🌀 سابقه و چیستی تحول متون درسی حوزه‌های علمیه 🖋حجت الاسلام و المسلمین حسین بنیادی؛ نایب رییس مجمع عمومی جامعه مدرسین 🔸 قبل از هر سخنی ذکر این نکته لازم و ضروری است: کسانی که به متون علمی و‌ آموزشی حوزه‌های علمیه آگاهی و اشراف دارند، محتوای علمی این متون از غنای بسیار بالایی برخوردار است تا جائیکه در اکثر موارد، متون علوم رقیب تاب رقابت و یا قابلیت مقایسه با این متون را ندارند و این یک ادعای بدون دلیل یا از روی علاقات یا تعصبات نمی‌باشد؛ دقت‌های علمی بالای عالمان برجسته، نوآوری‌ها، تضارب و تکثر آراء، نظریه‌پردازی‌ها در مباحث گوناگون، گستردگی مسائل علوم، فرضیه‌های مباحث و سیر تکاملی همراه با منطق و اصول علمی از مهم‌ترین دلائل این مدعا می‌باشد تا جائی که مجموعه متون آموزشی حوزه‌های علمیه شیعه در هر عصر و دوره‌ای، گنجینه‌ای از آثار فاخر همراه با دفاع جدی را تشکیل داده‌اند که ثمره تحول علوم و تغیبر متون در اعصار و ادوار مختلف می‌باشند. 🔹 سابقه تحول متون در ادوار علوم؛ توجه به سیر تاریخی تغییر و تحول متون در حوزه‌های علمیه شیعه، مبیّن این است که در دوره‌های مختلف که معمولاً با عناوین «متقدمین، متأخرین، معاصرین و...» از آنها یاد می‌شود از جایگاه مطمئنی برای ادعای تحول در متون، برخوردار می‌باشد چنانکه دقت در آثار علمی مختلف در هر دوره‌ای نشانگر آن است که با وجود تحولاتی که همراه با ارتقاء محتوایی و تغییرات ساختاری و ازدیاد ابواب، عناوین و مسائل بوده اما روش‌ اجتهادی حوزه‌های علمیه ثابت و ماندگار مانده است؛ روشی که از سیره معصومین علیهم السلام و اصحاب ائمه متخذ است و سپس در سیره‌ی اعلام عصر غیبت صغری تا کنون روشی مطمئن در استنباط احکام شرعیه بوده و می‌باشد. از این‌رو دفاع از «اندیشه فقاهت شیعی» یک اصل بی‌بدیل در هر گونه تحولی بوده و امروز نیز حفاظت عالمانه از این اندیشه که پاسبان و حافظ ارکان اجتهاد در تحولات می‌باشد، یک اصل ضروری می‌باشد. 🔹 تحول به معنای ارتقاء؛ معنای ملازمی یا بلکه مطابقی «تحوّل» همراه با «ارتقاء» می‌باشد؛ به این معنا که تحول در امور با نگاه به توسعه اغراض و غایات امور یا علوم، سنجش و معنا می‌شود، از این‌رو «تحول چنانکه نیاز به دلیل دارد، نیازمند هدف‌گذاری مطلوب نیز می‌باشد». با این نگاه هر تحولی را نمی‌توان تغییر مطلوب نامید و هر تغییری نیز تحول به معنای مذکور نمی‌باشد، بنابراین تحوّل به اَشکال غیر قابل دفاع، نه تنها مردود است بلکه موجب ایستایی و توقف در وضعیت موجود می‌شود. 🔹 توصیف و گزارش از وضع موجود با استدلال برای تغییر متون، دو امر متفاوت می‌باشند؛ وقتی گفته می‌شود استدلال تغییر کتب واضح است و دلائل آن را «فاصله کتب درسی موجود تا پیشرفت علم خیلی زیاد شده است» و «مناهج تدریس عوض شده است» و «مذاق ورودی حوزه تغییر کرده است» و «بسیاری از کتب فعلی، برای تدریس نگارش نشده است» در حقیقت اینها معلول‌های یک علت دیگر می‌باشند نه اینکه خود اینها علت باشند، به بیان دیگر اینها نشانه‌ها و گزارش‌هایی از وضعیت موجود می‌باشند نه دلیل برای تغییر متون آموزشی؛ که سؤال می‌شود علت پیدایش این امور چیست؟ پس اگر ما در ظرفیت علوم متمرکز شویم و متون به روز شده با قابلیت و جذابیت‌های علمی و به صورتی که همراه با اقبال دانش‌پژوهان و برآورده‌کردن نیازها و پاسخگویی به سوالات باشد و همچنین متونی با ساختار و محتوای مترقی‌تر، تألیف یا تدوین شود، مسائل و مشکلات موجود و توصیف شده نیز تا حدود زیادی مرتفع می‌شود. به عبارت دیگر ظرفیت علومِ کامل‌تر شده اگر با روش‌های نوین تدوین، همراه شود، با خود پیشرفت علمی، روش‌های جدید تدریس و تغییر مذاق افراد را به دنبال دارد، به هر صورت اگر غنا و جذابیت متون آموزشی ارتقاء یابد، آثار مثبت خود را به دنبال دارد. پس به نظر می‌رسد علت اصلی را در ظرفیت بالای علوم و عدم تطابق آنها با متونی که دارای ویژگی‌های ساختاریِ مناسب‌تر باشد را باید جستجو کرد. 🔹 بازشناسی «مدیریت تحول»؛ از واژگان معروف تحول، «مدیریت تحول» می‌باشد؛ یعنی قرار است افراد یا مجموعه‌ها این تحول را مدیریت نمایند «نه اینکه تحول، افراد و مجموعه‌ها را مدیریت کند» و به سویی بکشاند که هزینه‌هایی از قبیل کم‌اثر شدن علوم یا کم اقبالی و بی‌انگیزه‌گی‌ها و فاصله با نیازها را به دنبال بیاورد به همین جهت است که آنچه از «مدیریت تحول در متون» انصراف به اذهان دارد دارای پنج ویژگی توأمان باید باشد تا سیر تحولی علاوه بر حفظ سنت‌ها و روش‌های علمی و اصیل حوزه‌ها، دارای جنبه اقناعی نیز باشد: 1⃣ مدیریت حفظ اصول‌ 2⃣ مدیریت توسعه‌بخشی موضوعات و ابواب 3⃣ مدیریت ارتقاء محتوایی 4⃣ مدیریت تحول ساختار علوم 5⃣ مدیریت کارایی و کاربردی شدن علوم. 〰️〰️〰️〰️〰️ 🗂 @Manahejj