ایران  شکل نگرفته بود و بیشتر از الگوهای چپ و کمونیستی مایه می گرفت. از این رو با سنت جمهوری خواهی مدرن که بر مشروطیت استوار بود، جز در ظاهر نسبتی نداشت و به عنوان بدیل مشروطیت و در عرض آن طرح شد. در حالی که رابطه این دو طولی است و در نبودِ مشروطیت و ناکامی آن نمی توان به جمهوریت چشم  دوخت. 📍جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی  و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد. بنابراین می توان گفت جمهوریت در گفتمان اسلام سیاسی به شکل نارس و ابتر طرح و تاسیس شد و یکی از عوامل مهم ناکامی آن همین بود. از این نظر مشروطیت بر جمهوریت تقدم دارد و جمهوری خواهی در غیاب مشروطه خواهی راه به جایی نخواهد برد. استدلال بر این ادعا به درنگ و تاملی در سنت جمهوری خواهی نیاز دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. @majmaqomh
🔰سلام بر دولت نامقدس ✍ 🔸دولتی که «دولت امام زمان» نیست، «زمینه‌ساز ظهور» نیست، «با عنایت امام هشتم» رأی نیاورده. یک دولت عرفی است که در رقابتی نابرابر و دشوار، با رأی شکننده‌ی بخشی از مردم و عدم حضور و قهر نیمی از مردم بر سر کار آمده و باید با کارنامه‌ و میزان کارآمدی‌ ارزیابی‌اش کرد و بدون لکنت نقدش کرد و منافع جامعه را از او مطالبه کرد؛ بدون آن‌که متهم به تقدس‌شکنی شویم.   🔸و درود بر رییس‌جمهوری که گرچه شخصاً متدین است و اصول و زبان دیندارانه دارد، اما دین را نردبانی برای رسیدن به قدرت نساخت و در تبلیغات انتخاباتی از شعارها و مناسک دینی استفاده‌ی ابزاری نکرد و رقابت بر سر منصبی دنیایی را رنگ تقدس نزد و لشکر مبلغان مذهبی و دینی برای رأی‌آوردنش بسیج نشدند و چوب حراج به معتقدات دینی مردم نزدند. 🔸از امروز فصل تازه‌ای در حیات جامعه‌ی ایرانی رقم می‌خورد که امیدوارم برای همه‌ی مردم ایران، هم آن‌ها که به رییس‌جمهور منتخب رأی دادند، هم آن‌ها که به رقیب او رأی دادند، و هم آن 50 درصد که پای صندوق نیامدند، فصل مبارک و امیدبخشی باشد. 🔸امیدوارم دکتر پزشکیان، با استفاده از مشاوران و همکاران کاردان و مسئولیت‌پذیر و میهن‌دوست و بهره‌مندی از مشورت و نقد همه‌ی صاحبنظران و دلسوزان کشور، فراتر از مناسبات باندی و جناحی، بتواند مسیر توسعه‌ی پایدار کشور را دنبال کند؛ دو آموزه‌ی انصاف و عدالت را فراموش نکند؛ 🔸 فضیلت‌های صداقت،‌ مردم‌داری و پاکدستی‌‌اش را همچنان حفظ کند؛ مراقب نفوذ سهم‌خواهان و فرصت‌طلبان و مفسدان در حلقه‌ی پیرامونی و دولت خود باشد؛ به تکثر جامعه‌ی ایرانی در همه‌ی اشکالش (فرهنگی، سیاسی، قومیتی، مذهبی، سبک زندگی و...) احترام بگذارد و تفاوت‌ها را نه تهدید که فرصت به‌شمار آورد؛ در احقاق حقوق زنان و عدالت جنسیتی بکوشد؛ در توزیع فرصت‌های شغلی، شایستگی و رقابت علمی و تجربی را جایگزین وفاداری و سرسپردگی به سیستم کند؛ 🔸برابر تمامیت‌خواهی‌ها و فشارها برای محدودکردن آزادی‌ها و تضییع حقوق شهروندان ایستادگی کند؛ از سنگینی فشار معیشتی و اقتصادی بر دوش مردم بکاهد؛ طبقات فرودست و حاشیه‌نشین‌های قدرت را فراموش نکند و چنان‌که خود بارها گفته است «صدای بی‌صدایان» باشد؛ رفتار و گفتاری نداشته باشد که تشدید‌کننده‌ی گسل‌ها و شکاف‌های جامعه است و به فضای دوقطبی و رادیکال دامن می‌زند؛ با حذف مداخلات گسترده‌ و نابه‌جای نهاد دولت، بستر رشد و تقویت جامعه‌ی مدنی را فراهم کند؛ و نهایتاً بتواند کارنامه‌ای موفق و نامی خوش از خود در تاریخ ایران به‌جا گذارد. @majmaqomh
🔰اخلاق پیروزی، اخلاق شکست: گذر از سیاست پوپولیستی به‌سوی سیاست برای زندگی ✍ بیا که نوبت صلح است و دوستی و عنایت به شرط آن که نگوییم از آن چه رفت حکایت 🔸انتخابات تیرگان ۱۴۰۳ بسی بیش از دیگر دوره‌های انتخاباتی، عرصه‌ی رقابت میان دوگونه پوپولیسم پیچیده بود: پوپولیسم مردم‌گرا و پوپولیسم مردم‌فریب. سیاست پس از انقلاب به‌ویژه در عرصه‌ی انتخابات همیشه مایه‌ای و پایه‌ای پوپولیستی داشته است. اما از  نهمین دوره‌ی ریاست‌جمهوری به‌‌این‌سو، انتخابات در ایران وارد فاز پوپولیسم پیچیده شد، پوپولیسمی بدخیم که چرخ سیاست را به سنگلاخ پسااخلاق و پساحقیقت گرفتار کرد و آثار آن هنوز برجا ست، آثاری زشت که مانند ویرانی‌های جنگ یا تحریم‌های اقتصادی به‌آسانی و به‌ارزانی زدوده نخواهد شد. به همت خودحق‌پنداران، سال‌ها ست فضای زهر‌آلود پساحقیقت و پسااخلاق پیش‌فرض رقابت‌های انتخاباتی شده است. وضعیت پسااخلاق فضایی است که معیار حسن و قبح اخلاقی در آن پریشان و بلکه پنهان می‌شود. وضعیت پساحقیقت فضایی است که معیار صدق و کذب در آن آشفته و بلکه مفقود می‌گردد. 🔸بازنده و برنده، ناگزیر، زود یا دیر، خواهند فهمید در بازی پوپولیسم پیچیده و فراگیر، هیچ‌کس در مقیاس ملی و بینانسلی و میان‌مدت و بلندمدت برنده نیست. این بازی برای همه خودویران‌گر است. اهالی کوی تنگ و ملالت‌زده‌ و ملامت‌برده‌ی علوم انسانی و علوم اجتماعی، باید بکوشیم گام آینده‌ی سیاست در ایران از دام‌چاله‌ی پوپولیسم پیچیده و فراگیر فرابگذرد. 🔸چنان که امروز در پیام رئیس‌جمهور به تضمن و التزام آمده بود،* برندگان هر انتخاباتی شایسته است باد مستی پیروزی را از سر بنهند، و دل از خیال خلود در این «فیروزه ایوان» ساده کنند و حدّ و قدْرِ قدرت را بشناسند «که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی.» خُرده ‌توانی و مایه‌ای از علوم انسانی و خِرَد اجتماعی و تجربه‌ی سیاسی اگر نزد نیروهای میانه‌رو و دوراندیش هست، شایسته است حالا صَرف پراکندن دانش سیاسی میان عموم مردم (و نخبگان؟) شود. @majmaqomh
🟢عاشورا و چگونگی ما ✍ 🔖سال‌هاست که با آمدن ماه محرم، چندین پرسش هم به سراغ من می‌آید. از خود می‌پرسم: چرا عاشورا و هزار سال عزاداری برای امام حسین(ع) و لعن یزید و ابن زیاد، نتوانسته است تأثیری بر سرنوشت جمعی ما بگذارد؟ چرا عاشوراییان نتوانستند جامعۀ شیعی را رشک جهانیان کنند؟ دربارۀ عاشورا هر چندوچونی روا باشد، در این تردیدی نیست که شهدای کربلا، به قول مولانا در داستان عزاداران اهل حلب، انسان‌هایی «پاک‌باخته»، «دلیر»، «سبک‌بار»، «چشم‌سیر»، «متوکل» و «جان‌سپار» بودند؛ نه تن‌پرست و بردۀ دنیا و مضطرب. چرا مردمی که برای امام حسین می‌گریند، در پاک‌باختگی و سبک‌باری و فداکاری، تفاوتی مهم و معنادار با ملت‌های دیگر ندارند، اگر نگوییم از ایشان عقب‌ترند؟  🔖برای این گونه پرسش‌ها پاسخی اگر باشد، همان است که شاعر گفته است: چو تیره شود مرد را روزگار همه آن کند کِش نیاید به کار (کِش = که او را) جامعه‌ای که دچار مناسبات غلط و ساختارهای منحط است و اسیر آرمان‌های ویرانگر و فرهنگ نابارور، اگر دست به سوی زر برد، آن را خاکستر می‌کند. کاملی گر خاک گیرد زر شود ناقص ار زر بُرد خاکستر شود عاشورا و دین و مانند آن، این‌چنین را آن‌چنان نمی‌کند، «آن‌چنان را آن‌چنان‌تر می‌کند.» @majmaqomh
‍ 📚 اعتراض حسین اعتراض خداست درباره آخرین اثر منتشرشده داود فیرحی ✍ 🔖واقعه عاشورا آمیختگی منحصربه‌فردی با زیست جمعی ایرانیان پیدا کرده و از همین روی همچنان از نظر خیلی از محققان علوم دینی و سیاسی، عرضه روایتی صحیح از آن، واجد آثاری قابل ملاحظه در زندگانی مردمان این روزگار است؛ کمااینکه برخی تحلیل‌ها در چرایی وقوع انقلاب ۱۳۵۷، ارائه روایتی انقلابی از حرکت حسین‌بن‌علی را نزد گروهی از روشنفکران دینی که شاخص‌ترین‌شان علی شریعتی بود، عمده‌ترین عامل می‌دانند و معتقدند آرمان «تشیع علوی» شریعتی که در برابر «تشیع صفوی» ایستاد، تاثیری شگفت‌انگیز در بسیج مردم داشت. به هر روی رخداد و ابعاد مختلف واقعه عاشورا همواره مدنظر اندیشمندان مسلمان به‌خصوص نوگرایان دینی بوده است. در این زمینه البته گاهی میان آنان نیز اختلاف‌نظرهایی دیده می‌شود. 🔖شاید بسیاری از ما سخنرانی گلایه‌آمیز احمد قابل را به یاد داشته باشیم که متاثر از خوانش صالحی نجف‌آبادی، به طور غیرمستقیم، خوانش شریعتی از عاشورا و تعمد امام در شهادت با هدف رسواسازی بنی‌امیه را مورد تردید قرار می‌داد. اینک، انتشار کتابی از داود فیرحی توسط نشر نی ، استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تهران که او را نیز باید در زمره نواندیشان دینی دانست، نشان می‌دهد تأمل درباره عاشورا و دلالت‌های سیاسی آن همچنان در میان متفکران مسلمان جاری و ساری است و ازقضا می‌توان همچنان امیدوار به عرضه روایت‌هایی بدیع و خلاقانه از آن بود. 🔖 «عاشورا؛ فساد و اصلاح»، مجموعه‌ ۹ سخنرانی فیرحی بین سال‌های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۹ است که عناوین آن عبارتند از: «جامعه‌شناسی سیاسی حادثه عاشورا»، «عاشورا و اخلاق مقاومت»، «تحلیل مسئله عاشورا از چشم‌انداز بیعت و رأی»، «عاشورا و مسئله بیعت»، «عاشورا و بحران خلافت»، «عاشورای ۶۱ هجری و آستانه سرنوشت»، «عاشورا و مفهوم اصلاح؛ بازگشت به بنیانگذار» و «عاشورا و سنت خلافت». 🔖همانطور که از این عناوین برمی‌آید، فیرحی در این سخنرانی‌ها حول مفاهیم و دغدغه‌های سیاسی می‌گردد و می‌خواهد نشان بدهد که در بازه‌ای ۲۴ ساله (از سال ۴۱ هجری یا شروع حکومت معاویه تا ۶۴ هجری که معاویه دوم فرزند یزید از خلافت استعفا می‌دهد و قدرت از آل‌معاویه به بنی‌مروان منتقل می‌شود) چه بر سر جامعه مسلمین گذشته است، چه نیروهایی در کدامین جغرافیای سیاسی جهان اسلام اعم از مکه، مدینه، کوفه و شام دست به تثبیت قدرت زده‌اند و چه تفسیری از دولت، مشروعیت، سنت نبوی، بیعت، خلافت و حکمرانی داشته‌اند. توضیح تمام این مسائل که در کتاب آمده، در گنجایش این معرفی کوتاه نیست، اما برای نمونه و برای جلب‌توجه خوانندگان به اهمیت این سخنرانی‌های تنقیح‌شده می‌توان به دو متن نخست این کتاب اشاره‌ای کوتاه داشت. 🔖در سخنرانی «جامعه‌شناسی سیاسی حادثه عاشورا»، فیرحی به ما از روند تبدیل خلافت به پادشاهی در حکومت معاویه سخن می‌گوید. با این همه در تحلیل نیروهای سیاسی این دوره این نکته مهم را نیز متذکر می‌شود که در سپاه شام و در میان قبیله بنی‌امیه نیز اختلاف‌هایی جدی وجود داشته است که می‌توان آنها را در صف‌بندی سه گروه بنی‌معاویه، بنی‌مروان و بنی‌عاص احصاء کرد. 🔖در چنین شرایطی او به روابط کوفیان و قریش نیز می‌پردازد و ضمن بیان تحلیل‌هایی دقیق از تدابیری که معاویه برای حفظ قدرت در بنی‌معاویه انجام می‌دهد، ما را بدین نتیجه سوق می‌دهد که امام در ماتریس معادلات قدرت آن زمان، انتخابی دیگر نداشته است. به‌تعبیر فیرحی: «نیاز نیست که انسان معصوم باشد تا پیش‌بینی کند چه اتفاقی در شرف وقوع است». به بیانی دیگر امام می‌داند که «این کاروان حرکت می‌کند و مرگ هم سایه به سایه در پی آن می‌آید»، اما «گاهی جنبش‌های اجتماعی در سرنوشتی قرار می‌گیرند که رهبران چاره‌ای جز طی طریق ندارند و اگر از آن منصرف شوند، کل سرمایه اجتماعی آن جنبش را به هدر می‌دهند.» 🔖طبق این تفسیر که در متن دوم «عاشورا و اخلاق مقاومت» نگاهی اخلاقی‌-سیاسی نیز بدان می‌شود، امام در برابر دولتی نامشروع نه‌فقط باید از حق مقاومت خود استفاده کند، بلکه چاره‌ای نیز از آن ندارد. فیرحی می‌گوید که میان «ظلم» (تعرض حاکم به حقوق شهروند) و «ضیم» (ظلمی که علاوه بر تعرض، شهروند را تحقیر نیز بکند)، تفاوتی وجود دارد و آنچه حسین‌بن‌علی در برابر خود می‌بیند، فقط ظلم نیست، ضیم است. 🔖از نظر فیرحی در چنین شرایطی در جوامع انسانی، «اباه‌الضیم» یا همان کسانی که تحقیر را نمی‌پذیرند، چونان چشم خدا و نگاهبان مردم، فریاد اعتراض سر می‌دهند. در چنین مسیری، آزادگی فرمان خداوند است و این انسان‌های غیرتمند اجازه نمی‌دهند که ظلم به عادت تبدیل شود. با چنین تفسیری است که فیرحی می‌گوید: «اعتراض امام حسین (ع)، اعتراض خداست.» @majmaqomh
⚡️جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی  و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد 🔰جمهوریت ناکام(۱) ✍ 📍«خوب، دکتر، ما چه داریم - جمهوری یا سلطنت؟» او پاسخ داد: «یک جمهوری، اگر می توانید آن را حفظ کنید.» این سخن بنجامین فرانکلین، از پدران بنیان گذار جمهوری در ایالات متحده آمریکا، بر اهمیت بیشتر حفظ جمهوری نسبت به تاسیس آن تاکید دارد. اما پرسش مهم تر این است که چگونه می توان از جمهوریت پاسداری کرد و رمز ناکامی آن چیست؟ 📍در پاسخ به اختصار می توان ادعا کرد بهره مندی از سنت جمهوری خواهی که مشروطیت را مقدمه جمهوریت می داند و برپایه برداشتی از آزادی استوار است که رهایی از قدرت خودسرانه در کانون آن قرار دارد، نقشی با اهمیت در حفظ و تداوم جمهوریت دارد. جمهوری اسلامی بر چنین سنتی و برداشتی استوار نبود، از این رو جمهوریت در آن ناکام ماند.      📍ایرانیان در دو سده اخیر دو انقلاب را تجربه کرده اند که ناکامی هر چند با تفاوت هایی، سرنوشت مشترک آن ها بوده است. تفاوت  اصلی این دو در این بود که مشروطیت به معنای حکومت محدود در چارچوب قانون، در زمینه ای کاملاً متفاوت شکل گرفت و بر سنت و پیشینه ای از مشروطه خواهی مدرن استوار بود که پیدایش و  شکل گیری آن در ایران ۸۰ سال پیش از پیروزی مشروطیت آغاز شد. مشروطه ایرانی ریشه در این سنت داشت. 📍در این بستر خوانشی مشروطه خواهانه از دین بر اسلامی کردن مشروطه برتری یافت. در نتیجه اهداف مربوط به نوسازی ساختار قدرت به عنوان بخشی از پروژه مشروطه محقق شد. مقدمات حکومت قانون تا حد زیادی فراهم شد و به تعبیر شادروان استاد طباطبایی ایده تبدیل شریعت به قانون و جایگزینی حقوق به جای فقه در عرصه عمومی جا افتاد. بدین سان لایه ای جدید بر سنت افزوده شد که هر چند نص یا متنی نداشت، ولی در پرتو عقل عقلایی توانست در قالب قانون اساسی و لوایح ۱۴ گانه نصی برای آن فراهم کند. بدین سان نظریه مشروطه متاخر از آن و بر اساس این نص تدوین یافت. 📍اما در انقلاب اسلامی، جمهوریت در شرایطی مطرح شد که سنت جمهوری خواهی در ایران  شکل نگرفته بود و بیشتر از الگوهای چپ و کمونیستی مایه می گرفت. از این رو با سنت جمهوری خواهی مدرن که بر مشروطیت استوار بود، جز در ظاهر نسبتی نداشت و به عنوان بدیل مشروطیت و در عرض آن طرح شد. در حالی که رابطه این دو طولی است و در نبودِ مشروطیت و ناکامی آن نمی توان به جمهوریت چشم  دوخت. 📍جمهوری ایرانی فاقد سنت و بی ریشه بود؛ نه تنها نصی نداشت، بلکه با کژتابی  و فهم نادرست آن فرصتی برای نظریه پردازی برای آن نیز فراهم نشد. بنابراین می توان گفت جمهوریت در گفتمان اسلام سیاسی به شکل نارس و ابتر طرح و تاسیس شد و یکی از عوامل مهم ناکامی آن همین بود. از این نظر مشروطیت بر جمهوریت تقدم دارد و جمهوری خواهی در غیاب مشروطه خواهی راه به جایی نخواهد برد. استدلال بر این ادعا به درنگ و تاملی در سنت جمهوری خواهی نیاز دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. @majmaqomh
⚡️گفتمان عزاداران نسبت به گفتمان نهاد دین ،گفتمان متساهل‌تری است. ⚡️ در گفتمان عزادارن رستگاری دست‌یافتنی‌تر و کم‌هزینه‌تر است. 🟢 گفتمان عزاداران و نهاد دین ✍ 📍 از سال  ۳۵۲ هجری که حکومت آل بویه عزاداری شیعیان به یاد مصیبت‌های کربلا را قانونی اعلام کرد تا کنون، عزاداری بخشِ پررنگی از هویّت شیعیان بوده است. اگر چه سوگواری در این قرن‌ها فراز و فرودهایی داشته است، ولی شیعیان هیچ وقت این بخش از هویّت خود را فراموش نکرده‌اند. در تمام این مدّت، عزاداری ذیل گفتمان دین گنجانده می‌شده و عزاداران مشارکت در سوگواری را مشارکت در یک امر مذهبی به شمار می‌آوردند. 🔸 سوگواران با برپایی عزاداری جهان قدسی را بیش‌تر تجربه می‌کنند و خود را به امر مقدس نزدیک‌تر می‌کنند. در گفتمانِ عزاداران «دستگاه امام حسین علیه‌السلام» خیمه‌ی مقدسی است که هم به دردهای‌شان التیام می‌بخشد و هم زمینه‌ی بخشایش، توبه، رضایت‌مندی الهی، و رستگاری محتوم آن‌جهانی آنان را فراهم می‌آورد. در گفتمان عزادارن همه سهیم هستند. از آدم تا خاتم برای امام حسین علیه السلام سوگواری کرده‌اند و تا امام زمان عج که در سوگ جد خود گریسته و به هنگام ظهور منتقم خون آن جناب خواهد بود. این گفتمان چنان مقدس است که خود را از هر پرسش کلامی، فلسفی، تاریخی، و حتی فقهی کناره می‌کشد. کم‌تر فقیهی به دستگاه امام حسین وارد می‌شود، کم‌تر متکلّمی به خود اجازه می‌دهد از اشعار غلو‌آمیز مدّاحان خُرده بگیرد، و کم‌تر موّرخِ دینی حاضر است گزارش‌های غیرمعتبر راویان و منبری‌ها را به چالش بکشد. 📍 گفتمان عزاداران در روزگار ما بویژه، گفتمان متساهلی است. دست کم از گفتمان نهاد دین (فقه) متساهل‌تر است. گفتمان دین تکلیف‌گراست. باید و نباید دارد. برای رسیدن به رستگاری تمرین، ممارست، مراقبت، و یک عمر جان کندن توصیّه می‌کند. تازه اگر بعد از این همه تلاش و پرهیزگاری، عبادت آدمی «عبادت مقبوله» باشد. در منطق نهاد دین، رسیدن به رستگاری، راه دور و درازی است و مجاهدت لازم دارد؛ در حالی‌که در گفتمان عزادارن رستگاری دست‌یافتنی‌تر و کم‌هزینه‌تر است. اگر کسی «یک بیت شعر برای امام حسین بسراید، گریه کند، کسی را بگریاند، و یا خود را به گریه بزند بهشت بر او واجب است.» در این گفتمان « باب الحسین علیه السلام گشاده‌تر و کشتی حسین علیه السلام پرشتاب‌تر است.» عزاداران باور دارند که « هر چشمی روز قیامت گریان است مگر چشمی که بر حسین گریه کرده است.» و یا به قول آیت‌الله بهجت «خدا اشک عزاداران را چون مروارید می‌خرد.»  🔸در این گفتمان همه می‌توانند باشند، هر کس با هر کیش و مذهبی می‌تواند به امید رستگاری سهل‌الوصول خود در این گفتمان شرکت کند. مفهوم محوری عزاداری «عشق است و جنون» این دو مفهوم بیش‌تر به رابطه‌ی سوگواران با امام حسین ناظر است و نه پیامی که از عاشورا می‌توان گرفت. البته نهاد دین همواره کوشیده است که عزاداری را با فقه، با شریعت و احکام اخلاقی خود گره بزند و به عزاداران یادآور شود که امام حسین برای اقامه‌ی نماز شهید شد، ولی گفتمان عزاداران هم‌چنان همان رستگاری قریب‌الوصول را دنبال می‌کند. 📍فاصله میان گفتمان نهاد دین و گفتمان سوگواران روز به روز عمیق‌تر می‌شود. از روزگار حکومت مغول که عزاداری‌ها از مساجد به حسینه و خانقاه رفت تا کنون فاصله‌ی میان نهاد دین و گفتمان عزاداران پر نشده است. فقه در باره‌ی عزاداری ادبیات لاغری دارد. فقیهان در مواجهه‌ی با عزاداری دست به عصا فتوا می‌دهند. هر از چندی که یک فقیه و یا مرجع تقلید با ادبیاتی همراه با احتیاط و تکریم، هیئت‌ها را نصیحت می‌کند، مدّاح‌ها کام‌شان تلخ می‌شود و می‌خواهند کسی در «دستگاه امام حسین علیه‌السلام» دخالت نکند. 🔸 اگر گفتمان دین دیر بجنبد، گفتمان عزاداران فاصله را تبدیل به ستیزه خواهد کرد. آن‌چه در گفتمان عزاداری می‌گذرد مثل هر عمل دیگری، مشمول یک حکم فقهی است و باورداشت‌های عزاداران مثل هر باورداشت دیگری موضوع علم کلام نهاد دین نمی‌تواند این فاصله را بپذیرد و گفتمان موجود عزاداران نمی‌خواهد این فاصله برداشته شود. @majmaqomh
🟣انتظارات برای یک زندگی معمولی  ✍ 🔹 در کشورهای توسعه یافته دارای نظام حزبی، معمولا تعدادی از اعضای کابینه کاندیدای حزبی از قبل معرفی می شوند. در امریکا به طور مشخص معاون اول به اطلاع عموم رسیده می شود. اما در ایران به دلیل فقدان نظام حزبی قوی، چنین وضعیتی رخ نمی دهد. در ایران، معمولا گروهی مورد اعتماد و آشنا با کاندیداها آنان را در ایام انتخابات از نزدیک همراهی می کنند. آنان حلقه مورد اعتماد وی هستند. البته ممکن است که کاندیدای مورد نظر و یا افراد همراه، همکارانی را از پیش در ذهن خویش داشته باشند. پس از موفقیت در انتخابات، حلقه مورد اعتماد به فکر تشکیل کمیته هایی برای ارائه شاخص های انتخاب وزراء و معاونان ریاست جمهور و دیگر اعضای همکار داشته و تعدادی را نیز معرفی می کنند. 🔹 تجارب گذشته دوره های ریاست جمهوری نشان می دهد که به دلیل فقدان سازوکار حزبی و نفوذ حلقه های نزدیک به رئیس جمهور، همزمان با سازوکار یادشده، افرادی خارج از چارچوب معرفی می شوند که صلاحیت لازم را ندارند. در این میان افراد همراه که هزینه مالی و یا حیثیتی کرده اند، انتظاراتی دارند و سهمیه هایی برای خود و یا نزدیکانشان در نظر می گیرند و سعی در جا انداختن آنها می کنند. گروهی نیز در این بازار مکاره بدون هیچ هزینه ای و با برخی سفارشها، اسب خود را برای گرفتن یک پست زین می کنند. آنان با بهره گیری از فضای رسانه ای خود را همراه نشان می دهند در حالیکه ورود آنان پس از اطمینان نسبی از موفقیت کاندیدای مورد نظر بوده است. 🔹 برای هر کدام از این موارد می توان با اتکاء به تجارب گذشته مثال زد که البته این امر اقتضای ساختاری است که تمایل به داشتن احزاب قوی و مستقل ندارد. 🔹 انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، در شرایط خاصی برگزار شد. دولت دوم روحانی به دلیل فشارهای شبکه های داخلی و خارجی و ضعف های درونی خود با وجود شعارهای پر طمطراق، در ذهنیت عمومی موفق نبوده و ناامیدی شهروندان را نتیجه داد. انتخابات مدیریت شده سال 1400، ناامیدی ها را بیشتر کرد و در نتیجه نرخ مشارکت از 73 درصد سال 1396 به 48 درصد کاهش یافت. خالص سازان به دلیل  عدم اعتقاد به جایگاه مردم همین روش را در انتخابات مجلس سال 1402 ادامه دادند و نرخ مشارکت به 40 درصد کاهش یافت. نرخ مشارکت در تهران به حدود 8 درصد رسید و البته وزیر کشور بی اعتناء به این سقوط اعتبار، آن را یک حماسه نامید. 🔹 نتیجه عملکرد دولت سیزدهم با همه تبلیغات گسترده، کارنامه سازی ها و قدسی سازی ها با اتکاء به داده های متقن آماری بدتر از گذشته است. نرخ تورم، نرخ ارز، وضعیت بورس، نرخ اشتغال زایی، گستره فساد، ناشایسته سالاری، گستره نارضایتی ها و پوچ بودن همه وعده های انتخاباتی نشان داد که خالص سازی خسارت آمیز بوده است. 🔹 در این شرایط، هر چند مردم سرخورده، در ابتدا تمایلی به حضور در انتخابات 1403 نداشتند؛ اما باز برای ایران و جلوگیری از تداوم این روند خسارت بار، به میدان آمدند و در دور دوم انتخابات، نرخ مشارکت به 50 درصد رسید و روند کاهشی آن متوقف شد و این امر مسئولیت رئیس جمهور را بیش از گذشته، سنگین می کند. 🔹 حال ما با مردمی مواجهیم که علیرغم همه ناراحتی ها به سر صندوق آمدند تا تغییر روند را شاهد باشند. آنان در برابر نگاه ایدئولوژیکی که عمق راهبردی خود و موفقیت را در خارج از مرزها دنبال می کند، خواهان یک زندگی معمولی هستند. شغلی برای کار و کسب درآمد، فرصتی برای آرامش و شادی در کنار خانواده،  امکانی برای انتخاب سبک زندگی و در آخر انتظار عمل به وعده های انتخاباتی رئیس جمهور منتخب که قول داد اگر سرش برود، از وعده هایش نخواهد گذشت. اما از سوی دیگر ترس از سیاست زدگی ها، سهم خواهی ها، سفارشهای این و آن وجود دارد. چیزی که از همان ابتدای معرفی کابینه، موجب یأس و یا امید خواهد شد. 🔹 به جناب دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب در راستای وعده های داده شده و انتظارات شکل گرفته، پیشنهاد می شود که در انتخاب وزیران به چند نکته توجه شود. ✔️اول: چارچوب های فرابخشی را بر اساس خواسته های انتخاباتی مردمی که به شما رأی دادند و وعده های انتخاباتی خود، قرار دهید.  ✔️دوم: برای رسیدن به یک زندگی معمولی، بهبود رشد اقتصادی بدون نفت و با کیفیت هدفگذاری شده، لوازم آن تبیین و دنبال شود. ✔️سوم: سلامتی وزیران پیشنهادی محرز باشد. هر کس ذره ای شائبه در زندگی اخلاقی و مالی وی وجود دارد، کنار گذارده شود. ✔️چهارم: افرادی که در دولتهای قبلی وزیر بوده اند، حد المقدور انتخاب نشوند. ✔️پنجم: نگاه جناحی در انتخاب همکاران کنار گذاشته شود. افراد کاردان مجرب و سالم که متعهد به چارچوب های تعیین شده دولت هستند، در سبد انتخاب قرار گیرند.    @majmaqomh
⚫️مراسم عزارداری شبهای "هشتم ، نهم و دهم محرم " مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم 🟩دینداری مخلصان، دینداری کاسبان 🔸سخنران: استاد 📍زمان: یکشنبه ۲۴ تیرماه ساعت ۲۱ 🟩پیامدهای شبیه سازی های تاریخی 🔸سخنران: استاد 📍زمان: دوشنبه، ۲۵ تیرماه ساعت ۲۱ 🟩مفاهیم اخلاقی در نهضت عاشورا 🔸سخنران: استاد 📍زمان: سه شنبه ، ۲۶ تیر ماه ساعت ۲۱ ◼️مکان :  قم_ صفائیه_کوچه ۳۹_پلاک ۳۹ "مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم" @majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره  اسلام رحمانی- عقلانی 🎤دکتر 📍جلسه پنجاهم: حسین(ع) فقط انسانی مانند ما و در نتیجه الگو و اسوه ماست ⏱زمان : شنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۳ 🏛مکان: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم @majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین هاشمیان(ره) "بسمه تعالی" "وهو الباقی بعد فناء کل شئ" رحلت تاثربرانگیز برادر دردمند و دانشمند، حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ حسین هاشمیان از بنیانگذاران اولیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم را به خانواده معزز هاشمیان و فرزندان بزرگوارش تسلیت می‌گوییم. مرحوم آقای هاشمیان شخصیتی وارسته، روشن‌ضمیر و آزادمنش بود که همیشه دغدغه خدمت به مردم داشت. او در سال‌های حضور در مجلس به‌عنوان نماینده مردم رفسنجان، با حفظ استقلال فکری، خدمات شایانی برای مردم به‌ویژه در حوزه آب‌رسانی داشت و برای خود هیچ نیندوخت. خدایش او‌ را در این ماه عزا و ماتم سید و‌ سالار شهیدان حسین بن علی(ع) بیامرزد و با اولیای الهی محشور کند و به بازماندگانش صبر و‌ سلامتی عنایت فرماید. «وَإِنَّ لَهُ عِندَنا لَزُلفى وَحُسنَ مَآبٍ» مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ۱۴۰۳/۴/۲۶ @majmaqomh
🔸گفتارهایی درباره  اسلام رحمانی- عقلانی 🎤دکتر 📍جلسه پنجاه و یکم: سخنی در باب مفهوم و مصداق حکومت ولایی ⏱زمان : شنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۳ 🏛مکان: قم، صفائیه کوچه ۳۹، پلاک ۳۹، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم @majmaqomh
🟣 ♻️مجازات‌های اسلامی و حقوق بشر [کلیاتی درباره مجازات و حقوق بشر (۱)] 📍از سلسله جلسات دینداری قرآنی-برهانی و مخالفان آن 🎙 با ارائه دکتر (جلسه ۶۶) ⏱زمان: یک‌شنبه‌، ۳۱ تیر، ساعت ۱۸ 🏛مکان: قم، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم @majmaqomh
☘️ شاهی که وارث ایران ویران شد آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇 https://t.me/Nasim_Tarikh آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh ✍️ شاه عباس در سال 949 ش در هرات بدنیا آمد از دو سالگی از سوی پدربزرگش شاه تهماسب والی هرات و به نیابت اوبه سلطنت رسید. در عصر صفویه شاهزادگان از کودکی به حکومت یکی از شهرها می رسیدند و زیر نظر والیان قزلباش حکومت می کردند. با ائتلاف دو طایفه شاملو و استاجلو برای اولین بار شاهزاده عباس میرزا در ده سالگی در هرات غیر رسمی به سلطنت رسید و سکه به نام او زده شد. پس از مدتی ائتلاف آنها به دشمنی تبدیل شد و استاجلوها شاهزاده را ربودند و به مشهد بردند. مرشد قلیخان استاجلو، به همراه شاهزاده و دو هزار نیرو، قزوین را تصرف کردند. شاه محمد تسلیم شد و در سال 966 ش از اصفهان به قزوین آمد و رسماً از سلطنت کناره گرفت و حکومت را به پسرش عباس میرزا واگذاشت. شاه عباس در هفده سالگی رسماً به سلطنت رسید. دوره سلطنت شاه محمد از دوران سیاه حکومت صفویه بود که برای شاه عباس به ارث رسید. در این دوره کشور آماج طغیان، کشتار و نزاع بی پایان بین سرداران قزلباش و ناامنی فراگیر و باز ایستادن چرخ اقتصاد و تولید گردید. شاه عباس وارث این ویرانه ها شده بود. 🟣 واگرایی اجتماعی ضعف شاه محمد و دربار، موجب زیاده خواهی های سرداران قزلباش، ایلات و طوایف گردید. رویارویی نیروهای اجتماعی از ترک و ترکمن و تاجیک، وحدت ملی را از میان برده بود. هر منطقه در سیطرهء ایلی از ایلات قزلباش قرار داشت که به صورت مستقل عمل و با منازعه و درگیری با دیگر ایالتها، سعی در حذف و از میان برداشتن دیگر رقیبان داشتند. جامعه گرفتار هرج و مرج و ناامنی و کشتار شده بود. نزاع دائمی بین سرداران و تاجیک های دیوان سالار، که حافظ قوام دولت بودند موجب تزلزل حکومت و دولت مرکزی شده بود این منازعات، جامعه ایران را به واگرایی و تجزیه سوق داده بود. در این دوره خراسان در سیطرهء شاملوها و استاجلو ، در سلطنت غیر رسمی عباس میرزا قرار داشت. قزوین و دربار در سیطره تکلوها و ترکمنان بود.اصفهان و فارس در دست ذوالقدرها، گرگان و مازندران در دست قاجارها و کهکیلویه در دست افشارها بود، راملوها در بغداد سیطره داشتند و...اقتدار شاه و درباره بگونه ای نبود که ایلات را تحت مدیریت خود داشته باشند، بلکه شاه و دربار در سیطرهء سرداران ترکمنان و تکلوها قرار داشت که خود آنها یک ضلع نزاع ها بودند. 🔵 تجزیه سرزمینی ناتوانی شاه محمد در مدیریت کشور موجب شده بود که قدرتهای منطقه¬ای و همسایگان، دولت ضعیف حاکم بر ایران را به رسمیت نشناسند و با تجاوز، شهرهای مرزی را اشغال کردند. زمانی که شاه عباس به سلطنت رسید، خراسان عرصه تاخت و تاز ازبکها قرار داشت، و غرب کشور و تبریز نیز به اشغال عثمانی ها درآمده، سیستان نیز آماج غارت دائمی ازبکان بود. قندهار را شاهزادگان تیموری تصرف کرده بودند.، گرجستان و قره باغ در اشغال شورشیان قرار داشت.. فقط عراق عجم، در اختیار شاه عباس بود. 🟢 دو راهی پس از به سلطنت رسیدن شاه عباس، مرشد قلی خان استاجلو، به وکالت ونیابت دربار رسید. شاه در شرایط خاص قرار داشت، تیم مرشد قلیخان استاجلو، سعی داشتند، شاه را مدیریت کنند و به نام او قدرت را بدست بگیرند. شاه در سر دو راهی قرار داشت یا باید تسلیم سیاست نظامیان شود که سرنوشت محتوم پدر و برادرش در انتظار او بود یا اقتدار نشان می داد و در مقابل تمامیت خواهی های قزلباش ایستادگی می کرد و موجب تضعیف ارتش و دولت خود می شد. او به دنبال سیاست و راه میانه بود که دوران گذار را طی نماید و به این می اندیشید که هم استقلالش را حفظ و هم از توان نظامی قزلباش در جهت بیرون راندن متجاوزین بهره گیرد. 🟣 تجربه های تلخ شاه عباس از کودکی شاهد برخوردهای خشن و زیاده خواهانهء سرداران قزلباش بوده است. شاه هفده ساله، خاطرات و تجربیات تلخی از رفتار آنها داشت. همهء این فجایع یا به دستور سرداران یا عاملیت آنها صورت گرفته بود. پس از فوت شاه تهماسب دوره قدرت یابی و خودسری های قزلباس آغاز شده بود. شاه عباس شاهد زیاده خواهی ها و ستمگری های آنها بود.او شاهد کشتار شاهزادگان بدست قزلباش، و به گروگان گرفته شدن خودش، کشتن مادرش، و قتل برادرش حمزه میرزا ولیعهد، و نیز کشتن وزیر اعظم پدرش، سلمان جابری، و قرار دادن او در مقابل پدر و برادرش، و نیز تبدیل شدن خود او به ابزاری برای زیاده خواهی های سرداران قزلباش بود. شاه جوان بدنبال اجرای طرحی بود که به خودسری های سرداران قزلباش پایان دهد، ولی در این شرایط سخت کشور، امکان اجرای آن نبود.