▪️🍃▪️ 🍃یا صاحب الزمان! نشد حبیب تو باشم حر که می‌شود؟... ▪️...حر، از اسب پیاده شد و سرش را پایین انداخت و به دست و پای امام افتاد و می بوسید و شدیداً گریه میکرد. او به سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه عرضه داشت: من همان كس هستم كه تو را از بازگشت (به وطن خود) جلوگيرى كردم و همراهت بيامدم تا به ناچار تو را در اين زمين فرود آوردم، و من گمان نمى‌كردم پيشنهاد تو را نپذيرند و به اين سرنوشت دچارت كنند. به خدا اگر مى‌دانستم كار به اين جا مى‌كشد، هرگز به چنين كارى دست نمى زدم. 🍃سپس حر گفت: آیا الان توبه و بازگشتی برای من است؟ امام فرمودند :بله خدا توبه تو را می‌پذیرد و گناهانت را می‌آمرزد. سپس سیدالشهداء سلام‌الله‌علیه فرمودند: اسمت چیست؟ گفت:حر بن یزید. امام فرمودند: به درستی که تو حرّی (آزاده‌ای) همانگونه که مادرت تو را نام نهاد. ان‌شاءالله در دنیا آخرت نیز حرّ می‌مانی. پس امام به او فرمودند: سرت را بالا بیاور ای مرد‌بزرگ. 📓مقتل الحسین علیه‌السلام، خوارزمی،ج۲ ص۱۰ ▪️🍃▪️