#گفتگو
⚡️مبنای جمهوریت این است که مردم حق بر ناحق بودن دارند
🔰گفتگوی دکتر سید صادق حقیقت با اندیشه ما به مناسبت انتخابات
📍اندیشه ما: مسئولیت حاکمیت در بسترسازی نظام انتخابات واقعی چیست؟ وچه زمینه هایی می تواند انتخابات را نماد مشارکت واقعی مردم قرار دهد؟
🔹دکتر حقیقت : تفاوت «جمهوری اسلامی» و «حکومت اسلامی» آن است که در نظام جمهوری واقعی، انتخابات شکل اصیل دارد؛ و مردم می توانند به اشخاص و رویه های مد نظر خود رأی دهند. برعکس، در حکومت اسلامی، انتخابات شکل تزیینی دارد؛ و در واقع، تصمیمات از قبل گرفته شده است. شاید به همین دلیل بود که امام خمینی فرمودند «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم، و نه یک کلمه بیش. مبنای جمهوریت این است که مردم حق بر ناحق بودن دارند. به تعبیر استاد مطهری، مردم می توانند اشتباه کنند، تا عقلشان در طول زمان به بلوغ و تکامل برسد.
📍اندیشه ما: شیوه کاندیداتوری و بررسی صلاحیت در جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید و چه کاستیهایی دارد؟
🔹دکتر حقیقت: علیرغم وجود نقاط مثبت، حداقل دو نقص دیده می شود: اولاً هر کسی نباید بتواند در انتخابات شرکت کند. حداقل هایی- همانند سطح سواد و سابقه اجرایی- لازم است. دلیلی ندارد که عده ای کثیر ثبت نام کنند، و بعد معلوم شود شرایط را ندارند. دوم این که فرایند بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان تقریباً غیرقابل نقد است. به شکل کامل مشخص نیست چه معیاری برای رد صلاحیتها وجود دارد.
📍 اندیشه ما: قبول نظام حزبی وکاندیدای حزبی چه مقدار می تواند کاستی های موجود را بر طرف کند؟
🔹دکتر حقیقت : حزب چرخ دنده دموکراسی است، و دموکراسی نوین بدون تحزب پا نمی گیرد. در کشور ما، نظام حزبی نهادینه نشده است؛ و جریانهای سیاسی برآمده از رقابت احزاب نیستند. از سویی دیگر، به دلیل سرخوردگی نسبی مردم از مسائل سیاسی، احزاب نیز نماینده خواست جمهور مردم نیستند. اگر دموکراسی را فرایندی طولانی مدت در نظر بگیریم، امید است این گونه افت و خیزهای در طول زمان همراه با نتایج مثبت باشد.
@majmaqomh
🔖#گفتگو
⚡️دین نمی تواند در خدمت قدرت باشد
⚡️روحانیتی که طرفدار تهمت و دروغ باشد چه منزلتی در جامعه خواهد داشت؟
🔰گفتگوی ایلنا با آیت الله ایازی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در ارتباط با "پیآمدهای تجویز دشنام و بهتان"
📍اشاره
ایلنا : در روزهای گذشته یکی از روحانیون در یکی از سخنان خود به نقل از مرحوم آیتالله خوشوقت به حدیثی اشاره کردند و گفتند هرکس مخالف ولایت فقیه است میتوانید به او بهتان بزنید و هر کاری هم که نکرده به او منتسب کنید. تحلیل شما درباره این گفتهها چیست و آیا چنین موضوعی وجود دارد ؟
آیت الله ایازی : این سوال شما را با یك جمله طنزی شروع كنم كه میگویند یك كسی گفت خسن و خسین دختران مغاویه هستند. گفتند خسن و خسین كه نیستند حسن و حسین بوده و پسر هستند؛ نه دختر و آن هم مغاویه نیست و معاویه است و اینها پسران علی هستند نه پسران معاویه. داستان صحبتهای این آقایی كه در شبكههای مجازی در باره ولایت فقیه و تهمت زدن به مخالفان مطرح شده از چند مقدمه خراب و باطل و غلط تشكیل شده و تمام آن مورد اشكال است.
🔻 اولا این حرفهایی كه به آقای خوشبخت نسبت داده شد، خانواده و پسر آقای خوشبخت این حرفها را تكذیب كرده و گفته این حرف از ایشان درست نبوده و حرف پدر من اینگونه نیست.
🔻نكته دوم آنكه آن چیزی كه به عنوان روایت مطرح شده، آن روایت هم در مورد اهل بدعت است نه در مورد كسی كه مخالف ولایت فقیه یا نقدی به ولایت فقیه داشته باشد. چون بسیاری از فقها مبناء ولایت فقیه را قبول ندارد. وانگهی ما در باب نقد ولیفقیه، هم از حقوق مردم است. امیرالمؤمنین در اصول کافی بابی و در نهجالبلاغه در چند جا روایت داریم که یكی از حقوق مردم نصیحت ائمه مسلمین و یكی از وظایف جامعه میداند كه اگر انتقادی نسبت به حاكم مسلمین دارد و اختلافنظری دارد بیان کند، این کار را هم آشکار و پنهانی انجام دهد. در زمان امیرالمؤمنین، كسانی در حكومت او حاضر بودند كه با ایشان مخالف بودند، رسما میآمدند و در مسجد، اعتراض و نقد خود را مطرح میكردند و كسانی كه میخواستند در مقابل این افراد بایستند امام علیه السلام میگفتند بگذارید که سخنش را بگوید. حتی در خطبهای امام علی از مردم میخواهد که مردم سخنان خودشان را بگویند و بدون تصنع و مجامله هم بگویند و در جائی می فرمایند تا زمانی که مخالفان دست به اسلحه نبردند حرفهایشان را بزنند و نقد كنند. من حتی حقوق بیتالمالشان را قطع نمیكنم.
🔻 ثالثاً آن روایتی را هم كه در ابتدای مصاحبه آن آقا به استناد آن نقل كرده و گفتم در بحث بدعت است؛ باهتوهم به معنای بهتان زدن نیست، به معنای مبهوت كردن است. یعنی چنان سخن بگوئید و استدلال کنید که دیگر پاسخ نداشته باشند. چنانکه ابراهیم در داستان گفتگوی خود با نمرود از این کلمه در استدلال خود استفاده کرد.
🔸در معنای این روایت از سوی فقهای معاصر و افراد زیادی بحث و بررسی شده و این حدیث را موشكافی كرده¬اند و گفته¬اند كه معنای این روایت را کسانی به اشتباه گرفتهاند كه به اهل بدعت تهمت بزنید. گفتند باهتوهم مانند آن آیهای است که در سوره بقره: آیه 258: فَبُهِتَ الَّذِی كَفَرَاست، یعنی آنچنان استدلال، دلیل و منطقی بیاورید كه آنها مبهوت و ساکت شوند.
🔻رابعا: برفرض كه كسی بگوید این حدیث مربوط به اهل بدعت است و به معنای بهتان زدن است، و به جز آنكه به بحث ولایت فقیه و نقد حكومت و حاكم کاری ندارد، اگر این مسأله به این معنا باشد باز مشکل آن ناسازگاری با قرآن است. قرآن كریم به صراحت درباره حتی غیرمسلمانها میگوید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیرِ عِلْمٍ» یعنی آنهایی كه غیر خدا را میپرستند شما دشنامشان ندهید. در نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین وقتی دید لشگریان خود، معاویه را دشنام میدادند فرمود: «اِنّی اَکرَهُ لَکُم اَن تَکونوا سَبّابین» من خوشم نمیآید؛ شما هركاری که او انجام داده است را نقد کنید اما دشنام ندهید. وقتی دشنام دادن حرام باشد، تهمت زدن که مشتمل بر دشنام است نیز حرام است. همچنین تهمت زدن با هیچ اخلاق عقلی و دینی سازگار نیست. این¬كه كسی بخواهد اهل بدعت را، نه كسی كه حكومت را نقد میكند، بخواهد به جای اینكه نقد كند به او دروغ و تهمت بزند. چون دروغ و بهتان حرام و قبیح است. برخلاف سیره اهل بیت علیهم السلام است.
ادامه👇
🌐 پیوند به متن کامل گفتگو در سایت مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم
@majmaqomh
#گفتگو
⚡️روایتی از برخورد تند پیامبر(ص) با بیحجاب نداریم
🔰#سید_ابوالفضل_موسویان
🔻امر به معروف و نهی از منکر دو اصل مسلم و فریضه واجب قرآنی است و در آیات قرآن هم به دفعات از آن نام برده شده و جالب اینکه انجام آن را وجه تمایز و ویژگی متفاوت امت اسلامی دانسته و خداوند در آیه ۱۱۰ آلعمران فرموده است: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ.» بنابراین در اصل این فریضه و وجوب آن بحثی نیست، ولی اینکه در چه مسائلی باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم و چگونگی آن نیازمند تبیین است. در فقه بیان شده که اولین شرط برای انجام این دو فریضه، تأثیرگذاری آن در مخاطب است و مبنای این سخن روایات است نه اینکه فقها طبق ذوق خود یا با دلیل عقلی این مطلب را بیان کرده باشند. طبق روایات، اگر این اقدام مؤثر واقع نشود یا نتایج معکوسی داشته باشد، خلاف شرع است و نباید انجام شود. پس اولین شرط، تأثیرگذاری است.
🔻همچنین مسئله دیگر این است که باید چه کسانی را امر به معروف و نهی از منکر کنیم. براساس روایات، باید در مسائل مهم جامعه امر به معروف و نهی از منکر کنیم نه هر مسئلهای. مردم جامعه همانند سرنشینان یک کشتی هستند و اگر کسی آسیب ببیند، همه صدمه خواهند خورد. امروز هم باید ببینیم که چه اموری به جامعه آسیب وارد کرده است و کل جامعه را تهدید میکند و به نابودی میکشاند. امام علی(ع) در آخرین وصیت خود فرمودند: لا تترک الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم؛ اگر شما امر به معروف و نهی از منکر را کنار بگذارید، اشرار و فاسدان روی کار میآیند و اداره جامعه را برعهده خواهند گرفت. بنابراین مصادیق امر به معروف باید موضوعاتی در این سطح باشد نه یکسری مسائل فردی. البته نمیخواهیم منکر اجرای آن در سطوح پایینتر و مسائل فردی شویم. امام حسین(ع) هم فرمودند: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما ...»؛ از آنچه جامعه را از دین دور میکند و اشرار و مخالفان را روی کار میآورد باید جلوگیری شود. ورود به مسائل جزئی درست نیست، زیرا آسیب ناشی از آن در درجه اول متوجه شخص است.
🔻شهید مطهری میفرمود یکی از موضوعاتی که در طول تاریخ اسلام سبب تخریب چهره اسلام شده، روشهای غلط در امر به معروف و نهی از منکر بوده است. ایشان مثال زدهاند که در قم عدهای به مجلس عروسی میریزند و آلات و ابزار موسیقی را میگیرند و نزد فقیه آن زمان میبرند. ایشان هم گفته بودند که شما مرتکب چند کار خلاف شدید؛ چرا بدون اجازه وارد مجلس شدید و بعد با چه مجوزی اموال دیگران را از بین بردید و این کار شما درست نبود.
برخورد خشن کار صحیحی نیست
🔻حواسمان باشد که نباید در مسائل جزئی غرق شویم، زیرا برخی دوست دارند که مردم سرگرم این امور باشند و از موضوعات اصلی جامعه که باید در آنها امر به معروف صورت گیرد غافل شوند. الان مردم به شدت گرفتار مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و... هستند و در چنین فضایی تأکید کردن بر مسئلهای اخلاقی و فردی و برخورد خشن کار صحیحی نیست. مردم میگویند چرا برخی باید اینقدر روی مسائل جزئی انرژی بگذارند و وقت صرف کنند، ولی انگیزه کمتری برای برخورد با فسادها و اختلاسهای بزرگ وجود دارد.
🔻از همه مهمتر اینکه امر به معروف و نهی از منکر باید با زبان، گفتار و نیز اعتقاد و عمل همراه باشد؛ آیا عمل این است که ما اسلحه و شلاق برداریم و به جان جامعه بیفتیم؟ بسیاری معتقدند که عمل به معنای این است که انسان با اعمال نیک دیگران را به دین دعوت کند نه اینکه دروغ بگوید و مال مردم را بخورد و بخواهد جلوی خلاف دیگران را بگیرد. همه ماجرای پیامبر(ص) و نهی رطب را شنیدهاید. پیامبر(ص) آن روز که خرما خورده بودند آن بچه را نهی نکردند. حال چند نفر از کسانی که امر به معروف و نهی از منکر میکنند در زندگی به همه امور شرعی پایبندند؟ آیا در این مورد صداقت وجود دارد؟ اگر مردم صداقت را مشاهده میکردند، مسلماً تأثیرگذار بود. گاهی اختلاسهای میلیاردی نادیده گرفته میشود، ولی یک دزد برای یک دزدی جزئی دستگیر و مجازات میشود. یکی از دلایل گرایش مردم اندلس به اسلام، رفتار خوب بازرگانان بود. در عمل باید طوری رفتار کنیم که دیگران جذب شوند نه اینکه ما خود و خانوادهمان را تهذیب نکنیم و اگر افراد دیگر مرتکب کوچکترین کار نادرستی شدند، آن را تحمل نکنیم. این نوع برخورد نه تنها مؤثر نیست، بلکه باعث انزجار دیگران از دین میشود و میگویند این چه دینی است که شما هزار کار خلاف میکنید، ولی در برابر کوچکترین خلاف ما سختگیری میکنید.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh