🌀 آسیب‌شناسی تدریس در حوزه‌های علمیه 🖋 علی منتظرالمهدی 🔹 قانون مهم در هر تغییر این است: «لزوم حفظ و ارتقاء نقاط قوت موجود + برطرف کردن کاستی ها». پس بیراه نیست وقتی حرف از تحوّل در حوزه می‌زنیم، اولین مطالبه حمایت از نقاط مثبتی باشند که سال‌ها و حتی قرن‌ها وجود داشته و ریشه دوانده‌اند. 🔺 «فرصت عادلانه برای تدریس» یک مصداق مهم از این مجموعه میراث گران‌بهای ماست، امری موثّر در «رشد علمی»، «انگیزه» و «هویت‌بخشی» به طلاب جوان. اهمیت این جایگاه، که عجین با تربیت است، باعث شد خود بزرگان حوزه، قبل از تشکیلات مرکز مدیریت به فکر سامان‌دهی و مسأله‌ای به نام «احراز» در دعوت اساتید بروند. اما نحوه دنبال کردن این دغدغه مهم همراه با آسیب‌هایی شد که نمی‌توان آنها را کمتر از فوایدش دانست: 1️⃣ تدریس بین پسرها و دامادها و نهایتا شاگردان تقسیم شدند! واضح است که حفظ حرمت امام‌زاده در اولین قدم بر متولی‌اش لازم است، اما اگر بعضی علمای معظم به دلیل «اعتماد بیشتر» یا «احراز صلاحیت راحتتر» و مانند آنها، چشمشان را بر لزوم ایجاد فرصت برابر میان تمام افراد مستعّد و اهل تلاش ببندند، سلسله زعامت علمی حداقل در پاره‌ای موارد «وراثتی» می‌شود، همانگونه که متأمل منصف به راحتی در قم و نجفِ فعلی می‌بیند. 2️⃣ ممکن است گاهی ملاک‌ها از نظر «شدت ارتباط» فراخ‌تر دیده شدند، اما سختگیری در إعمال قرابت‌های فکری جایش را گرفت. طیفی با ادعای سنّت، تحمّل هیچ استاد انقلابی را ندارند و گروهی مدّعی انقلابی‌گری، پذیرای هیچ سلیقه ولو انقلابی اما متفاوت با خودشان نیستند. این نزاع به سلایق علمی هم تسرّی پیدا کرده و کوچکترین تفاوت مساوی با حذف و خداحافظی است. 3️⃣ در کنار این فرآیندهای آسیب‌دیده، قوانین نامناسب مرکز مدیریت حوزه هم قوز بالای قوز شدند! اگر فلان قدر مکاسب و کفایه تدریس نکرد باشید و فلان ساله نشوید، حقّ تدریس خارج ندارید هر چند شهید صدر باشید! یا اگر به هر دلیل یا مانعی مجرّد باشید، حکم تدریس به شما نمی‌دهیم ولو عالم عارفی مانند آخوند کاشی، جهانگیرخان قشقایی یا شیخ مرتضی طالقانی باشید. 4️⃣ البته برنامه‌ریزی نامناسب بعضی از خود اساتید هم نباید مغفول بماند، استادی که روزی هفت یا هشت ساعت تدریس دارد و به احتمال زیاد به جای مطالعه جدید یا تحقیقی نو، در هر دوره به تجربیات علمی دوره‌های سابق تکیه می‌کند، راهی برای رشد سایر طلاب باز نمی‌گذارد. این پدیده علل بسیاری دارد؛ یکی از آنها بحث معیشت است. ❓ اما راه حلّ چیست؟ ادامه دارد... 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 @Manahejj