💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐💕💕💕💕💕💕💕💕💕 💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞 💞💐💞💐💞💐💞💐💞 💞💐💞💐💞💐💞. 💞💐💞💐💞 💞💐💞 💞💐 💕 ثبت در وزارت ارشاد 198-61-365 تولیلای منی با تعجب ابرو بالا انداختم و گفتم _واقعا....!چه خوب که کم کم با هم ارتباط برقرار کردین _نمیدونم....دیشب منو برد گردش و کلی برام خرید کرد..از طلا گرفته تا لباسای مارک ، اینی که الان پوشیدم دیشب برام خرید به مانتوی سفید و اسپرت تنش نگاه کردم.قیتون سفید مشکی لبه مانتو،همراه شلوار دمپای سفیدی که پوشیده بود شیک و جذابش کرده بود اما کمی کوتاه بود _مبارکت باشه عزیزم _ممنون ....به نظرت کوتاه نیست؟ _والا چی بگم...مانتو هایی که خودت میپوشیدی بلند تره _آره ...اصلا ولش کن،بیا حرف خودمون رو بزنیم، اوندفه که اومدم به جای اینکه من دلداریت بدم تو منو دلداری دادی....لیلا.....ازت درباره دزدیده شدنت نپرسیدم چون فکر کردم شاید یاد آوریش ناراحتت کنه، اما حالا که آروم شدی نمی خای بگی چه اتفاقی افتاد؟...وقتی اومدم اتاقت رو گردن و دستات جای زخم دیدم....اذیتت نک... _ارغوان..... الانم نمیخام در موردش حرف بزنم شاید ارغوان محرم راز خوبی بودو میتوانستم با او صحبت کنم تا سبک شوم. اما آنچه که من با محمد رضا تجربه کرده بودم باید بین من او وخدایمان میماند. تا زمانی که عهد نا نوشته ی میانمان مارا به هم میرساند. _باشه....اگه میخای نگی نگو، ولی اینو یادت باشه من همه چیز زندگیمو بهت گفتم و تو نگفتی...پاشو بریم پایین با فرهاد آشنات کنم، گفتم یه دختر خاله دارم واسه تو هم یه کادو خریده _برای من!....به چه مناسبت؟ _نمیدونم، انگار کلا پول خرج کردنو دوست داره، نمیدونی چه رستورانی منو برد. "چرا به ارغوان نگفته منو دم در دیده ؟" _عزیزم میشه من نیام، خجالت میکشم، بگو حالش خوب نبود که دروغم نگفتی ، چند وقتیه اصلا حال و حوصله هیچ کاری رو ندارم، میبینی حیاط و باغچه با اینکه عاشقش بودم به چه روزی افتاده! _خوب معلومه...صبح تا شب تو این خونه تنها پوسیدی، اتفاقا منو فرهاد از اینجا میخایم بریم بگردیم چرا با ما نمی یای؟ _حالت خوبه ارغوان! من با زن و شوهر تازه نامزد کجا بیام ؟از آقا فرهادم بابت هدیه شون تشکر کن _گمشو این لوس بازیا چیه در میاری؟ حالا خوبه خودت میدونی که هیچ علاقه ای بین مانیست، لیلا من به حرف تو گوش کردم، دارم کیهان و خاطراتش رو از ذهنم پاک میکنم، ولی یه دفعه ای هم نمیتونم به فرهاد علاقه مند بشم، شاید هر دختر دیگه ای جای من بود از خداش بود مردی با جایگاه اجتماعی و خوشتیپی فرهاد نامزدش بشه ، ولی من فعلا هیچ احساسی بهش ندارم ، چون فکر میکنم اونم از سر اجبار با من رفت و آمد میکنه،نمیدونم چرا این قدر برام خرج میکنه ولی میدونم دوستم نداره ، با اینکه گاهی ابراز علاقه میکنه اما احساس میکنم تصنعی و غیر واقعیه، پس بی خودی نامزدی اجباری مارو بهونه نکن 💕 💞💐 💞💐💞 💞💐💞💐💞 💞💐💞💐💞💐💞 💞💐💞💐💞💐💞💐💞 💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞 💞💐💕💕💕💕💕💕💕💕💕 💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐