eitaa logo
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
845 دنبال‌کننده
167 عکس
1 ویدیو
17 فایل
فعالیت در حوزه نواندیشی دینی، اخبار مجمع و ...
مشاهده در ایتا
دانلود
🟣خدا انگاری انسان ؛ از الهیات به سیاست    (بحثی بمناسبت میلاد حضرت مسیح) 🎙 ✂️ 🏷در باره حضرت مسیح در قرآن دو موضوع با حساسیت مطرح شده : یکی ولادت اعجاب او ( سوره مریم آیه ۱۶ تا ۲۴ ) و دیگری خدا انگاری او از سوی نصاری : قالوا ان الله هو المسیح بن مریم ( سوره مائده آیه ۷۲) خدا انگاری انسان در معنی صحیح آن  ریشه در یک بنیان فکری دارد که گاه انسان به رتبه ای  از قرب میرسد که از خدا فاصله ای ندارد و جلوه ای از حق میگردد و مظهر تام و تمام حق تعالی میگردد . در فلسفه از "تشبه به  باری " به عنوان غایت یاد میشود . (الاسفار الاربعه ج ۱ ص ۲۴ ) البته این اعتقاد اگر به کثرت عددی حق تعالی بیانجامد و به وحدت شخصی او آسیب برساند با توحید  در تضاد خواهد بود .  🏷خدا انگاری و شرک خدولی آیا کسانی که الوهیت عیسی را مطرح و او را عبادت میکردند ، میتوانستند موحد باشند؟  در برابر این انحراف ، اولین وظیفه متوجه خود عیسی است که بصراحت الوهیت خود را نفی کرده و مردم را بعبودیت خداوند فرا خواند : اَ انت قلت للناس اتخذونی و امی الهین ...ما قلت لهم الا ما امرتنی به ان اعبدوا الله (سوره مائده آیه ۱۱۷) مسیحیان دچار غلو شدند چرا که به شانی بالاتر از رسالت برای عیسی اعتقاد پیدا کردند : لا تغلوا فی دینکم ...انما المسیح عیسی بن مریم رسول الله ( سوره نساء آیه ۱۷۱) 🏷خدا انگاری خط قرمز انبیاء مسیح مانند هر پیامبر دیگری حق نداشت که مردم را دعوت به خود کرده و خود محور حق قرار داده و به کرنش در برابر خود فرا خواند : ما کان لبشر  .... کونوا عبادا لی ، او و هر پیامبر باید مردم را "ربانی" تربیت کنند : کونوا ربانیین ( سوره آل عمران  آیه ۷۹  ) و به این معنی همه انبیاء با خدا انگاری انسان مطلقا مبارزه کرده اند ، موسی نمی گفت فرعون ربوبیت ندارد و لی من دارم ! ابراهیم هم نمی گفت نمرود ربوبیت ندارد ولی من دارم ! 🏷خدا انگاری فرعون برای فرعون ،  ادعای ربوبیت  یک مبنای اعتقادی نداشت ، او با (انا ربکم الاعلی )  سرنوشت مردم را در دست خود میدید و از مردم اطاعت چشم بسته میخواست . نه انکه آسمانها را در اختیار خود بداند . نمرود هم که میگفت : انا احیی و امیت  ( سوره بقره ۲۵۸) مقصودش زنده کردن مردگان گورستان نبود بلکه میگفت : نبض حیات انسانها در دست من است هر کس را که بخواهم شاهرگش را میزنم ! ربوبیت در نزد او همان قدرت مطلقه اش بود . 🏷خدا انگاری صنفی اندیشه حلول و خدا انگاری ، در آغاز جنبه شخصی داشت و مقامی برای شخص عیسی بود ، ولی سپس مقامی برای نهاد روحانیت مسیحی و کلیسا قرار داده شد و ادعا میشد که الوهیت در کلیسا حلول کرده است . بخشی از گفتگوی هانری کربن و علامه طباطبایی به این مساله اختصاص دارد . علامه در آنجا میگوید: کلیسا  حلول را بجای عیسی بخود تطبیق داد و خود را مصدر علی الاطلاق حکم و فرمانروای مفترض الاطاعه  و بی چون و چرا معرفی کرد .  علامه این فاجعه را "دیکتاتوری بتمام معنی" مینامد . ( رسالت تشیع در دنیای امروز ص ۵۷ و ۶۷) ایشان توضیح میدهد که در تاریخ مسلمانان نیز این اتفاق افتاده است . 🏷خدا انگاری واقعی پس نباید گمان برد که ربوبیت در ادعای خدا انگاران یک نام است  و امروز آن نام بگوش نمی رسد  . ربوبیت در فرهنگ جباران  یک نسبت در روابط حاکمان و شهروندان است و در برابر عبودیت قرار دارد و برای داوری در باره وجود نسبت ربوبیت در حاکمان ، باید علائم عبودیت را در مردم شناسایی کرد ، اگر این نشانه ها در جامعه وجود دارد فرمانروا ، خود را در جایگاه "رب اعلی" میداند  هر چند خود را را به زبان "عبد ادنی" معرفی کند . 🏷خدا انگاری و برده انگاری امیر المومنین در خطبه قاصعه واقعیت ربوبیت فراعنه نسبت به مردم را عریان ساخته و حال مردم را که به عبودیت گرفته شده اند را بازگو کرده  است :  زجر و شکنجه ، سختی زندگی ، ذلت و تحقیر شخصیت ، اضطرار و درماندگی  ، محرومیت از دفاع :  اتخذتهم الفراعنه عبیدا فساموهم سوء العداب و جرعوهم المرار ..لا یجدون حیله فی امتناع و لا سبیلا الی دفاع  ( خطبه ۲۳۴) 🏷فرا خدا انگاری  ولی انسانهای سلطه گر ،  به "خدا بودن" هم قانع نیستند ! آنها ادعاهایی دارند که خداوند هم بصراحت از خود نفی کرده است : خداوند بارها در قرآن با تعبیر امتناعی و سلبی  (لو شاء الله ) برخی از امور را از ساحت ربوبی دور دانسته است : لو شاء الله لجمعهم علی الهدی . لو شاء الله ما اشرکوا . لو شاء الله لجعلکم امه واحده  و ....... ولی این مدعیان که اراده خود را برتر از مشیت الهی میدانند میخواهند آنچه خداوند ممتنع قرار داده است را عملی کنند و همه  انسانها را بسعادت موهوم خود رسانده و گیتی را یک پارچه  هدایت کنند و همه تفاوتها را از میان بردارند ! 🌐https://eitaa.com/majmaqomh
⭕️ علی علیه السلام :    حاضر نیستم احدی را به زور وادار به کاری کنم! ✍ 🔻قرظه بن کعب یکی از فرمانداران امیرالمومنین بود. او قبلا نیز از صحابه رسول خدا و از جنگ احد به بعد آن حضرت را همراهی کرد. وی در جمل و صفین و نهروان نیز از سپاهیان ارشد حضرت علی بود. عده ای از  مردم منطقه فرمانروایی وی به نزد امیرالمومنین آمدند و گزارش کردند که در محل ما نهر آبی است که فرسوده و خراب شده است و اگر مردم محل کمک نمایند و آن را حفر نموده و لای روبی کنند، آن منطقه آباد شده و قهرا درآمد مردم هم افزایش یافته و در نتیجه مالیات بیشتری هم نصیب بیت المال می‌شود. آنان از حضرت تقاضا داشتند تا ایشان به فرماندار خود (قرظه بن کعب) دستور دهد که او مردم را به انجام این کار وادار و اجبار نماید. امام علیه السلام طی نامه ای در خواست مردم را به قرظه بن کعب منتقل نمود و نظر خویش را در ذیل آن چنین آورد: لست اری ان اجبر احدا علی عمل یکرهه، فادعهم الیک فان کان الامر فی النهر علی ما وصفوه ، فمن احب ان یعمل فمره بالعمل ، والنهر لمن عمله دون من کرهه ، و لان یعمروا و یقووا احب الی من ان یضعفوا . والسلام (انساب الاشراف ج /۲ . ص /۳۹۰ . الامام علی صوت العداله الانسانیه ج/۱ ص ۲۰۸) 🔻امام علیه السلام درخواست آن گروه برای وادار کردن مردم به آباد کردن نهر را نپذیرفت چرا که با سیاست کلی حضرت در حفظ حقوق و آزادیهای مردم، در تضاد بود. مبنای امام این بود که: من احدی را بر کاری که راضی نیست اجبار و اکراه نمی‌کنم:      و لست اری ان اجبر احدا علی عمل یکرهه . ولی حضرت به فرماندار خود نوشت: موضوع را با حضور مردم مورد بررسی قرار دهد و اگر چنان است که گفته اند، از مردم بخواهد که هر کس مایل است بصورت داوطلبانه اقدام کند والبته بهره برداری از نهر هم بکسانی که در احیای آن مشارکت می‌کنند اختصاص خواهد داشت. 🔻در پایان حضرت، سیاست خود را اینگونه بیان فرمود: اقدام مردم برای عمران و آبادی منطقه و تقویت بنیه مالیشان بهتر از آن است که اهتمام به عمران نداشته و در  ضعف و ناتوانی بمانند. صدر و ذیل کلام حضرت گویای آن است که هر چند اینگونه اقدامات عمرانی پسندیده و به صلاح است، ولی نباید جنبه اجباری پیدا کرده و بر مردم تحمیل شود. 🔻نفی اجبار بر "هیچ کس" در "هیچ کار" یک قاعده در  حکومت علوی است. و عدول از این قاعده در شرایط اضطراری، نیاز به دلیل محکم دارد و گرنه برای آباد کردن دنیا، خواست و رضایت مردم، محترم و معتبر است و نمیتوان مدل خاصی از زندگی را بر آنها تحمیل کرد، آن هم مدل و الگویی که هزینه های زیادی بر آنها تحمیل نموده و دائما فقر را گسترش می‌دهد، حتی اگر فرض شود که چنین مدلی در واقع به مصلحت ایشان بوده و در نهایت بنیه های اقتصادی آنان را تقویت نماید زیرا تشخیص مصلحت توسط حاکمان، جایگزین تحصیل رضایت از شهروندان نمی‌شود. 🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰حوزه نجف، حوزه استقلال و آزادی/۱   ✍️ 🔖بخش اول 🔻دهه اول ماه مبارک سپری گردید و بنده توفیق داشتم که در نجف اشرف اقامه داشته باشم. هرچند به قصد زیارت مشرف شدم ولی در برخی جلسات علمی برای ارائه مباحث حوزوی حضور یافتم و با برخی طلاب، فضلاء و اساتید حوزه نجف نیز دیدار و گفتگو نموده و از آگاهی‌های آنان استفاده کردم. اگر بخواهم درباره "نجف را چگونه دیدم؟" بنویسم، مطالب زیادی قابل نوشتن است ولی از میان همه آنها به ذکر دو نکته که برای ما طلاب قم جلوه بیشتر و اهمیت بالاتری دارد، بسنده می‌کنم: ◽️استقلال حوزه: حوزه نجف، حوزه ای کاملا مستقل و فقط زیر نظر مرجعیت است، نهادهای حکومتی هیچ گونه دخالتی در آن نداشته  و نمی‌توانند داشته باشند. نه فقط وزارت علوم یا و یا اداره اطلاعات و امنیت مداخله ندارد، بلکه وزارت کشور هم برای طلابی که از کشورهای دیگر وارد می‌شوند و قصد اقامه دارند تابع حوزه است و بالاتر آنکه مرجعیت نه تنها  اجازه نداده که دولت کمک مالی به حوزه داشته باشد، بلکه جلوی پرداخت از اداره اوقاف به طلاب را هم گرفته است. در عراق، اوقاف شیعی زیر نظر مرجعیت و از نظر مدیریت مستقل از دولت است، ولی آیت الله سیستانی اجازه نداده است که درآمدهای اوقاف به حوزه وارد شود. چند سال قبل رئیس اوقاف شیعی سید حسین شامی از علمای حوزه بود و تصمیم داشت که از اوقاف به حوزه و طلاب کمک کند ولی با مخالفت آیه الله سیستانی، این طرح منتفی گردید. این رویه هرچند مانع رشد کمی حوزه می‌شود ولی بر استحکام ارکان آن می‌افزاید. 🔻حوزه نجف در گستره نفوذ خود بر حفظ استقلال حوزه‌های دیگر نیز اصرار دارد و ورود هر گونه کمک مالی را راهی برای نفوذ در حوزه و اعمال دخالت می‌داند. لذا وقتی اوقاف شیعی در بحرین -- که زیر نظر عده ای از شیعیان شناخته شده قرار دارد -- تصمیم گرفت تا به کمک طلاب اقدام نموده و شهریه آنان را به حدود دو برابر افزایش دهد، آیت الله فیاض در پاسخ به طلاب، به صراحت آن را تحریم کردند. 🔻البته در حوزه نجف نیز غالبا طلاب در مضیقه اند و بخصوص از جهت مسکن وضع بحرانی است ولی سیاست مرجعیت، سیاست حفظ کیان حوزه به قیمت تحمل سختی هاست تا جایی که اگر طلبه ای در یکی از موسسات تحقیقاتی مانند عتبه حسینیه ولو بصورت پاره وقت مشغول بکار شود، آیت الله سیستانی شهریه او را قطع می‌کند! زعمای نجف در حالی بر این سیاست پافشاری می‌کنند و ناراحتی طلاب را متحمل می‌شوند که کاملا از وضع حوزه‌های علمیه در ایران و پیامدهای دخالت و نفوذ در حوزه آگاهی دارند و همان تجربه بر هوشیاری و بصیرتشان افزوده است. 🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔰حوزه نجف، حوزه استقلال و آزادی/۲ ✍️ 🔖بخش دوم ♦️حوزه آزادی حوزه نجف هر چند زیر نظر مرجعیت قرار دارد و در پذیرش طلاب و امتحانات آنان، با دقت عمل می‌کند ولی طلاب به لحاظ علمی و سیاسی از آزادی کامل برخوردار بوده و حتی در تنظیم برنامه درسی خود آزادند. 🔻تکثر و تنوع حوزه نجف، حوزه‌ای کاملا متکثر و با سلایق مختلف فکری و اجتماعی و سیاسی است: برخی طرفدار فلسفه و برخی ضد آن، برخی طرفدار تقریب و برخی ضد آن، برخی طرفدار اسلام سیاسی و برخی ضد آن و برخی و برخی ... والبته همه آنها نیز دارای تریبون بوده و از فضای مناسب برای تشکیل جلسات خویش و ارائه دیدگاه‌های خود برخوردارند و در این میان، مرجعیت عرصه را بر هیچ جریانی تنگ نمی‌کند و از موضع گیری علیه دیگران پرهیز دارد. 🔻آزادی رسانه و رساله آنجا داشتن رسانه آزاد است و هر کس و هر جریان که بخواهد می‌تواند صاحب رسانه باشد و صدای خود را از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای به گوش طرفدارنش برساند. علاوه بر آن، داشتن رساله هم آزاد است، کسی مانع مجتهدی که می‌خواهد رساله بدهد نمی‌شود و او را فاقد صلاحیت اعلام نمی‌کند و یا جلوی انتشار رساله‌اش را نمی‌گیرد. 🔻آزادی تدریس در نجف فضلا برای تدریس در سطوح مختلف آزادند هیچ استادی برای تدریس نیاز به تایید صلاحیت و کسب مجوز از هیچ مقامی ندارد، از هیچ استادی سلب صلاحیت نمی‌شود. در حوزه نجف دایره آمار و بررسی و یا دادگاه ویژه وجود ندارد و هیچ استاد یا شاگردی بخاطر اظهارنظر مخالف احضار نمی‌شود. طلبه‌ها بصورت مستقیم یا غیر مستقیم به حضور در درس‌های خاصی و یا عدم حضور درس‌های دیگری تشویق نمی‌شوند. 🔻آزادی مرجعیت بدلیل همین است که در حوزه نجف، یک جریان فکری و یا سیاسی نمی‌تواند برای آینده مرجعیت تصمیم بگیرد مثلا یک گزینه را جلو بیاندازد و یا مانع مطرح شدن برخی گزینه‌های دیگر شود. مرجیت نجف، مرجعیت برخاسته از سوابق علمی و تقوایی در حوزه است که‌ بصورت طبیعی در میان علمای حوزه و شیعیان شناخته می‌شود و اگر کسی بخواهد از مسیر دیگری به این جایگاه برسد از حمایت حوزه برخوردار نخواهد بود. در آنجا جماعتی خود ساخته وجود ندارد که از امتیاز ویژه برخوردار بوده و با نفوذ برخی چهره های سیاسی از بیرون و با هیاهوی برخی طرفداران خود از درون، لیست مراجع را بسته و اعلام نماید و در نتیجه برخی از فقهای اقدم و یا افضل را حذف کند. در آنجا خطیب جمعه جرأت نمی‌کند که به حوزه مرجعیت وارده شده و علیه شخصیتی موضع گیری کند یکی را تخطئه کند و دیگری را انگلیسی بخواند! هیچ فرد یا گروهی با توهم خود رئیس  پنداری نمی‌تواند فقیهی صاحب رساله و دارای مقلد را فاقد صلاحیت اعلام کنند و یا فقهای با سابقه را به جهت مواضع سیاسی شان خانه نشین کند. 🔻آزادی ارتباطات در نجف، چون پیام رسان ها از آزادی برخوردارند و تلگرام و واتساپ و یوتیوب و ... فیلتر نبوده و به سهولت در دسترسند، لذا حوزه از ظرفیت آنها برای توسعه دروس و بحوث حوزوی استفاده می‌کند و همین آزادی بر نشاط علمی و گسترش خدمات آموزشی و ارتقاء سطح دانش می‌افزاید. مثلا عتبه علویه در یوتیوب صفحه دارد و درس‌های فقهای برجسته حوزه مانند شیخ محمد هادی ال شیخ راضی و شیخ باقر ایروانی را بارگزاری می‌کند. به علاوه اساتید معروف حوزه از این شبکه های آزاد برای ارائه بحثهای حوزوی خود استفاده می‌کنند(مانند سید منیر الخباز و شیخ محمد سند)  و گاه جمعیتی صد هزار نفری صفحه آنها را در یوتیوپ دنبال می‌کنند! به دلیل همین برخورداری از آزادی و عدم فیلترینگ است که امروز حوزه نجف می‌تواند پیام خود را به دنیای اسلام برساند و با همه علاقه مندان ارتباط برقرار کند.  البته حوزه نجف علاوه بر استقلال و آزادی، از امتیازات دیگری نیز برخوردار است و همین امتیازات است که افق روشنی را در برابر آن می‌گشاید و امید می‌رود با استفاده از چنین ظرفیت هایی رکود علمی دوران خفقان حزب بعث را جبران نموده، به جایگاه رفیع خود در جهان تشیع باز گردد. 🌐https://eitaa.com/majmaqomh