#یادداشت
🟣تاملاتی درباره عصر ظهور
📝#مهدی_نساجی
📥قائم آل محمد احتیاجی به ضرب و زور ندارد و در عصر ظهور زمینه ها برای پیشبرد کارش آماده اند. ظهور مهدی، پاسخ به نیازهایی است که از قبل ایجاد شده اند و رشد پیدا کرده اند. نیازهایی که حالا دیگر به حد اضطرار رسیده و منجی را می طلبند. بشر به تجربه همه راهها را امتحان کرده، مقصود خود نیافته و حالا به انتظار نشسته است.
🪧امام صادق می گوید، آمدن مهدی بعد از آنی است که هر کس راه حل خویش نموده و توفیق نیافته است و جهان کماکان از باطل و بی عدالتی رنج می برد. مهدی روزی می آید که مردمان جهان، حتی در پیشرفته ترین سرزمین ها، به آنچه دارند دیگر دلخوش نیستند و ازهمه راه حل ها و مدعیان هم دل بریده اند( ما يكون هذا الأمر حتّى لا يبقى صنف من النّاس إلّا و قد ولّوا على النّاس). او ذهن ها و قلب ها را هدف می گیرد و به راحتی کارش پیش می رود و زمانی نخواهد گذشت که اکثریت مردمان جهان، اولا او را خواهند شناخت، چرا که ظهور او از وجود خورشید بالای سر واضح تر خواهد بود (إِنَ أَمْرَنَا قَدْ كَانَ أَبْيَنَ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ) و ثانیا با آغوش باز پذیرای او خواهند بود. مهدی منتخب اکثریت مردمان جهان خواهد بود.
📥از دلایلی که تا امروز او نیامده، این است که او منتخب اکثریت مردم نبوده است. چون هنوز مردم یا به پرسشهای بزرگتر نیاندیشیده اند و احساس نیاز نکرده اند و یا دلگرم راهها و طرحهای دیگران هستند (حتّى لا يقول قائل إنّا لو ولّينا لعدلنا، ثمّ يقوم القائم بالحقّ و العدل ). تا وقتی که تشنگی ها به حدی نیست که زلال وجود او را بطلبد، او نخواهد آمد.او ذخیره خدا برای روزهای آگاهی و رشد انسانهاست.
🪧انبیای الهی هیچگاه به زور خود را بر مردمان تحمیل نکرده اند. از دلایلی که بسیاری از پیامبران توفیقی در حضور بر مصادر قدرت نداشته اند، این بوده که آنان نمی خواستند با زور بر مردمان غلبه پیدا کنند. چون مردم همراهی نمی کردند، آنان نیز موفق نمی شدند. سیره امامان بعد از رسول خدا نیز همین گونه بوده است. حجت های خداوند همیشه بوده اند و هستند، این مردمان بوده اند که در بیشتر موارد از نعمت حجت الهی رویگردان بوده اند.
📥تاریخ به گونه ای پیش رفته است که خداوند آخرین حجت خود را بنابر دلایلی که برخی از آنها را می دانیم و برخی را نمیدانیم، از دیده ها پنهان کرده است. یکی از پیامهای این حضور بی ظهور این است که ای مردمان! راه حل دردهای شما موجود است،هر زمان که آماده بودید و پرسشهایتان به پختگی رسید و نگاهتان به بالاترها و والاترها افتاد، آن زمان عصر ظهور حجت من خواهد بود.
🪧بنابراین مهمترین چیزی که عصر ظهور را با این روزهای ما متفاوت می کند این است که نوعی خواست عمومی در سرتاسر جهان برای ظهور منجی ایجاد می شود.
📥حاصل آن که قائم آل محمد، احتیاجی به زور برای همراه کردن مردم ندارد. توسل به زور نقض غرض است. اصلا به این دلیل ما در دوران غیبت هستیم که قرار نیست مردمان جهان به زور به راه حق بیایند.
🪧البته بنابر مستندات روایی، در آخر الزمان جنگهای سختی در خواهد گرفت. ولی این جنگ ها بین مهدی و یارانش از یک سو و قاطبه مردمان از سوی دیگر نیست. بلکه عموم مردمان جهان، جزو یاران مهدی خواهند بود و جنگی که درمیگیرد، جنگی است که سران قدرت و ثروت آغاز می کنند، همانها که اقبال جهانی به منجی را بر نمی تابند. در این مورد توضیح بیشتری خواهم داد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
🟠هشدار به عالمان دین و دین داران
📝#سید_علی_میرموسوی
🏷امام جعفر صادق (ع) (۸۳-۱۴۸ ه.ق) در زمانی پیشوایی شیعه را عهده دار شد، که جنبش ضد اموی در حال گسترش و نظام اموی دستخوش بحرانی جدی شده بود. با وجود این امام به مداخله در امور سیاسی روی خوش نشان نمی داد و همچون پدر از سیاسی شدن امامت پرهیز داشت. هنگامی که جنبش ضد اموي به اوج رسيده بود، او تقاضاي برخي از شيعيان براي رهبري سياسي را نپذيرفت و نامه ابوسلمه خلال را سوزانيد. او پيروان خويش را از هر گونه فعاليت در اين راستا بازداشت و حتي به آنان توصيه كرد كه از تبليغ برای گسترش تشيع پرهيز كنند.
🏷امام به جای مبارزه رسمی با حکومت، رسالت خويش را ژرف سازي و تحكيم بنيان هاي اعتقادي و فقهي تشيع تعریف کرد و با استفاده از موقعيت و فرصت پديدآمده، توانست صورت بندي منسجمي از آن ارائه كند. به ويژه اين که شيعه همگام با دور شدن از عصر تشريع، با مسايل جديدی روبرو شده بود که پاسخ های تازه می طلبيدند. شخصيت علمي و معنوي امام، بسياري از مسلماناني كه در جستجوي دانش بودند را به سوي او كشاند و دانشمندان فراواني در مكتب او پرورش يافتند و از خرمن دانش او توشه چيدند. حتي كساني چون ابوحنيفه و مالك، كه هر يك مذاهب فقهي جداگانه اي تاسيس كردند، از او بهره بردند.
🏷امام، در طول دوران پیشوایی خود، فرهنگ سازی، گسترش دانش، پرورش خردورزی و اندیشیدن در بین شیعیان، را هدف قرار داد. او نه تنها پیروان خویش را به فراگرفتن دانش توصیه می کرد، بلکه اخلاق دانش پژوهی را به آنان یادآوری می شد. براین اساس آنان را از پذیرش بدون دلیل هر ادعایی و یا واداشتن دیگران به پذیرفتن بدون دلیل عقاید خود باز می داشت. معاویه بن وهب؛ از یاران امام، توصیه او را چنین بیان می کند : در پی فراگیری دانش باشید و به همراه آن خود را با بردباری و وقار بیارایید و با اساتید و دانش آموزان خود فروتنی پیشه کنید و هرگز از دانشمندان زور گو نباشید، زیرا با این روش باطل، حقِّ شما نیز از بین می رود. ( کافی، ج ١، ص ٣٦، حدیث ١)
🏷توصیه اهل دانش و دانش پژوهان به بردباری و فروتنی و تاکید بر خودداری از تحکم و پافشاری بر دیدگاه خود، بر این فرض استوار است که اندیشه جدی و صادقانه همواره خطا پذیری را در خود مفروض می دارد. اعتقاد به خطا پذیری، سعه صدر و فروتنی در برخورد با دیگران را در پی دارد، زیرا چه بسا سخن و یا اندیشه آنان راهی به سوی آشکار شدن خطا و فهم حقیقت بگشاید. از این رو می توان گفت این سخن ارزشمند به روشنی بیزاری امام از یکی از آفات مهم جامعه دینی؛ یعنی «کیش شخصیت» و هشدار نسبت به رفتار زورگویانه عالمان دینی با دیگران را نشان می دهد. «کیش شخصیت» از ویژگی های فرهنگ های استبداد زده و خودکامه پرور و بیان گر حالتی است، که فرد از ابزار های گوناگون از جمله رسانه و نشانه ها برای برتر نشان دادن خویش بهره ببرد.
🏷امام صادق (ع) در سخنی دیگر با پرهیز دادن از ریاست طلبی بر ناپسند بودن «کیش شخصیت» تاکید کرده اند. محمد بن مسلم از امام چنین گزارش کرده است: آيا مي پنداري ما نيكان شما را از تبهكاران نمي شناسيم ، همانا بدترين شما كسي است كه دوست دارد ديگران در پي او گام بردارند، چنين كسي يا دروغزن و يا سست راي است. (كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۸). هر چند این سخن به ظاهر، پرهیز از راه انداختن افراد در پی خویش را معنای می دهد، ولی گویا امام در پی اشاره به یکی از آفات جامعه دینی و هشدار به عالمان دینی، در پرهیز از خود بزرگ پنداری و وادار کردن دیگران نسبت به پیروی از خویش است.
🏷شخصیت پرستی از دیگر آسیب های جامعه دینی است، که ترسیم چهره ای بت گونه از رهبران و پیروی کورکورانه از آنان را در پی دارد. پيشوايان و اولياي دين اسلام نيز همواره نگران آلودگي جامعه به اين ويژگي بوده اند و آن را به پيروان خويش گوشزد و از آن بازداشته اند. از ديدگاه آنان پيروي بي چون وچرا از اشخاص رويه اي نارواست. بنابر این هر ادعا و نظريه اي تنها بر اساس دلايل و استدلال هاي آن ارزيابي و پذيرفته یا رد می شود.
🏷در این راستا امام(ع)، ابوحمزه ثمالی را از هر دو ویژگی؛ یعنی کیش شخصیت و شخصیت پرستی، بازداشته است: از رياست طلبي و دنباله روي شخصيت ها بپرهيز. او پرسید: ناپسنديدگي رياست طلبي روشن است، ولي نهی از گام برداشتن در پي بزرگان را درک نمی کنم، زيرا دو سوم از آن چه به دست آورده ام را از دنباله روي شخصيت ها به دست آورده ام. امام در پاسخ گفت: به خوبي درنيافتي؛ مقصود آن است كه بپرهيز از اين كه بدون دليل كسي را پيشوا قرار دهي و هر چه وی گفت درست پنداري.» (كافي جلد ۲ باب طلب الرياسه، حديث ۵)
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
🔰 اعتراض امین السلطان به حاکمیت دوگانه
✍#رضا_احمدی
🟣 درگاه و دیوان
یکی از مشکلات تاریخی در حکومت ها در ایران که از دوره ی باستان تا به امروز لاینحل مانده است تقابل درگاه با دیوان یا دوگانگی دربار و دولت می باشد. درگاه که با محوریت شاه، و وزیر که مسئول اجرایی حکومت است استوار بوده است که آنها همواره در تعارض بوده اند. این تعارض باعث خسارت های بی شماری شده است.
وزیر ... از سوی شاه منسوب می شود؛ شاه او را برای اداره ی امور، تحصیل مالیات و امر اجرایی تعیین کرده است. معمولاً شاهان در امور اجرایی دخالت می کنند و با دخالت دربار، در امور اجرایی، کشور با دو گانگی قدرت مواجه و امور کشور دچار آسیب و ناکارآمدی می شود. در این دوگانگی نیروها به رویارویی کشیده و به قتل وزرا منتهی گردیده است.
🟠 قربانیان دوگانگی
وزیران از شخصیت های توانمند عصر خود بودند که در امر اجرایی تخصص داشتند. تاریخ ایران گواه بر قربانی شدن وزیران در تقابل درگاه و دولت است. از بزرگمهر، یحیی برمکی، فضل بن سهل، جیهانی، حسنک وزیر، عمیدالملک کندری، محمود یلواج وزیر چنگیز و در دوره ایلخانی احمد بناکتی، سیف الدین بیکچی، خواجه شمسالدین محمد جوینی، امیربوگا، جلالالدین سمنانی، سعدالدوله، صدرالدین خالد زنجانی، جمالالدین دستجردانی، خواجه رشید الدین فضل الله، سعدالدین محمدساوجی، رکن الدین صاین، خواجه، غیاث الدین محمد بن رشید الدین و خواجه علاء الدین محمد، میرزا سلمان خان جابری اصفهانی، حاج ابراهیم کلانتر، میرزا ابوالقاسم قائم، امیر کبیر، سپهسالار، تیمور تاَش، محمد مصدق و...
🟣 امین السلطان
میرزا علی اصغر خان اتابک، که قریب 25 سال صدارت سه شاه دوره قاجار را عهده دار بود، در این 25 سال در اقدامات زیادی به همراه ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه به انجام رسانده و یک بار مقدمات سفر ناصرالدین شاه و دو سفر مظفرالدین شاه را به اروپا آماده کرد. امین السطان مورد احترام شاهان قاجار و علمای عصر خود بود. او به روسیه گرایش داشت.
🟠 بست نشینی
امین سلطان نسبت به رفتار مظفر الدین شاه در مورو توزیع ثروت بین نزدیکان خود، معترض بود. در همین سال به نظامیان دست مزد پرداخت نشده بود. امین السلطان مورد حمایت روسیه قرار داشت. او هزینه دو سفر مظفر الدین شاه را از روس وام گرفت.
مظفر الدین شاه 40 سال ولیعهد بود، و ناصرالدین شاه نیز پس از پنجاه سال با تیر میرزا رضای کرمانی کشته شد. گروهی در تبریز به دور ولیعهد جمع بودند. آنها چهل سال منتظر شاه شدن او، و به امید دستیابی ثروت و پست روزشماری می کردند. امین السلطان از فضل و بخشش های شاه به اطرافیان خاص ناراحت بود و بدین خاطر در خانه خود بست نشست.
«در اول ذی حجه اتابک تمارض کرده و چند روز به درب خانه نرفت. شاه محرمان خود را نزد او فرستاد و گفت اختیار تمام با توست. جواب داد که شاه چرا هرچه دولت دارد به ده بیست نفر نوکر خود ببخشد و مواجب نظام ( ارتشیان) و سایرین به زمین بماند و اختیار با «ترک ها» باشد. گفتند شاه چند شب با اجزای مخصوص خود در عزل اتابک مشورت کرده بود. بعد از مشورتها دیدند کسی وضع حالیه ایران را نمی تواند پیش ببرد/ ناچار با هزار تملق پی او فرستاد و به او گفت اختبار با توست و هرچه می خواهی بکن.» ( مرآت الوقایه مظفرف ، ج2، ص 654)
شاه بودجه کشور را در جاهای غیر ضروی صرف می کرد در حالیکه دولت اتابک از پرداخت دست مزد ارتشیان و دستگاههای دولتی را محروم بود. مظفر الدین شاه برای چند سفر به اروپا از روسیه وام گرفته بود، و بدین خاطر گمرک کشور به گرو روسیه رفت. با اختلافی که بین دربار و دولت امین سلطان و نیز مخالفت دولت روس و انگلیس و تکفیر علمای نجف در گرفته بود امین السلطان در سال 1321 ق / سفر حج را بهانه کرد، شاه با استعفای اتابک موافقت كرد. بست نشینی امین السلطان جواب داد، شاه عقب نشینی کرد و شاه همه شروط او را پذیرفت، زیرا اوضاع چنان ناتراز بود که او هم از قدرت کناره گرفت. اگر دربار در موضع قدرت بود امین السلطان را هم چون قائم مقام فراهانی خفه می کردند.
🟣 سفر بدور دنیا
امينالسلطان سفر به دور دنیا را آغاز کرد و از روسيه به چين، ژاپن، آمريكا، اروپا، مصر و از آنجا به مکه رفت. سپس راهي شامو دمشق، بيروت و بيتالمقدس شد و از راه مصر به يونان و استامبول، و از آنجا به شمال افریقا و تونس، مراكش، و بعد به فرانسه رسيد يك سال در پاريس ماند و سرانجام از سوئيس سر درآورد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
🔰زندگی سخت مردم و روزمرگی و سردرگمی دولت
✍#محمدرضا_یوسفی
🔹 به هنگام شروع دولت چهاردهم در هفتم مرداد ماه، نرخ ارز تقریبا ۵۸ هزار تومان بود. اکنون در هفتم اسفند این نرخ حدود 92 هزار تومان در بازار معامله شد. یعنی این نرخ بعد از گذشت 7 ماه ۱.۶ برابر شده است. این میزان در دوره مورد نظر برای هیچکدام از دولتهای پس از انقلاب سابقه نداشته است.
🔹 هر چند عوامل متعددی از ترور هنیه در فردای تحلیف، سقوط بشار اسد، دو بار رفت و برگشت موشکی ایران و اسرائیل، تهدیدهای اسرائیل، بر سرکار آمدن ترامپ و اقدامات او و مانند آن در این دوره موجب ایجاد فضای نااطمینانی بیشتر نسبت به آینده شده است اما آنچه که مهم است چگونگی واکنش دولت در برابر چنین وضعیتی است.
🔹 نگاهی به گفته های مقامات اقتصادی در ماه های اخیر نشان می دهد که آنان در یک سیکل معیوب قرار گرفته اند.
فرزین در آبان ماه، نرخ تورم در پایان سال را 30 درصد پیش بینی کرده بود. وی تثبیت نرخ ارز را عامل ثبات اقتصادی و تورم پایین دانست( ایرنا، 19 / 8 /03). شوک ارزی نرخ ارز توافقی موجب افزایش هزینه های تولید، فشار تقاضای نقدینگی، رشد انتظارات تورمی، تغییر رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان شده و در نتیجه با افزایش نرخ تورم نسبت به پیش بینی رئیس بانک مرکزی مواجه خواهیم شد.
🔹 از سوی دیگر در شرایط التهابات بازار، همتی وزیر اقتصاد به بازار و دلالان پیام می دهد که دولت اقدام به خرید طلا کرده و قیمت طلا نیز کاهش نخواهد یافت. با فرض ثبات قیمت جهانی طلا، با توجه به شوک ارزی بازار توافقی، افزایش قیمت داخلی طلا قابل انتظار است اما ایشان در مصاحبه پنجم دی ماه، احتمال کاهش قیمت طلا در ایران را داد امری که به شوخی بیشتر شبیه بود و در نتیجه همه همان پیام دوم دی را جدی گرفتند. در نتیجه، تقاضا برای طلا در بازار افزایش یافت. این بار بانک مرکزی، سناریو را تکمیل کرد و اعلام نمود که یک میلیون سکه در بازار عرضه خواهد کرد. اما استدلال فرزین عجیب بود. در حالی که وظیفه بانک مرکزی، ثبات بخشی به بازار پول و تثبیت نرخ تورم و در نتیجه قدرت خرید پول ملی است وی هدف از عرضه سکه را جبران زیان مردم و حفظ قدرت خرید آنان بیان کرد( تابناک/ 1 / 12 /03). به عبارت ساده تر، پیش بینی این است که باز هم ارزش پولی ملی تضعیف شود و بانک مرکزی خود را ناتوان از انجام وظیفه اصلی خود می داند و برای جبران آن اقدام به فروش سکه می کند تا مردم با تبدیل پولی که در حال کاهش ارزش است به طلا، قدرت خرید خود را حفظ کنند.
🔹 پیامدهای این اقدام روشن است شاید به همین دلیل باشد که همتی در مصاحبه خود پس از جلسه هیات دولت، از پاسخ به سوال در باره مسائل ارزی و پول ملی، شانه خالی کرد و از خبرنگاران خواست تا سوالات خود را از ریاست بانک مرکزی بپرسند( 2 / 12 / 1403).
🔹 یکی از مهمترین اقدامات بانک مرکزی در این شرایط کاهش انتظارات تورمی است. برای این هدف، بانکمرکزی باید بتواند اعتماد عمومی را به دست آورد. اهداف و سیاستها شفاف و با دوام، اطلاعرسانی منظم و سیاستهای پولی موثر در جهت ثبات سازی اقتصاد انجام دهد. بانک مرکزی هیچکدام را انجام نداده است و در نتیجه انتظارات تورمی افزایش یافته است.
🔹 تناقض گفتاری و مصاحبه های غیرعلمی یکی از مشکلات دولت است. در حالی که در آبان ماه فرزین، پیش بینی تورم 30 درصدی را مطرح می کند همتی دلیل افزایش نرخ ارز را تورم 40 درصدی بیان می کند ( اکو ایران، 3 / 10 /03). اینها نشان می دهند که مقامات اقتصادی دولت دچار سردرگمی و روزمرگی شده اند.
🔹 همتی در جلسه با مجلس، بر اساس شاخص قدرت برابری خرید، قیمت ارز را در پایان آذر ماه، حدود 73 هزار تومان اعلام کرد. این در حالی است که این محاسبه به جهاتی دارای ایراد است. اول اینکه سالیانی است که مبنای رسمی آمار، مرکز آمار ایران است. بر اساس شاخص اعلامی مرکز آمار، شاخص قیمت در اول سال 1401، عدد 115.9 و در پایان آذر 1403، عدد 284.4 بوده که اگر نرخ تورم امریکا از آن کاسته شود نرخ ارز حدود ده هزار تومان نسبت به عدد گفته شده کمتر خواهد شد.
🔹 علاوه بر مشکل یادشده، برای مقایسه چهار نکته باید مورد توجه قرار داده شود. نکته اول، ثبات شرایط و فقدان انتظارات است که در کشور ما مفقود است. نکته دوم، فرض تجارت آزاد بین کشورهاست که شرایط کشور ما تحریمی است. همچنین سال پایه برای محاسبه تورم و محاسبات ارزی است که سال مبنا یا سال 1395 و یا 1400 باید در نظر گرفته شود.
🔹 دولت باید با بهره گیری از توان علمی خبرگان و شنیدن دیدگاه های منتقدان، سعی کند به یک اجماع نسبی برسد و از وعده های توخالی دوری کند.
@yousefimohamadreza
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🟣خردمندی سیاسی، آموزش و حکمرانی
✍#محمود_شفیعی
🏷امروزه، در همه سازمان ها و موسسات خرد و کلان، برای موفقیت معلمان، کارمندان، استادان، مدیران، صاحبان حرفه های مختلف و ...، دوره های گوناگون مهارت افزایی، کسب آخرین اطلاعات علمی و آگاهی از موثرترین نظریه های کاربردی، برگزار می کنند.
🏷بی تردید، پیچیدگی های فزاینده، جهشی و بسیار متنوع در جوامع جدید را می توان خاستگاه ضرورت برپایی چنین دوره هایی در نظر گرفت. به عبارت دیگر خرد استراتژیک ابزاری که مبنای آموزش، پژوهش و مدیریت حوزه های مختلف زندگی اجتماعی را تشکیل می دهد، بدون دوره های آموزشی پیش گفته، قابل انتقال و انتشار عملی در میان گردانندگان سازمان ها و موسسات جامعه های معاصر نیست.
🏷در جامعه های کنونی، توسعه یا عقب ماندگی، پیشرفت یا انحطاط، انضباط یا درهم ریختگی انواع نظام های اجتماعی را تنها با چند و چون حضور یا غیبت چنین خردی می توان مورد سنجش قرار داد.
🏷بر این اساس، تقویت خرد حکمرانی از راه آموزش های پایدار نخبگان قدرت به وسیله نخبگان علمی-فکری، بیشترین سهم را در ارتقاء همه جانبه حوزه های مختلف زندگی اجتماعی ایفا خواهد کرد. برخورداری حاکمان سیاسی از آموزش های علمی لازم، راه های گوناگونی دارد:
✔️الف: ارتباط ارگانیک با نهادهای علمی-دانشگاهی:
در نظامهای توسعه یافته، مهم ترین شیوه تقویت خرد حکمرانی، ارتباط ساختاری نخبگان قدرت با نخبگان فکری است. در این نظام ها سیاست گذاری دانش بر عهده دانشگاه ها نهاده شده و حکومت ها نه تنها آقا بالاسر دانشگاه نیستند، که تحت راهبری نظریه های تولید شده در موسسات علمی قرار دارند. دانشگاه و حکومت، هر چند مستقل از همدیگر اند، در تعامل پیوسته بایکدیگر بوده و هر کدام همچون عضوی اساسی از یک پیکر، در خدمت جامعه قرار دارند.
✔️ب. رفت و آمدهای پیوسته بین سیاستمداران و عالمان سیاسی:
سیاست مدار کسی است که از تجربه عملی حکمرانی برخوردار است. با این حال، حاکمان فرصت کافی برای اندیشیدن علمی و یادگیری آکادمیک سیاست ورزی را ندارند. موفقیت نخبگان در مدیریت سیاسی علم پایه، بدون رابطه دو جانبه همیشگی با اندیشمندان سیاسی ناممکن است. یکی از الزامات حکمرانی مبتنی بر خرد زمانه، این است که هیات حاکمه در بالاترین سطح، بخشی از برنامه های خود را گعده های مشترک با عالمان سیاسی تعریف کنند و با آنان همواره نشست و برخاست داشته باشند. این تعامل به نفع هر دو طرف خواهد بود. در این فرایند، سیاستمدار همزمان هم سیاست علم محور را یاد می گیرد و هم به سوی مدیریت بخردانه گام برمی دارد.
✔️ج. بهره مندی از مشاوران دانشگاهی:
داشتن حلقه های مشورتی دانشگاه محور، حاکمان را از تصمیم گیری های نابخردانه باز می دارد. حضور اندیشمندان سیاسی در پروسه های تصمیم سازی و تصمیم گیری، عیار عقلانیت تصمیم های سیاستمداران را بالا می برد و احتمال موفقیت آنها را دو چندان می سازد. البته این مهم بدون کنار گذاشتن چاپلوسان، قدرت پرستان، فرصت طلبان و شبه عالمان مجیز گو از حلقه های مشورتی نخبگان قدرت، امکان پذیر نیست.
✔️د. برگزاری دوره های آموزشی:
هر چند سیاستمداران فرصت کافی برای حضور در دوره های آموزش حکمرانی علم محور را ندارند؛ اما حکمرانی مبتنی بر نظام حزبی این امکان را به حکمرانان می دهد که هر از چندی در جلسات آموزشی درون حزبی حضور یابند و از آخرین دستاوردهای نظری مربوط به مدیریت سیاسی خردمندانه باخبر شوند. آنان از این راه می توانند حکمرانی خود را خردمندانه تر سازند و از افتادن در چاه ویل سیاستمداری جاهلانه نجات یابند.
🏷نتیجه گیری:
حکمرانی خردمندانه در جهان جدید که عرصه سیاسی بزرگترین و پیچیده ترین بخش جامعه و هسته مرکزی هر نظام اجتماعی را تشکیل می دهد، بدون پیوند عمیق با نظام آموزش، علم و دانش و دانشگاه به دست نمی آید. حاکمان سیاسی باید جامه تکبر از تن برگیرند و با رویکردی دانش محور حکمرانی سیاسی را بر خرد زمانه استوار سازند. این تحول، توسعه همه جانبه و خود افزاینده در هر نظام سیاسی را رقم خواهد زد. حکمرانی منهای برخورداری از آموزش های سیاسی دربردارنده خرد زمانه، دایره سیاستمداران نالایق را هر روز گسترده تر می کند؛ دین و ایمان همگان را، با تحمیل بددنیایی، می سوزاند و جامعه را به ورطه انحطاط همه جانبه می راند.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🟠گزارش هاي مهمل در بستر اقتصاد از هم گسيخته
✍#محمدرضا_يوسفي
🔖رهبري در جمع كارگزاران حكومت به طرح اين نكته پرداختند كه آقاي رئيسي در مواجهه با شركت هاي بزرگ دولتي كه درآمدهاي ارزي خود را به بازار نيمايي عرضه نمي كردند، از آنان خواست كه پروژههای بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی در مناطقی از کشور را اجرا كنند. آن شركت ها نيز پس از مدتي گزارشي از عملكرد خود به آقاي رئيسي ارائه كردند. رهبري در اين باره بيان كردند كه «البته گزارشی که از اقدامات آن شرکتها به ایشان داده بودند، گزارشی مهمل بود و بههرحال، این قابل قبول نیست که درآمد ارزی شرکتهای دولتی در اختیار دولت و بانک مرکزی قرار نگیرد و برای حل این مسئله باید تدبیری اتخاذ شود»( تابناك، ۱۹ اسفند ۱۴۰۳).
🔖 اين سخن رهبري، بيان كننده يك ضعف مهم در ساختار اجرايي كشور است كه بايد به چگونگي شكل گيري آن و راهكارهاي برون رفت از آن انديشيد.
در سال 1397 كه تحريم ها تشديد شد و كشور با كاهش درآمدهاي نفتي مواجه شد. بنگاه هاي خاص وابسته به حاكميت كه از منابع يارانه اي استفاده مي كنند حاضر نشدند كه ارز حاصله را در بازار نيمايي عرضه كنند. رئيس بانك مركزي وقت تلاش كرد تا آنان را متقاعد كند ارز خود را در آن بازار عرضه كنند و موفق نشد. سپس تلاش كرد تا آنان را متقاعد كند بخشي از درآمد ارزي را در آن بازار عرضه كنند هر چند تا اندازه اي اين اتفاق رخ داد اما ايشان كاملا موفق نشد.
🔖 بيان رهبري نشان مي دهد كه رئيسي نااميد از اين شركتها شده و تلاش كرده تا توافقي با آنان داشته، اين شركتها را وادار كند در طرح هاي بزرگ آبی، پالایشگاهی و نیروگاهی كشور مشاركت كنند. اين توافق حاصل شده، اما گزارشي مهمل از عملكرد اين شركتها به ايشان داده شد كه از ظاهر سخن رهبري به دست مي آيد كه رئيس جمهور وقت متوجه مهمل بودن آن نشده است اما رهبري به مهمل بودن آن اذعان دارد.
🔖به نظر مي رسد روند سابق ادامه داشته است زيرا پس از حذف ارز نيمايي و ايجاد بازتر ارز توافقي، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس اظهار کرد: امروز محمدرضا فرزین رئیس کل بانک مرکزی جلسهای با پتروشیمیها داشت تا ارزهای در اختیار خود را عرضه کنند( همشهري 10 دي 1403).
🔖پرسش اين است كه چرا دولتها با وجود تفاوت ديدگاه سياسي و جناحي نمي توانند اين شركتها را وادار كنند تا درآمدهاي ارزي خود را به طور كامل در اين بازار عرضه كنند. چند نكته در اين راستا مي تواند علت آن را توضيح دهد.
🔖هر چند در قانون اساسي، سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي تعريف شده است اما به واقع بخش چهارمي در اقتصاد وجود دارد كه نه دولتي و نه تعاوني و نه خصوصي است. اين بخش، نهادهاي عمومي غيردولتي ناميده مي شود. شركت هاي وابسته به ستاد اجرايي فرمان امام، قرارگاه خاتم و آستان قدس رضوي را مي توان از اين قبيل دانست. بنگاه هاي وابسته به اين نهادها رشد زيادي داشته است گروه اقتصادي مفيد در نفت و انرژي، گروه اقتصادي تدبير نيز حوزه گسترده اي از اقتصاد را شامل مي شود. هلدينگ ها و شركت هاي وابسته به قرارگاه خاتم نيز حوزه گسترده اي را شامل مي شود. به طور دقيق سهم اين بخش از كل اقتصاد روشن نيست. ادعاهايي نيز كه تاكنون شده، حدس و گمانه زني است. هيچ داده مستند و روشني از عملكرد اين شركتها ارايه نشده است.
🔖از سوي ديگر با شركت هاي شبه دولتي نيز مواجه هستيم. مدیرکل ارزیابی عملکرد شرکتها و کنترل کیفیت دیوان محاسبات گفت: تعداد دقیق شرکتهای دولتی، مؤسسات بیمه و بانکهای دولتی که در پیوست بودجه 1402 آمده، 341 مورد است، اما اگر تعداد شرکتهایی که تحت کنترل و مدیریت دولت است و همچنین شرکتهای وابسته به نهادهای عمومی غیردولتی را اضافه کنیم، تعداد کل شرکتها به 3 هزار و 255 مورد میرسد. تعداد شرکتهای شبهدولتی که از نظر ماهیت دولتی نیستند، اما تحت کنترل دولت هستند و دولت در عزل و نصبها و راهبریها ورود دارد به 2 هزار و 116 مورد میرسد ( شرق،24 دی ۱۴۰۲ ). بر اساس اين گزارش، تعداد شركت های بخش عمومي غيردولتي 798 شركت است. اما حجم و سهم آنان از اقتصاد مشخص نشده است.
🔖در اين ساختار اقتصادي يك بخش دولتي، بخش شبه دولتي، بخش عمومي غيردولتي و در كنار اينها دو بخش بسيار ضعيف خصوصي و تعاوني در حال فعاليت هستند. هر كدام از اين بخش ها بر اساس ساختار مدیریتی و الزامات آن عمل كرده و به يقين در مجموع به زيان منافع ملي است. شايد اين تعدد و از هم گسيختگي در هيچ جاي دنيا نظير نداشته باشد.
@yousefimohamadreza
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
🔰قرآن و تفقه
✍#محمد_عندلیب_همدانی
به نظر میرسد ارتباط تفقه به معنای خاص با قرآن مجید از پنج منظر قابل بررسی است:
🔻۱. قرآن به عنوان اصلیترین مرجع در تفقه که جلوهٔ بارز آن در آیات الأحکام است (البته در تعداد آنها راء گوناگونی وجود دارد) و نیز آیاتی که در علم اصول به عنوان دلیل یک مسئلهٔ اصولی مثل خبر واحد، برائت و…. مطرح شده است (البته مسلم است که باید در اصل دلالت و یا حد و مرز دلالت آن آیات بحث شود) با مراجعهٔ مختصر به کتابهای گرانسنگ اصولی مثل رسائل و کفایه و… به این حقیقت پی میبریم و نیازی به ذکر نمونه نیست.
🔻۲. قرآن به عنوان اصلیترین معیار و محک برای نقد و سنجش و بررسی متون اخبار آحاد و تشخیص روایات معتبره از غیر آن، حقیر در مباحث اصول به این نکته مفصل پرداختهام که این سنجش باید در سه مرحلهٔ اصول اصیله، شیوهٔ قانونگذاری شارع و اهداف عالیهٔ او صورت گیرد. مسلما لازمهٔ انجام این مهم تسلط بیشتر فقیه به قرآن است و فهم خصوص آیات الأحکام کافی نیست.
🔻۳. قرآن به عنوان اصلیترین مفسر و حاکم (به اصطلاح اصولی) نسبت به روایات، یعنی بین قرآن کریم و روایات، تعاملی دو سویه برقرار است، و همانگونه که در فهم آیات میتوان از روایات بهره گرفت، در فهم روایات نیز باید از کتاب استفاده کرد، مثلا اگر تعبیر قرآنی اکل مال به باطل و نیز تعبیر قرآنی لهو را در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت روایات مربوط به قمار، هم به لحاظ حکم وضعی و هم به لحاظ حکم تکلیفی مضیق هستند یعنی مربوط به غیر مواردی هستند که اغراض عقلایی و مباح در کار باشد.
🔻۴. قرآن به عنوان اصلیترین مرجح در تعارض روایات، این بحث مفصل در علم اصول بررسی شده است.
🔻۵. قرآن به عنوان اصلیترین مدرک و شاهد برای همهٔ علوم ادبی (دخالت علم لغت و نحو و… در استنباط قابل انکار نیست) علاوه بر علوم ادبی ما در بخش مباحث الفاظ علم اصول نیز به موارد متعددی از استشهاد به قرآن مجید برخورد میکنیم (مراجعهٔ گذرا به مباحث الفاظ کتاب بسیار بسیار ارزشمند کفایه و… شاهد مدعای ماست.)
نتیجه این که: اولا اصل رسیدن به قوهٔ اجتهاد در احکام فقهی بدون مراجعه و مطالعه و آگاهی و استناد به قرآن حکیم قطعا میسر نیست. ثانیا به کارگیری آن قوه نیز در عملیات استنباط فقهی یقینا منوط به سلطهٔ فقیه بر کتاب الهی است.
◽️قرآن کریم و کفایه الاصول
🔻اگرچه علم اصول منطق استنباط احکام فقهی است ولی این به معنای اختصاص همهٔ مسائل دانش اصول به فقه به معنای خاص نیست، بلکه ثمرهٔ غالب مباحث علم اصول، منطق و روش فهم عمیق و تفسیر صحیح از متون دینی ﴿چه قرآن کریم و چه روایات﴾ حتی با مضامینی غیر فقهی است.
اگر مقصود از تفسیر، تفسیر فنی و نقادانه و حاوی نکات دقیق و نو باشد، ﴿نه صرف نقل از این و آن تفسیر و یا گزارش احتمالات مطرح شده توسط مفسران﴾ و اگر با دیدهٔ انصاف همین فهرست کتاب گرانسنگ کفایه را بنگریم، درخواهیم یافت که یقینا به بسیاری از مباحث اصولی برای تفسیر فنی از قرآن کریم نیازمندیم.
🔻متونی مثل رسائل و کفایه و نیز مکاسب غیر از موضوعیتی که به لحاظ مضمون دارند، طریقیت هم دارند، یعنی اینکه به گونهای نگاشته شدهاند که قوهٔ نقد و اشکال و بررسی عمیق را در انسان تقویت میکنند و ذهن را از ساده باوری دور میکنند، طلابی که این کتابهای وزین و کمنظیر را به درستی خوانده باشند، نه تنها زمینههای اجتهاد در فقه در آنها آماده میشود ، بلکه اگر در دیگر علوم مثل کلام و تفسیر هم وارد شوند، محققانه و نقادانه و عمیق وارد میشوند و تا حد زیادی از آفت خطرناک سطحینگری و زودباوری در امان هستند.
🔻پس کتابی مثل کفایه الاصول علاوه بر اینکه در جای جای آن از جمله در مباحث الفاظ به قرآن مجید استشهاد شده است، کتابی است که شیوهٔ تفسیر عمیق کتاب الهی را میآموزد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
⭕️ترک مذاکره به زیان کیست؟
✍#فاضل_میبدی
📮پس ازآمدن دوباره ترامپ به کاخ سفیدمذاکره میان ایران و آمریکادر صدر اخبار جهان قرار گرفت . ارسال نامه رییس جمهورآمریکا به رهبرایران حساسیت خبر را بالاتر برد. برخی صاحب نظران در ایران براین باورندکه این مذاکره را باید جدی گرفت واز موضع قدرت وعزت برای ایران، روسای جمهور دوکشور به گفتگو نشینند.نشستن وگفتگو کردن وشاید به نتیجه رسیدن کاری است که باید سالها پیش صورت می گرفت و فرصتها از دست نمی رفت.
⚠️ از این سو برخی با نفس مذاکره به ستیز برآمده و هر نوع مذاکره با آمریکا را به صلاح ملک و ملت نمی دانند وملت را به صبوری و تحمل تحریمها دعوت می کنند. نگارنده این سطور دانای سیاست درعرصه بین الملل نیست ولی برخی حوادث را ازطریق نتیجه ای که می دهد می توان قضاوت کرد. نیک واضح است که اصل حیات انسان بر صلح وصفا ورواداری وروابط اجتماعی نهاده گشته وجنگ وقهر وقطع ارتباط خلاف مسیر حیاط است. به قول حافظ:
دونصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر/ از در صلح درآ و به ره عیب مپوی/امام علی نیز می فرماید: اگر دشمنت تو را به صلح دعوت کرد، آن را پذیراباش.
📥در این سالهای پس از انقلاب تنازع و تخاصم با امریکا برای ایران سودی نداشته؛ بلکه تحریمها وبلوکه کردن پولهای این کشور زیانهای بزرگی وارد کرده است. زیرساختهای کشور در بخش نفت وآب و انرژی در حال نابودی وصنایع نیز رو به تعطیلی و ورشکستگی وخروج جوانان از کشور رو به فزونی است. سقوط ارزش ریال در تاریخ پولی کشورکم سابقه است. وآتش بر خرمن معیشت مردم می زند.
📯پر واضح است که از عمده راه های رونق بخشی به اقتصاد کشور سرمایه گذاری خارجی است . با وجود تحریمها ومسدود بودن ارتباطات بانکی راه و روزنه نجاتی را نمی توان دید. لهذا از سرگیری مذاکره عزتمند از ضروریات نجات صنعت واقتصاد کشور است. ودولت دکتر پزشکیان برای این که وعده هایش تحقق یابد، باید مذاکره را جدی بگیرد.
🧧اگر آمریکا بخواهد به ایران زور بگوید دنیا به قضاوت خواهد نشست که ایران از در صلح در آمد ورقیبش راه عداوت را برگزید؛ اما عدم شرکت در مذاکره وکشور را با خطر مواجه کردن، کسی از ایران جانبداری نخواهد کرد. چین به عنوان سرسخت ترین رقیب آمریکا روابط سیاسی و تجاری خود را همواره حفظ کرده است. کسانی که در خطبه ها و گفته های غیر کارشناسانه هر نوع مذاکره با آمریکا ودر هر شرایطی نفی می کنند، به فکر آینده کشور باشند و بدانند که مذاکره با اروپا به دون دخالت ینگه دنیا عقیم خواهد ماند. چه زیبا گفت مولانا:
دشمن خویشیم یار آنکه ما را می کشد
غرق دریاییم و ما را موج دریا می کشد
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🔰شمشیر جهل
✍#محمود_شفیعی
🔻۱. در چنین شبی، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، فرق مبارک امام پرهیزگاران، برترین عالم عامل دوران، علی علیه السلام با شمشیر جهل زمان، اما بنام دین و ایمان، شکافته شد. این حادثه نشان داد تا تغییر آدمی، با علم و حلم، آگاهی و بینایی، و عقلانیت و دانایی، همراه نباشد، ذیل هر عنوانی که قرار گیرد، به غیر از خسارت دیدن خود و زیان رسانی به دیگران، حاصلی دربر نخواهد داشت.
🔻۲. جاهلیت قدیم: دین ورزی جاهلانه همواره در تجربه تاریخی بشر وجود داشته است. قبل از ظهور اسلام، دوره جاهلیت قدیم خالی از دینداری نبود. در دوره جاهلیت، ریختن خونها، زنده به گور کردن آدم ها، همنشین بودن با درندگان در بیابان ها، خوردن و آشامیدن از بدترین آب ها و غذاها، مرزگذاری بین انسانیت آدم ها و افتادن به جان همدیگر در انواعی از جنگ و گریز ها، همگی با گونه ای از دینداری جاهلانه، همچون افتادن بر پای بت ها، سرسپردن بر همگنان از فرعون ها، و پذیرش انواع تحقیرها همنشین گشته بود.
🔻۳. همنشین سازی دین و عقلانیت در تجربه های نبوی: ظهور پیامبران الهی، صلوات خدا بر آنها، نه برای آوردن دین برای جوامع بی دین، که برای اصلاح انواع دین ورزی های جاهلانه بود. از این رو، سه ارزش بنیادین دینی در قرآن مجید می درخشد: تکیه بر فطرت وجودی در داشتن توحید، تعقل در کردار ها، و علم و دانش ورزی در پندارها. تجربه پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله و سلم نیز گویای بالا بردن عقلانیت دینی جامعه بود. هنرنمایی آن حضرت این بود که جامعه بدوی را به جامعه مدنی تغییر داد. کینه توزی های جاهلانه قبیله محور را به مهرورزی های برادرانه و برابر خواهانه در دولت-شهر مدینه تبدیل ساخت. از تعداد جنگ ها و خونریزی ها کم کرد و بر دوستی ها و گسترش صلح در جزیره العرب افزود.
🔻۴. بازسازی جاهلیت در لباس جدید: با این همه جاهلیت قبل از اسلام دوباره در لباس دین جدید اسلام، خود را بازسازی کرد و به تدریج، همچون حاشیه ای ناحق، بر متن برحق چیره گشت. اولین نشانه های این چیره دستی، بعد از وفات پیامبر گرامی اسلام ص، آنجا که رهبری جامعه را، به جای شایستگی های چند جانبه دین و اخلاق مدار، بر قریشی بودن استوار ساختند، ظاهر گشت. برابر نهاد قبیله گرایی جدید، در دینداری ظاهرگرایانه خوارج، خود را نشان داد و هر جا کم آورد با شمشیر جهل به جبران برخاست.
🔻۵. نتیجه گیری: تقابل دو نوع دین ورزی آگاهانه-اخلاقی و جاهلانه-ضداخلاقی به صدر اسلام اختصاص ندارد و در هر دوره ای می توان این تقابل در دین ورزی را مشاهده کرد. آنان که امروز در جامعه اسلامی، بین دین ورزی و توسعه، دین داشتن و تمدن بشری، دینداری و آزادی، دین گرایی و صلح و دوستی با دیگران، دین و بسیاری از دستاوردهای عقلانی بشر، با استفاده از انگ های گوناگون فاصله انداخته اند، و دین ورزی را با تبعیض بین خودی و غیرخودی، با ظاهرگرایی، با یکسان سازی جامعه، با طرد و خشونت، با جواز تهمت زدن به دیگران، با انواع تهدیدها و ارعاب ها، و حقانیت جمع ناچیزی از صاحبان قدرت، ثروت و شوکت، همنشین ساخته اند، ادامه دهندگان جاهلیتی هستند که از فردای ظهور اسلام بازسازی شد و تا کنون ادامه یافته است.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
◻️سر نخواستن علی(ع) جنگ است!
✍️#اکبر_محمدی
🔸زندگی علی (ع) پر از رمز و راز است. نقاط کور زندگی او به قدری است که گاهی در اینکه امام نخستین شیعیان و از معدود انسان های کم نظیری است که پا بر این کره خاکی گذاشتهاند شک میکنم. چرا روایت دندانگیری از زندگی علی وجود ندارد؟ حتما باید جرج جرداق مسیحی بیاید و چیزی در این باره بنویسد!
عجیب نیست که شرح حال منسجم و پیوستهای از بیستوپنج سال خانه نشینی علی در دست نیست؟ مگر تمام این بیست و پنج سال به آه و ناله و نفرین گذشته است؟! مگر علی کم کسی بوده که جامعه اسلامی به کردار و گفتار او توجهی نکند؟ مگر شیعیان به غیر از علی پیشوای دیگری داشتهاند که تلاشی در جهت ثبت و ضبط بیستوپنج سال از زندگی امام خود نکرده باشند!
🔸پس چرا زندگی او پر از ابهام است؟ چرا اطلاع درستی از زندگی علی پس از رحلت پیامبر وجود ندارد؟ عجیب نیست که بیستوپنج سال از زندگی علی به اندازه بیستوپنج دقیقه هم برایمان حرف ندارد! مگر میشود بیستوپنج سال از زندگی علی را صرفا در انفاق و خانه نننشینی وگردآوری قرآنی که به دستمان نرسیده خلاصه کرد؟
هرگز در جنگی شرکت نداشته؟ پسران او عازم نبردی نشده اند؟در این بیست و پنج سال هیچ نوع کار سیاسی انجام نداده است؟ ایامی که خلیفه دوم جهت رهبری سپاهی به خارج ازمدینه میرفت علی جانشین او در شهر نمیشده است! به خلفا مشاوره نمی داده! نوع تعامل او با حاکمانی که حقش را غصب، همسرش را شهید و دین خدا را به انحراف کشیدند چگونه بوده است؟ 9 همسر و 27 فرزند او چه مشیی را در زمان خانه نشینی او پیش گرفته اند؟ آیا با خلفا مخالفت کرده و به جنگ برخاسته اند و یا با آنها همکاری کرده و برایشان جنگیدهاند؟
🔸مهم است که علی را در قامت علی ببینیم و بشناسیم. او هر دو نوع تجربه حکمرانی و اپوزیسیون بودن را همزمان در کارنامه خود دارد. علی کسی بود که با اینکه میدید جامعه اسلامی به چه سمت و سویی در حرکت است صبوری پیشه کرد و نه در طلب قدرت برآمد و نه به بهانه صلاح دین و مردم، فعالیتی نظامند بر علیه حکومت کرد. مدارای علی چه با خلفای سه گانه و چه با مخالفان داخلی خود در زمان حکمرانیاش عجیب نیست؟
مگر او همان کسی نیست که عهدنامه مالک اشتر را نوشته است؟ آخر مگر همو نیست که مردم بخاطرش نزدیک بود حسنین را زیر پای خود له کنند! خطبه شقشقیه مگر از علی نیست! قضاوت های اعجاب انگیز او مگر معروف نیست! مگر افتخار تمام اولینها بنام او ثبت نشده! چه کسی باور می کند چنین کسی بیستوپنج سال در سکوت زندگی کرده باشد؟
🔸مهمتر از آن باورتان می شود در پنج سال حکومت او هیچ نکته قابل اعتنایی در شیوه حکمرانی اش نهفته نباشد؟ چرا طلحه و زبیر را شایسته امارت ندانست و هزینه جنگ جمل را پذیرفت؟ کارگزاران خود را با توجه به چه ویژگی هایی برمیگزید و راهی ولایات میکرد؟ چگونه بر آنها نظارت داشت و به چه دلایلی مجبور به برکناری تعدادی از آنها شد؟ فرزندان باقی مانده او چه جایگاهی در زمان حکمرانی پدرشان داشته اند؟
حضور فعال زنانی مانند ام سلمه ، عایشه، میمونه، بنت عمیس ، ام فضل ، ام الخیر، ام سنان رزقاء ، دارمیه حجونیه، لیلی غفاریه، زینب(س)، بکاره هلالیه، سوده همدانی و زنان محافظ که هر یک از کارنامه سیاسی، اجتماعی و نظامی قابل اعتنایی برخوردارند در حکومت علی عجیب نیست؟! غصه خوردن علی برای درآوردن خلخالی از پای زن غیرمسلمانی در جامعه اسلامی عجیب نیست!
🔸عجیب نیست که علی به دست مخالفان داخلی خود به شهادت رسید؟! او که نسبت به کینه و دشمنی آنها آگاه بود چرا اقدام پیشگیرانه ای نکرد؟! اصلا جان خودش به کنار، مگر انحرافی که خوارج در دین ایجاد کرده بودند کم بود که علی نسبت به آن بی توجهی کرد؟! حداقل می توانست آنان را تبعید کند تا به حال خود زندگی کرده و بمیرند و دین وایمان مردم از شرشان مصون بماند! علی بارها مسلمانان را در جنگ های صفین ،نهروان وجمل آزموده بود و به ساده لوحی آنها واقف بود. چرا اجازه داد این انحراف پا بگیرد؟
عجیب نیست که علی زمینه حکومت حسنین(ع) را تثبیت نکرد و اجازه داد روند حکمرانی جامعه اسلامی از شایستگان به نفع حاکمان فرومایه تغییر مسیر دهد؟! یعنی نمی توانست یا نمی ارزید و علی نمی خواست؟ عجیب نیست که حرص حکومت نداشت و هرگز خود را نه برای کسب آن و نه برای حفظ آن به آب و آتش نزد!
🔸با این همه عجیب نیست که این قدر کم از زیست اجتماعی علی می دانیم؟ نمی دانم! شاید او واقعا زیست فردی و سیاسی قابل اعتنایی نداشته است؟ شاید هم صلاح نیست بیشتر از این در این باره کنجکاوی شود!
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
🔖#یادداشت
🔰ماهیت اطاعت در قلمرو دین
✍ #محمود_شفیعی
◽️درباره اطاعت از معصوم ع و حتی خدای تعالی، باید توجه کرد که اطاعت کورکورانه در قرآن کریم ناپسند تلقی شده و برای آن محدودیت هایی قابل استخراج است:
🖊 ۱. طرح دلیل، علت، هدف و نتیجه: پشت سر فرامین الهی اغلب فلسفه فرمان مانند تقوا، بازداری از فحشاء و بدی، خلوص نیت، درآمدن از خود خواهی، رو آوردن به دیگر خواهی، آزمایش، پاداش ها و مجازات های قهری یا عمدی در دنیا و آخرت، و غیره مطرح شده اند.
🖊 ۲. پیوند دیانت با آموزه های تعقلی تا امر وجودی: عموم مخاطبان در قرآن به تعقل، تفکر و تدبر دعوت شده اند. همچنین، قرآن نقش پیامبران ص را تذکر، بشارت و هشدار باش اعلام کرده است و دین را قبل از امر تعلیمی بیرونی، پدیده ای معطوف به آنچه در وجود آدمی از ازل تا ابد بدون تغییر سرشته شده، دانسته است. به عبارت دیگر دین به مثابه مجموعه ای از آموزه های تشریعی، واقعیتی تکوینی شناسانده شده که انسانها با آن پدید آمده اند و نطفه هدایت در وجود همه انسان ها نهاده شده است.
🖊۳. دین، آگاهی و اختیار: قرآن مجید پیامبر ص را از هرگونه اجبار، سیطره، وکالت، و تحمیل عقیده بر مردم بازداشته است. خداوند متعال همزمان با اطاعت از خدا و رسول که گونه ای از تبعیت از روی اختیار و آگاهی در آن نهفته، از فرمان بری کورکورانه پرهیز داده است.
🖊۴.از دینداری تا خروج از قلمرو دین: اطاعت کورکورانه ممکن است به جای دینداری، ایمان و خدا پرستی، دامن بندگان الهی را به امور ناپسندی چون استضعاف، تحقیر وخفت، جهالت و نادانی و در نهایت به شرک و کفر آلوده کند و به جای رهایی بخشی، باز کردن زنجیرهای درونی و بیرونی، تاریخی و اجتماعی، بندهای جدیدی را به دست و پای آنان بزند و دینداری را بر ضد خود تبدیل کند.
🖊نتیجه: بسیار بدیهی است که وقتی اطاعت از خداوند متعال و معصومان ع اطاعتی غیرتقلیدی و آگاهانه و آزادانه باشد، اطاعت از غیر معصوم حتما باید با محدودیت های مورد اشاره، صورت گیرد و از هرگونه سرسپردگی مطلق خالی باشد و گرنه اطاعت به مفاسدی چون استضعاف، تحقیر، جهل، و عقب ماندگی آلوده خواهد گشت و از دایره اراده خداوند بیرون خواهد ماند.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🔰خزان سلطنت، روزگار پر آشوب شاه صفی
✍#رضا_احمدی
🔻 در شرایط عادی، مرگ شاه و جلوس پادشاهی نو، طمع همسایگان را برمیانگیخت. درگذشت شاهی مقتدر، کشور را در وضعیتی نوین و متزلزل قرار میداد. شاه صفی، که از سلامت جسمانی و تعادل روانی برخوردار نبود و به کشتار شاهزادگان و نخبگان روی آورد، آتش طمع دشمنان را شعلهور ساخت. همسایگان در کمین بودند تا از این فرصت بهره جویند و شکستهای گذشتهی خود، از شاه عباس را جبران کنند. اختلافات داخلی، شورشهای منطقهای، و نابسامانی دربار و اشراف صفوی، مجالی مناسب برای تاخت و تاز بیگانگان فراهم ساخت.
🔻جبهههای تهدید
در این دوره، ایران از غرب و شمالغرب با دولت عثمانی هم مرز بود؛ در شرق، ازبکان تهدیدی دائم برای خراسان شمرده میشدند و در جنوب شرق نیز گورکانیان هند رقیب ایران بودند. به پیشنهاد جهانشاه گورکانی، سلطان مراد عثمانی را به همپیمانی در حملهای سهجانبه فراخواند و قرار بر آن شد که سه دولت عثمانی، ازبک و گورکانی، همزمان بر ایران بتازند. گرچه در دوران سلطنت شاه صفی، پادشاه از شخصیت و کفایت سیاسی بهرهای نداشت، اما وجود وزرا و سردارانی کاردان، زیر ساخت های مستحکم، مانع از سقوط فوری سلطۀ صفوی شد.
🔻شورشهای داخلی
سیاستهای سختگیرانهی شاه صفی و خشونت او با کارگزاران وفادار شاه عباس، ریشۀ بسیاری از شورشها شد. غریبشاه گیلانی، از حاکمان محلی گیلان، علیه حکومت مرکزی سر به شورش برداشت که بهسرعت سرکوب شد. داوودخان قراباغی (۱042 ق)، برادر امامقلیخان، پس از اعدام برادرش و خانواده او به دست شاه صفی، در قراباغ طغیان کرد. شورش درویش رضا در قزوین (۱042 ق) که از سوی طایفهای از صوفیان ناراضی سامان یافت. در قفقاز شمالی، قبایل لزگی و داغستانی به جنگهای چریکی و حملات غافلگیرانه دست زدند. طهمورث کاختی (1043 ق)، حاکم گرجستان شرقی، عَلَم طغیان برافراشت. شیرخان افغان (1041 ق) نیز در نواحی شرقی ایران شورش کرد. شورشهای داخلی سالهای 1042 تا 1044 ق همگی در نطفه خاموش گشت، اما اثرات آن، اقتدار دولت مرکزی را فرسوده ساخت.
🔻تهاجم عثمانی
در سالهای نخست سلطنت شاه صفی، دولت عثمانی که از مرگ شاه عباس آگاه شده بود، به بازپسگیری قفقاز برخاست؛ سرزمینهایی که در عهد شاه عباس از کف داده بود. این نبردها در نواحی گرجستان، ایروان و داغستان روی داد. با این حال، سپاه صفوی به فرماندهی اللهوردیخان، فرزند امامقلیخان، موفق به عقب راندن عثمانیان شد. این درگیریها تا سال ۱۰۴۱ ق ادامه یافت و سرانجام صلحی نسبی برقرار شد.
🔻جنگهای سهگانه با عثمانی
عثمانی که در جبههی اروپا به صلح دست یافته بود، بر آن شد تا از فرصت استفاده کرده و در شرق به فتوحات تازه نایل آید. در سه جبههی قفقاز، غرب، و بینالنهرین به ایران حمله کرد:
در سال 1039 ق میلادی، به بهانهی اختلافات مرزی و مذهبی به نواحی غربی ایران تاخت. در 1043، آذربایجان و کردستان را مورد هجوم قرار داده و برای مدتی اشغال کرد.در 1047 ق، جنگ بزرگ بین دو امپراتوری به محاصرهی پادگان صفوی در بغداد انجامید که با سقوط این شهر، پیمان زهاب (1048 ق) بسته شد و بغداد برای همیشه از ایران جدا گشت.
🔻جنگ با ازبکان
ازبکان تهدیدی دائمی برای خراسان بودند:
ندر محمدخان ازبک در 1038 ق به قصد تصرف خراسان به ایران تاخت، اما با سیاست تهاجمی شاه صفی شکست خورد و صلح برقرار شد. در 1040 ق، یورش مجدد ازبکان با مقاومت سپاه صفوی ناکام ماند. سومین حمله در 143 ق نیز با شکست آنها پایان پذیرفت.
از دست رفتن قندهار
پس از درگذشت شاه عباس، شاهجهان گورکانی تصمیم گرفت قندهار را بازپس گیرد. او با سلطان مراد عثمانی در میان گذاشت که حملهای سهجانبه (عثمانی، ازبک و گورکانی) به ایران ترتیب دهند. در سال 1047 ق، قندهار بیهیچ جنگی به گورکانیان واگذار شد. علیمرادخان، حاکم قندهار، که از خشم شاه صفی بیم داشت، به دهلی پناه برد و شهر را به گورکانیان تسلیم کرد.
🔻 پیامدها
جنگهای پیاپی و شورشهای داخلی عصر شاه صفی، اقتصاد و توان نظامی ایران را فرسود. مهمترین بحران این دوران، رقابت جناحهای قدرت و قتل نخبگان سیاسی و نظامی عصر شاه عباس بود. ضعف مدیریت مرکزی و کشاکشهای درونحکومتی پس از مرگ شاه عباس، نیروی دولت صفوی را تحلیل برد و کشور را با بحرانی عمیق روبرو ساخت.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh