🌀 قدرت روحانیت آزاده و آگاه 🔹 اگر اقدام «میرزای شیرازی»، آن عالم روشن‌بین نبود، کشور ما بیشتر در سلطه‌ی بیگانگان باقی می‌ماند. یک روحانی روشن‌بین کاری می‌کند که امیرکبیر هم دیگر نمی‌تواند بکند. امیر کبیر، اسیر دست خودشان است، اگرچه مستقل و عاقل است، اما وقتی که نخواستند باشد، او را می‌کشند. قائم‌مقام را محمّدشاه کشت، امیرکبیر را پسرش (ناصرالدین شاه) کشت، در حالی که بزرگ‌ترین خدمت به محمّدشاه را همین قائم مقام فراهانی (پسر عموی عزیز و مظلوم و بیچاره‌ی ما) کرده بود! قائم‌مقام، آن‌قدر از قاجاریه زندانی کرد و دستور قتل داد تا بتواند محمّدشاه را بر تخت سلطنت بنشاند، بعد که محمّدشاه آمد و مستقر شد، به فاصله‌ی چند صباح، همین آدمی را که سلطنتش را به او مدیون بود، به قتل رساند! دستگاه سلطنت و دستگاه استبداد، یعنی این! امیرکبیر و قائم‌مقام، اصلاح‌طلب بودند و به کشورشان علاقه داشتند، دوست داشتند به کشورشان خدمت کنند، اما اسیر دست آنها بودند. آن کسی که اسیر دست آنها نبود، چه کسی بود؟ آن عالم بزرگ، آن مرجع تقلید، آن آیت‌الله، میرزای شیرازی است... 🔹 نقش روحانیت در اینجا معلوم می‌شود. یک روحانی عالی‌مقام اگر آزاده و آگاه و هوشیار و شجاع باشد، می‌تواند کاری را بکند که ده نفر سیاستمدارِ شجاعِ آگاهِ آزاده نمی‌توانند آن کار را انجام دهند، نقش روحانیت این است. 📅 ۲۷ آبان ۱۳۷۹ @Manahejj