هدایت شده از تبیین
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️موانع فهم قرآن (بخش اول) 🔷خدای سبحان می‌فرمايد «سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ»[اعراف،۱۴۶] كسی كه عمداً باشد و فروتنی در برابر حق نداشته باشد، من قلبش را از درك معارف دينی منصرف می‌كنم «ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ»[توبه،۱۲۷] چون آنها نخست به دليل ضعف درونی خود از آيات الهی رويگردان شدند، خدا نيز قلوب آنان را از ادراك مفاهيم قرآن منصرف كرد و چنين گروهی نه قرآن را می‌فهمند و نه بر فرض فهميدن، از آن بهره‌مند ميشوند. آنها هميشه در فكر متاع زودگذر دنيا هستند «يَأْخُذُونَ عَرَضَ هذَا الْأَدْنى»[اعراف،۱۶۹] يعنی متاع پست دنيا را ميگيرند و در مقابلش عقل و فطرت پاك و الهی را ميدهند و به مبتلا ميشوند. 🔷قرآن كريم به همه‌ انسانها هشدار ميدهد كه اگر غرق در امور مادی باشيد، جان پاك خود را در طبيعت دفن كرده و خسران ديده‌ايد. اگر كسی عقل و فطرت خود را در غريزه‌ها و هدف‌های طبيعی دفن كند، منبع الهام درونی و تشخيص حق و باطل و تقوا و بدی را نيز دفن كرده است «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها؛[شمس،۸] سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به او الهام كرده است». و هيچگاه نميتواند معارف جدای از طبيعت و بلند قرآن كريم را بفهمد. كسانی كه لزوم وحی را نميفهمند و در برابر انبيا مقاومت ميکنند؛ جاهلان و تكبّر كننده‌گانند. چون جاهلند، ذهن علمی ندارند و اهل تفكّر نيستند، و به همين جهت قابليت فهم ره آورد انبيا را ندارند و چون تكبّر كننده‌گانند، در ساحت حق فروتنی و تواضع ندارند و در برابر آن قيام ميکنند. 🔷چنين كسانی نه زبانشان به علم و حق گوياست و نه گوش شنوايی براي شنيدن حق دارند؛ و نه تنها خود به آيات زنده كننده‌ قرآن كريم گوش فرا نميدهند، بلكه ديگران را نيز از گوش دادن به آن باز ميدارند «وَ هُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ يَنْؤَوْنَ عَنْهُ؛[انعام،۲۶] آنها ديگران را از آن باز ميدارند؛ و خود نيز از آن دوري ميکنند». هم ديگران را از فيض الهي نهی ميکنند و هم خود آنان محرومند «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ؛[فصلت،۲۶] كافران گفتند گوش به اين قرآن فرا ندهيد و به هنگام تلاوت آن جنجال كنيد». به اين قرآن گوش ندهيد و اين سخنان را نپذيريد و در آشوبگری و ياوه سرايی و بيهوده گويی بكوشيد و به اين وسيله به مبارزه با قرآن برخيزيد. 🔷خدای سبحان اينان را كساني ميداند كه از درون تهی هستند و جوشش درونی ندارند و از بيرون نيز كانال ورودی قلبشان به منبع زندگی بسته است و لذا تهی مغز و درون پوچند «وَ أَفْئِدَتُهُمْ هَواءٌ؛[ابراهیم،۴۳] دلهايشان (فرو مي‌ريزد؛ و از انديشه و اميد) خالی ميگردد». تمام سعی انبيای الهی اين بوده كه با شكوفا ساختن فطرت مردم به آنها دلی عميق، ذهنی علمی، گوشی حق شنوا، و زبانی حق گو بدهد. كافران ميگفتند «وَ قالُوا قُلُوبُنا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ وَ فِي آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَيْنِنا وَ بَيْنِكَ حِجابٌ»[فصلت،۵] قلب ما در غلاف و در پوشش است نسبت به آنچه تو ما را بدان می‌خواني و در گوشهايمان وقر و سنگينی وجود دارد و منطق تو را نميفهميم. بين ما و بين تو حجاب و پرده ای است كه رابطه‌ تفهيم و تفاهم دو طرفه را قطع ميكند. 🔷نوح(ع) نيز از اين كبر ورزيدن و نفهمی كافران زمان خود، به درگاه خدای سبحان شكايت ميکند: «وَ إِنِّي كُلَّما دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِيابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَكْبَرُوا اسْتِكْباراً»[نوح،۷] عرض ميکند پروردگارا، من قومم را شب و روز دعوت به حق كردم، ولی نصيحتم جز بر فرار آنها نيفزود و هر چه آنان را به مغفرت و آمرزش تو فرا خواندم، انگشت بر گوش نهادند و جامه بر رخسار كشيدند و بر كفر خود اصرار نمودند و استكبار شديد ورزيدند. 📕قرآن در قرآن (آیت الله جوادی آملی) منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @tabyinchannel