#متن
#شهادت_حضرت_زینب_س
#سیدرضانریمانی
بعد یکسال چیبگم
درد و عذاب یادته که
بعد یکسال چیبگم
قحطی آب یادته که
بعد یکسال چیبگم
اشک رباب یادته که
بعد یکسال دستای
سقا رو خوب یادته که
بعد یکسال قاسم و
نعلا رو خوب یادته که
بعد یکسال اکبر و
عبا رو خوب یادته که
دم حرم وداع آخر یادته
بوسیدم آروم زیر حنجر یادته
پیراهن یادگار مادر یادته
یادمه یادته ، یادمه یادته
غصهی خیمه رو میخوردی یادته
رقیه رو به من سپردی یادته
گوشوارهاشو درآوردی یادته
یادمه یادته ، یادمه یادته
نمیره یادم ، تیرو تودستات
میگردوندی دور سر من
انگشترت بود ، صدقه دادی
دفع بلا از معجر من
غریب مادر ، غریب مادر
بعد یکسال چی بگم
تو رفتی یکسال تو بگو
بعد یکسال چی بگم
تو بودی گودال تو بگو
بعد یکسال چی بگم
باز میرم از حال تو بگو
بعد یکسال واسه من
روضه رو حالا تو بگو
بعد یکسال واسهم از
گرگای صحرا تو بگو
بعد یکسال از خودت
از سُم اسبها تو بگو
از اینبهبعد رو تو میگی یا منبگم
سختته باشه، بزا حالا منبگم
از غارت معجر زنها منبگم
تو نگو من میگم ، تو نگو من میگم
از فتنهی زجر یهدنده منبگم
رقیه رو کی موهاشو کنده منبگم
دستامو شمر میخواست ببنده منبگم
تو نگو من میگم ، تو نگو من میگم
از همه بدتر ، کارم به جایی
رسید که شمر کنه بهمن اخم
کار خدا بود ، فرار کنیم از
دست سنان دائمالخمر
غریب مادر ، غریب مادر
#واحد