❣﷽❣ 🎤 حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 📋 شبانگاهان تاحریم فلک... میان کوچه خودم دیدم فاطمه توی دردسر افتاد به پشت درآمدم دیدم،آتش وشعله روی در افتاد میان آتش توافتادی، بی کس وتنها، فاطمه بودی بدیدم من درمیان در، فاطمه بین آتش ودودی زندگیت اندر خطر افتاد میزنم از داغ توصدفریاد آه و واویلا2... --------- هنوزم توی‌نگاه تو آسمون من پر ستاره‌بود هنوزم وقتی میخندی تو،واسه‌ ی من عمر دوباره‌بود چرابانوی دلارامم، توغمت روتوسینه میریزی بمون زهرا یک شب دیگر،بامن خسته گو تویک چیزی فاطمه بی تودرغمم بانو ازچه میگیری ازعلی تو رو آه و واویلا2.. ------------ درو دیواره بهشتم را، بین شعله سوزانده نامردی مگیرازمن روی خود راتو، گوییا زهرا درغم ودردی تن توشدطعمه‌ی آتیش ، هیزم آوردن پشت در زهرا توراکشتن بانوی خانه، پیش چشمان حضرت مولا -هستی حیدر بین درافتاد میزندحیدر ناله وفریاد -آه و واویلا2.. --------------- هنوزم تو فکر اینم که بی‌خیال کاره خونه باشی مرو زهرا، گر روی بانو، زندگیم ازهم تومیپاشی شب آخر، درکناره تو، ناله سر داده دخترت زینب توای زهرای کتک خورده درمیان خانه بمان امشب -ای تمامی هستی حیدر دیده گان من ، فاطمه شد تر فاطمه جانم2... --------- حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👉 🔹 🔹