┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄ وقتی خانه می‌آمد، هيچ‌وقت روی تشكی كه مادرش برای خوابيدنش پهن می‌کرد نمی‌خوابيد! یک بار پرسيدم: چرا روی تشك نمی‌خوابی؟ گفت: می‌ترسم عادت كنم و چند شب ديگر كه داخل سنگر روی زمين مرطوب می‌خوابم، ناراحت شوم. گفتم: به اندازه‌ی كافی جبهه رفته‌ای، يك دستت را هم برای اسلام داده‌ای. دیگر کافی است، حالا اگر سر کارت هم بروی، باز هم خدمت به اسلام كرده‌ای. گفت: اگر شما فقط يك مرتبه با من به جبهه بياييد و ببينيد كه اين صداميان چه جناياتی می‌کنند، ديگر نخواهيد گفت به جبهه نرو و خودتان هم به جبهه می‌رويد. راوی: پدر شهید 🍃 شهید حمید حکمت‌پور @mangenechi ┄┅◈🍃🌹🍃◈┅┄