چند نکته دربارهی لعن؛
(۱) اصل لعن کردن؛ همانند رحمتفرستادن، یکی از فرهنگهای قرآنی است ما باید مراقب باشیم این آموزهی دینی، در فراز و نشیب رفتارهای صواب و خطا، از دست نرود؛
این فرهنگ را همانند سایر آموزههای قرآنی، باید تبیین و ترویج کرد.
(۲) هر کس نسبت به لعن کردنِ کسانی که خدا آنها را لعن کرده، احساس گناه و بدبودن کند، در واقع خودش را مستحق لعن الهی کرده، مانند ابلیس که خودش را؛ به جهت مخالفت با آنچه خدا آنرا امر فرموده بود، مستحق لعن کرد؛ اینکه کسی بگوید؛ لعن یعنی چه؟! چرا لعن؟! و امثال این تعابیر، برخوردی مخالف با قرآن کرده،
برخی از افراد؛ با بهکاربردن اینتعابیر، خود را مستحق لعن الهی میکنند؛ این یک واقعیت است.
(۳) برخی از کسانی که مورد لعن اهل بیت علیهمالسلام قرار گرفتند، کسانی بودند که در لعن کردنِ دشمنان اهل بیت، ضوابط و آداب را مراعات نمیکردند؛
مراقب باشیم با رفتارهای غلطمان مستحق لعن اهل بیت علیهمالسلام نشویم.
(۴) نشر حقیقت باید در یک «مکانیسم مصونیتبخش» باشد؛ مصونیت خودِ حقیقت و اهل آن، و حتی مصونیت مخاطب، از انحراف و عناد؛ ما در فرهنگ شیعه، به این مکانیسم، تقیه گوییم؛
تقیه، عقلائیترین شیوهی نشر حقایق، در فضای اختلاف ظرفیتها و روحیات است.
(۵) مراعاتنکردن چارچوبهای تقیه، گاه منجر به قتل اهلبیت و شکستهشدن آنها در جامعه میشود، برخی از رفتارها، گاه چنان زشت و آسیبزاست، که در حکم قتل عمدیِ امامان معصوم ع، بهشمار میآید.
(۶) لعن دشمنان اهلبیت علیهمالسلام، از جمله آداب دینی ماست، این سنتِ ضروری را باید با حفظ شرایط آن زنده نگه داریم؛ انتقال این خردهفرهنگ به فرزندان و نیز تقویت آن در بین افرادِ با ایمان، وظیفهای همگانی است.
(۷) لعنکردن، ایجاد مقاومت منفی در مقابل نمادهای کفر و بدیاست، از اینرو عاملی مهم برای مصونیت فرهنگ دینی از تحریفات و انحرافات است؛ ما وقتی نمادی از نمادهای باطل را لعن میکنیم، در درون خود مقاومتی در مقابل پذیرش شخصیتِ او، و مؤلفههای فرهنگی او درست میکنیم، همچنانکه وقتی به شخصیتی متعالی، سلام میدهیم، خود را از نظر فضای روانی، آمادهی پذیرش آن شخصیت و مؤلفههای فرهنگیِ او میکنیم.
فرهنگ لعن و سلام، یکی از متعالیترین فرهنگهای تشیع است؛ این دو هنجار دینی را از آسیبها حفظ کنیم.
https://eitaa.com/farbehi