سلام من آذر ماه سال ۹۶عروسی گرفتیم چون دوسال عقد بودیم ازهمون ابتدا اقدام ب بارداری کردم و اردیبهشت باردارشدم..وقتی جواب مثبت رو از ازمایشگاه گرفتم عصر همون روز رفتم دکتر و دکتر بهم گف چون بتات بالاس حدس میزنم دوقلو باردار باشی.ولی الان چیزی معلوم نیس برو و سه هفته دیگه بیا.بعد سه هفته ک رفتم دیدم بله..خدا دوتا فرشته تو دلم گذاشته😍😍.میتونم بگم بارداریه خوبی داشتم اصلا ویار نداشتم هیچی..ولی همین که وارد ماه هشت شدم مشکلات منم شروع شد سنگین شده بودم تنگی نفس اذیتم میکرد..دوبار بستری شدم بیمارستان به خاطر انقباض و فشار بالا..ماه هشت ک تمام شد و وارد ماه نه شدم اوضاعم کمی بهتر شد و حتی فکر میکردم تا هفته سی و هشت برم..ولی سی و پنج هفته و سه روز زایمان کردم شب ساعت دوازده خوابیدم ی ربع گذشته بود ک با درد شدید از خواب پریدم و کیسه ابم پاره شد..خیلی حس بدی از وقتی این اتفاق افتاد تا بردنم تو اتاق عمل دیگه بچه هام تکون نمیخوردن..تو اتاق عملم تا بیهوشم کنن همش میگفتم تکون نمیخورن.وقتیم به هوش اومدم جرئت اینکه بپرسم بچه هام خوبن رو نداشتم تاپرستار اومد بهم گف ک دخترای گلت خوبن بردنشون دستگاه...روزای بعد زایمان ک خیلی سخت گذشت و بخیام امونم رو برید..من مجبور بودم سزارین کنم ولی درکل از طبیعی میترسیدم ولی با سختیایی بعدزایمان کشیدم فهمیدم زایمان طبیعی واقعا ارزش داره..ببخشید طولانی شد الانم دخترام فردا پنج ماهه میشن.پنج ماه ک دوماه و نیمش اصن نمیدونستم خواب شب چیه😁...برا همه منتظرام دعا میکنم ان شاالله خداوند بحق مولا متقیان دامنشون سبزکنه. ان شاالله. @mama_bardari👶