🌑 «الحَمدُ لِله علَی عَظیمِ رَزیّتی» 🔹 امام حسین تا دم آخر خودش را بدهکار می‌دانست؛ نه طلبکار! عرض می‌کند: «خدایا، توفیق و برکت و نعمت، همه از توست! من ترا شکر می‌کنم که مرا به این نعمت رساندی، و تحمّلِ این جریانات را به من ارزانی داشتی!‌» 🔹سیّدالشهداء علیه‌السلام به هیچ‌وجه به خود نمی‌گیرد. هر مصیبتی که پیدا می‌شود،‌ عرض می‌کند که: «خدایا، تو به من این لطف را کردی و منّت گذاشتی که مثلاً برادر مرا از من بگیری! اینکه این وضعیت و این حال برای من پیش آمد بخاطر این است که عباس یا علی‌اصغر را از من گرفتی؛ که اگر نمی‌گرفتی، این وضعیت و حال برای من پیش نمی‌آمد.» 🔹هر مصیبتی که می‌آمد «یک عکس‌العمل در نفسِ امام» ایجاد می‌کرد. سیّدالشهداء علیه‌السلام نه تنها شکوِه نمی‌کند بلکه خدا را شکر می‌کند. 🔹یعنی حضرت سیّدالشهداء علیه‌السلام می‌گوید: ‌«گرفتن حضرت‌‌ علی‌اصغر،‌ حالی به من داد که باید برای آن سجدۀ شکر بجا بیاورم؛ که اگر اینطور نبود من به اینچنین حالی نمی‌رسیدم.» 🔹لذا حتی کفّاری که در لشکر عمر‌سعد بودند، از اینکه هر چه‌ به بعد‌از‌ظهرِ عاشورا نزدیک می‌شدند، چهرۀ امام را بشّاش‌تر و نورانی‌تر می‌دیدند، تعجّب می‌کردند. آن بهاء و عظمت امام،‌ تلألؤ و تجلّیِ بیشتری پیدا می‌کرد. چه قضیه‌ای در نفسِ امام اتفاق می‌افتد که ابتهاج و انبساط و تلألؤ در چهرۀ حضرت بیشتر می‌شود!!؟ 🎙حضرت آیة الله حاج‌ سید محمد‌محسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔈 جلسه 5، سنۀ 1436؛ ویراسته و منقّح. علیه‌السلام @maktabe_vahy 🌑.🌑.🌑.🌑